درباره فنون شکنجهگری در طول تاریخ، مقالات و کتابهای گوناگونی نوشته شدهاست که احتمالاً برخی از آنها را خواندهاید. اما شرط میبندم که تاکنون نشنیده بودید که از قلقلک، برای اعتراف گرفتن از افراد یا در قالب مجازات ارتکاب جرایم مختلف، استفاده شدهباشد؛ با این حال، این مسئله واقعیت دارد.
در
روم باستان، قلقلک وسیله شکنجه اشراف بود؛ به این دلیل که به آنها آسیب بدنی نمیزد. البته ممکن بود شخص زیرشکنجه دچار بیاختیاری در امور ارادی شود و حوادث ناخوشایندی روی دهد و حتی از شدت خنده، دچار خفگی شود و بمیرد!
در
چین باستان نیز، از این روش برای شکنجه استفاده میکردند و حتی در برخی مواقع، از آن به عنوان مجازات ارتکاب جرایم استفاده میشد.
یک نمونه
مثلاً فردی که دزدی مختصری کرده بود و البته سابقه بزهکاری نداشت، مدتی توسط مأموران قلقلک میشد تا از خنده به مرز مردن برسد و بعد او را رها میکردند.
گاه اتفاق میافتاد که مراسم قلقلک را برای چند روز، البته به صورت منقطع، ادامه میدادند تا مجرم دیگر مرتکب جرم نشود و اگر نیاز است، اعتراف لازم را انجام دهد. جالب اینجاست که برخی از جانیان و قاتلان زنجیرهای نیز، برای زجردادن قربانی خود، به چنین شکنجهای روی میآوردند.
استفاده از قلقلک توسط نازیها
طی
جنگ جهانی دوم، از قلقلک به گستردگی در زندانهای مخوف نازیها استفاده میشد؛ بهخصوص وقتی میفهمیدند زندانی به این مسئله حساسیت زیادی دارد.
هنز هیگر، در کتاب «The Men With the Pink Triangle» (مردانی با مثلث صورتی) که در سال ۱۹۸۰ منتشر شدهاست، نمونههایی از شکنجههای قلقلکی نازیها در زندانهای گشتاپو را با استناد به خاطرات اسرای جنگی یا زندانیان سیاسی دوران هیتلر در
آلمان، بازگو کرده که بسیار خواندنی است.
هیگر مینویسد: «همیشه دست و پای این اشخاص بسته میشد و بعد با پر غاز یا انگشت دست، پاها و زیر بغلهایشان را قلقلک میدادند. آنها در ابتدا سکوت میکردند، اما بعد بهشدت میخندیدند و التماس میکردند و خود را به بالا و پایین میکشیدند.
بنا بر شواهد، آنها تا سرحد مرگ قلقلک داده میشدند؛ بهطوریکه از شدت ترس و دلهره و شکنجه، همراه با خنده شدید، اشک میریختند و گریه میکردند. گفته شده بعضی از سربازان نیز به همین شکل و به سختی شکنجه میشدند.»