نامهای خاص و کارکردهای جامعهشناختی در گاتها
گاتها به عنوان سرودههای زرتشت سپیتمان، کهنترین بخش اوستا از نظر دستور زبان به کار رفته در آن به شمار میآید. در این سرودههای مقدس، شمار اندکی نام خاص باقی مانده است. هدف این مقاله، شناساندن و ارائهی این نامها و برخی نامهای عمومی دیگر خواهد بود و از این طریق، کارکردهای جامعهشناختیِ گاتها مورد شناسایی و بررسی قرار گیرد.
طبیعتاً نام «زرتشت» بیش از دیگر نامها در گاتها تکرار شده است. در مجموع ۱۴ بار در بند ۸ از هات ۲۹، بندهای ۸ و ۱۶ از هات ۴۳، بندهای ۱۳ و ۱۴ و ۱۹ از هات ۴۶، بند ۱۲ از هات ۴۹، بند ۶ از هات ۵۰، بندهای ۱۱ و ۱۲ و ۱۵ از هات ۵۱، و همچنین بندهای ۱ و ۲ و ۳ از هات ۵۳، نام این پیامبر در این کتاب دینی آورده شده است.
در بند ۸ از هات ۴۳، زرتشت، «دشمن سرسخن دُروَندان و پناه نیرومند اشونان» نامیده شده که مشخصاً یک خویشکاری اجتماعی برای او به شمار میآمده است.
زرتشت در بند ۱۴ هات ۴۶، «مغ بزرگ» خوانده شده است. چنین برمیآید که او رئیس طبقهای دینی بوده که چنین مقامی را مغ بزرگ میخواندهاند.
زرتشت در بند ۱۲ از هات ۵۱، در برابر «فریفتگان راه کوی» قرار گرفته است. در واقع فریب خوردگیِ این گروه، باعث ناخشنودی زرتشت شده است و از اینجا میتوان کنش و واکنشهای اجتماعی را در پیوند با دینآوری زرتشت شناسایی کرد.
در بند ۱۵ از همین هات، زرتشت به گروهی از مردم به نام «مگونان» [=مغان] نوید رستگاری داده است.
در بند یکم هات ۵۳ از زندگی خوش زرتشت و دینآموزیِ آنان که روزگاری با وی سرِ ستیز داشتهاند، سخن رفته است. کنشهای اجتماعی ناشی از دینآوری زرتشت بار دیگر در اینجا خودش را نشان میدهد. این برهمکنشهای اجتماعی ناشی از دین، در بند دوم همین هات، نمایانده میشود چرا که گفته میشود گشتاسب شاه؛ به دین زرتشت گرویده است. گرویدن یک شاه به دین، اجتماعیترین پدیدهی ممکن در دلِ یک متن دینی است.
تنها یک بار نام پوروچیستا در گاتها آورده میشود و این درست همزمان است با واپسین باری که نام زرتشت در گاتها آورده میشود. (هات ۵۳، بند ۳) پوروچیستا همراه با نام خانوادگیاش و به عنوان جوانترین دختر زرتشت خوانده شده است. در ادامه (بندهای ۴ به بعد) دربارهی زناشویی او سخن میرود. پیوند زناشویی یکی دیگر از مناسبات اجتماعی است که به واسطهی آمدنِ نامهای خاص، در گاتها مورد گفتگو قرار گرفته است و به این بهانه، زرتشت همهی دوشیزگان و جوانان را مورد پند و اندرز قرار میدهد.
نام فرشوشتر به عنوان یکی از نخستین پذیرندگان دین و پدرزن زرتشت در چند بند آورده شده است. بند ۸ از هات ۲۸، بند ۱۶ از هات ۴۶، بند ۸ از هات ۴۹، بند ۱۷ از هات ۵۱، و بند ۲ از هات ۵۳، بندهایی هستند که نام او را در بر دارند. نام خانوادگی او (هوگو) نیز گاهی آورده شده است. این نام خانوادگی در مورد جاماسب نیز به کار میرود. جاماسب و فرشوشتر برادر یکدیگر و هردو، وزیران گشتاسب هستند.
