پیامبری با شیوه مهربانی و مدارا با مردم
مردمداری، بخشش و کمک و احترام به مردم در شیوه پیامبری رسول الله(ص)، محورهایی هستند که در این گزارش از بیان و قلم استاد سروش محلاتی، دکتر دینانی و دکتر دلشاد طرح شده اند.
فرمود من پیامبر نفرین و لعنت نیستم من پیامبر رحمتم
دکترغلامحسینابراهیمی دینانی در تفسیر شرح غزل حافظ که به حضرت ختمی مرتبت، محمد مصطفی(ص) اشاره دارد، میگوید: «رفتار حضرت چنان بود که مومنین صدر اسلام مجذوب او بودند. حضرت با اینها که بی طرف بودند و معاند نبودند، جنگ نکرد. آنها با رفتار و کردار و سخن پیامبر مجذوب شدند و ما باید در امروز دنیا، این سرمشق را از حضرت بگیریم و با خَلق جهان مهربان باشیم. تندخو و ستیزهجو نباشیم. بیخودی دشمنی نکنیم، دشمنی را با دشمنی جواب ندهیم. مهربانی، یکی از ویژگی های انسان است که در هیچ موجودی به این اندازه وجود ندارد. مهربانی عقلانی بالاتر از مهربانی غریزی است . اگر ما این مهربانی را بیاموزیم، حافظ خودش هم مهربان است و به این نکته توجه کرده و با این بیت بسیار به ما تعلیم داده، نصیحت مستقیم نیست، اما به طور غیر مستقیم نصیحت است. کسی که دنبال یار است باید این ویژگیها را از حضرت بیاموزد، اسلام دین مهربانی است.
از پیغمبر خواستند که این همه آزار و اذیت دیدی (و در روایات هست که متواتر شکم گوسفند بر سرش می ریختند) این مردم را نفرین کن. گفت: من پیامبر نفرین (لعنت) نیستم من پیامبر رحمتم و ما أرسَلناک إلّا رَحمهً لِلعالَمین. به این کلمه للعالمین توجه کنید که نه فقط برای مسلمین بلکه برای همه است.»
دستور«عفو» به پیامبر، امراخلاقی یا سیاست الزامی؟
حجت الاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی در گفتاری درباره تفسیر دستور «عفو» به پیامبر در آیات قرآن میگوید: «دستور عفو به پیامبر، بیش از آنکه به حوزه «رسالت» و ابلاغ پیام توسط حضرت مربوط باشد، به حوزه «رهبری» و حکومتداری حضرت مربوط می شود، و الّا در حوزه «بیان شریعت»، هرچند به صبر و تحمّل نیاز است، ولی جای عفو و گذشت نیست، برخلاف حوزه «سیاست» و تدبیر جامعه که چون برخورد با مخالفان در قلمرو آن قرار دارد، با «دستور عفو» شیوه برخورد مشخّص شده است.
تقارن «فاعف عنهم» با «شاورهم فی الامر» در سوره آل عمران نیز گویای همین ارتباط است که عفو، به عنوان راهبردی در رهبری مطرح شده است. آیه سوره مائده نیز به دلیل آنکه «عفو» در فضای چگونه برخورد کردن با مخالفان پیمان شکن مطرح شده، مؤید همین ارتباط بوده و هشداری به رسول خداست که در جایگاه ولایت و حکومت، نباید از «سیاست عفو» غفلت کرده و قدرت خویش را یکسره در جهت سرکوب مخالفان و یا مجازات متخلفان به کار گیرد. بلکه اعمال قدرت در موارد ضروری با محدودیت های خاصی صورت می گیرد.
رسول خدا(ص) رسالت خود را با مدارا پیش برد
دکتر مصطفی دلشادتهرانی در گفتوگویی درباره الگو و شیوه رفتاری که میتوان از پیامبر برگرفت، میگوید:«من در کتاب های سیره پیامبر تلاش کردم مهمترین اصل رفتاری زندگی پیامبر را معرفی کنم. در سیره اجتماعی پیامبر، نخستین اصلی که مطرح شده است، اصل رِفق و مُداراست. دلیل تقدم آن هم این است که رفق و مدارا مهمترین قاعده در تمام روابط و تعاملهای انسانی است و هیچ چیز مانند رفق و مدارا در ساماندهی و تنظیم روابط درست اجتماعی نقش ندارد و پیامبر اکرم(ص) و اوصیای آن حضرت، بیش از هر چیز از آن بهره گرفتهاند و هنر بزرگ آن پیامآور الهی در هدایت آدمی هم بر این اصل اساسی استوار بوده است، به طوری که آن حضرت با رفق و مدارا توانست جامعه جاهل و متعصّب آن زمان را متحول سازد.
در حقیقت، خوی نرم پیامبر بود که دلها را جذب میکرد و اُلفت میبخشید و جانهای گریزان را گرد میآورد و اگر این روحیه نبود، و این اصل مهم اجتماعی و مدیریتی اعمال نمیگشت، قطعاً پیوند میان دلها و وحدت در جامعه و آن حرکت بزرگ اصلاحی میسّر نمیشد، چنان که خدای سبحان در سوره آل عمران (ایه ۱۵۹) به صراحت تمام، این حقیقت را بیان فرموده است که: «به لطف رحمت الهی، با آنان نرمخوی و پر مِهر شدی، و اگر درشت خوی و سخت دل بودی بیشک از پیرامون تو پراکنده میشدند. پس، از آنان درگذر و برایشان آموزش بخواه.»
بنابراین رسول خدا(ص) رسالت خود را با رفق و مدارا پیش برد و این اصل در تحول انسان و جامعه به سوی کمال و اصلاحات اجتماعی نقشی کلیدی دارد. پیامبر اکرم(ص) نیز در مواردی رسالت خود را بر این اساس معرفی فرموده، چنان که حدیثی آمده است: «پروردگارم مرا به مدارا فرمان داد، همان گونه که مرا به تبلیغ رسالت فرمان داد.