اما نام جاماسب، در بند ۱۷ از هات ۴۶ و بند ۹ از هات ۴۹، بند ۱۸ از هات ۵۱ به کار رفته است. در بند ۹ از هات ۴۹، جاماسب، نگهبان [دین] برای رهاییِ [مردم] نامیده شده است. علاوه بر آن، نام خانوادگی او را نیز از طریق گاتها میدانیم.
نام گشتاسب، پذیرنده و پشتیبان زرتشت، در بند ۷ از هات ۲۸، نخستین نام خاصی است که در گاتها آمده و این بیپیوند با نقش او در گسترش دین نیست. این پشتیبانی در بند ۱۴ از هات ۴۶ و همچنین بند ۲ از هات ۵۳ مورد اشاره قرار گرفته است.
نام مدیوماه در بند ۱۹ از هات ۵۱ آمده است. نام خانوادگی او سپیتمان است. در این بند در مورد او گفته شده است که: «با کردار خویش، جهانیان را از دادِ مزدا خواهد آگاهانید و جهان را بهتر خواهد کرد»
نام جمشید به صورت «جم ویونگهان» در بند ۸ از هات ۳۲ آمده است. صورت اوستاییِ این نام، بیانگر تبار و خانواده جمشید است. در بند ۹ از همین هات آمده است که «آموزگار بد با آموزش خویش، سخن [ایزدی] را برمیگرداند. خِرَد زندگی را تباه میکند» اگر گمانِ نگارنده مبنی بر اشارهی «آموزگار بد» به جمشید درست باشد، نقش اجتماعی منفی (آموزش بدی) که در گاتها برای او در نظر گرفته شده است، جالب توجه خواهد بود.
در بند ۱ از هات ۴۹، زرتشت از «بِندوَ» به عنوان آموزگار دروغین نام برده است. توضیحی که در مورد نقش اجتماعی منفی برای جمشید گفته شد، در مورد او نیز صادق است.
تنها نام تورانی، مربوط به «فِریان» است که در بند ۱۲ از هات ۴۶ آمده است. جالب آنکه طبق این بند، اهورامزدا به نوادگان و خویشان این خاندان، رامش و رستگاری خواهد بخشید. آمدن نام این خاندان تورانی، سند و مدرکی برای آگاهی زرتشت و جامعهی گاهانی از جامعهی تورانی (و در مقابل آن، جامعهی ایرانی) است
غیر از نام خانوادگی «هوگو»، نامهای «هچتسپیان» و «سپیتمانیان» که هر دو در بند ۱۵ از هات ۴۶ آمدهاند بیانگر تبار خانوادگی هستند. همچنین «مگه« ی بزرگ (هات ۲۹، بند ۱۱ و هات ۴۶، بند ۱۴)، «مگونان» (هات ۳۳، بند ۷ و هات ۵۱، بند ۱۵) و «مگه» (هات ۵۱، بند ۱۶و هات ۵۳، بند ۷) بیانگر انجمنهای دینی هستند.
با توجه به آنچه گفته شد در مییابیم که زرتشت و جامعهی گاهانی، آگاهی و شناخت دقیقی از نهادِ خانواده، انجمنها و گروههای دینی و رقابت آنها با یکدیگر، و وجود مقام ریاستِ دینی، برهمکنشهای اجتماعی برآمده از دین تازه، اهمیت دینآوریِ مقامهای سیاسی برای پیروان دین از جهت پشتیبانی آنها، اهمیت زناشویی، نقش اجتماعی رهبران سیاسی در فرجام مردمان (جمشید) و چیستی و کیستی همسایگان و بیگانگان داشتهاند.
یارینامه
دوستخواه، جلیل. ۱۳۸۹. اوستا کهنترین سرودههای ایرانیان. تهران: مروارید.
چاپ شده در رویهی پنجم شمارهی ۲۸۲ دوهفتهنامهی امرداد.