معرفی کتاب این جهان گذرا: تاریخچه بشریت
کتاب این جهان گذرا سفری است در دل تاریخ، از نخستین جرقههای حیات تا دنیای پرآشوب امروز. دیوید کریستین داستانی را روایت میکند که در آن، انسان بارها در برابر طبیعت زانو زده و بارها برای رام کردن آن برخاسته است. اما این پیروزیها تا کجا پیش رفتهاند؟ آیا بشر واقعاً کنترل سرنوشت خود را به دست گرفته، یا تنها در مسیری نامعلوم پیش رانده شده است؟
دربارهی کتاب این جهان گذرا: تاریخچه بشریت
چه به بیهودگی این جهان معتقد باشیم و چه به هدفدار بودنش، هرگز نمیتوان منکر این اصل شد که «جهان گذراست». اگر تمام همتمان را در زمان حیات معطوف به شناخت بیشتر خود و دنیایمان کنیم، بخشی از این همت والا باید صرف دانستن تاریخ اجدادمان بر روی زمین شود. اگر در ابتدای این مسیرید و هنوز آمادگی مواجهه با کتابهای بزرگتر را ندارید، دیوید کریستین (David Christian) اینجاست تا با کتاب جامع اما مختصر این جهان گذرا: تاریخچهی بشریت (This Fleeting World: A Short History of Humanity) شما را با سیر کلی حضور بشر دوپا بر سیارهی زمین آشنا کند.
دیوید کریستین در پایان روششناسی خود را تاحدودی برای مخاطب توضیح میدهد و ملاحظات کار در حین نگارش این اثر را بیان میکند. این کتاب به کوشش نشر بیدگل چاپ و روانهی بازار شده است و ترجمهی آن بر عهدهی مزدا موحد بوده است. شما میتوانید برای دسترسی سریع و دانلود کتاب این جهان گذرا به سایت و یا اپلیکیشن کتابراه، مراجعه کنید. پلتفرم جامع کتابراه امکان دسترسی و دانلود کتاب الکترونیک و کتاب صوتی در موضوعات بسیار متنوعی از داستان و رمان تا روانشناسی و کتابهای تخصصی را برای شما فراهم میکند. همچنین دارای چند هزار کتاب رایگان و بخشهای تخفیفی ویژه مانند آخر هفته با کتابراه است که در آن تخفیفات تا ۱۰۰٪ اعلام میشود.
برای آنکه ذهنیت بهتری داشته باشید نسبت به اینکه یک کتاب دربارهی تاریخ بشر چگونه باید باشد، بهتر است اول با اهداف و روش نوشتن کتابهای اینچنینی آشنا شوید. هدف کتاب این جهان گذرا یا انسان خردمند از یووال نوح هراری این است که شما دورنمایی از تاریخ بشر به دست بیاورید و با مشکلات و مصائب اجداد هوشمندتان آشنا شوید. این دید همهجانبه به شما این امکان را میدهد که نسبت به آیندهی خود و فرزندانتان رفتار بالغانهتری داشته باشید. حال برای نیل به این هدف، هر نویسنده روشی مخصوص به خود دارد. بهعنوان مثال هراری بر سیر تغییر موجودی به نام انسان خردمند و تاریخچهی پیروزی او بر دیگر انواع هوشمند موجود بر زمین، مانند نئاندرتالها، تمرکز دارد که باعث میشود نگاه انتقادیتری داشته باشد، اما دیوید کریستین در پی آن است که کمتر جانبدارانه به این سیر نگاه کند و تنها روایتگری باشد که در پی الهام بخشیدن به مخاطب است.
در کتاب جهان گذرا شما مواجهید با اطلاعاتی کلی که گاه به عمق موضوع نفوذ نمیکند. البته که این اتفاق آگاهانه رخ داده است تا مخاطب عام بتواند با خیال راحت بهترین و مهمترین اطلاعات را در گزیدهترین حالت ممکن به دست بیاورد. کتاب این جهان گذرا در سه بخش عمده تدوین شده و به رشتهی تحریر در آمده است. در بخش اول، «آغازها: عصر خوراکجویی» دیوید کریستین به سراغ عصر ابتدایی تاریخ بشر میرود. در این فصل، تاکید خواننده بر این است که چگونه اجداد ما از پس قرنها خود را با طبیعت و مقتضیات جسم خودشان تطبیق دادهاند. آنها با دادن تلفات بسیار سرانجام بهترین راه را برای سیر کردن شکم خودشان پیدا کردند. مادر زمین وظیفهی غذارسانی سازمانمند به ابناء بشر را برعهده گرفت و آنگاه عصر جدیدی از تاریخ بشریت آغاز شد: عصر کشاورزی. این عصر که در فصل دوم کتاب مورد بررسی قرار گرفته است به تاریخ پیدایش اولین شهرها و تمدنها تا شکلگیری انقلاب مدرن میپردازد. در این بخش از کتاب، مولف تلاش میکند تا اطلاعات عمدهای را دربارهی نقش کشاورزی در تمدنپذیری بشر بیان کند.
فصل سوم تحت عنوان «جهان ما: عصر مدرن» حاوی اطلاعاتی مفید دربارهی مدرنیته و تاریخچهی آن است. در ابتدای دورهی مدرن ما با انقلاب صنعتی روبهروییم. این مهم اصلا از چشم نویسندهی حرفهای این کتاب پنهان نمانده است. او به تاریخ انقلاب صنعتی، جنگهای جهانی و بحرانهای قرن بیستمی و زندگی پس از جنگ جهانی دوم میپردازد.
نکوداشتهای کتاب این جهان گذرا: تاریخچه بشریت
- امیدوارم این کتاب مخاطبان گستردهتری را برای این دانشمند و معلم به ارمغان بیاورد. (بیل گیتس)
- چه شیوهی سریع، راحت و متقاعدکنندهای برای شروع فهم این جهان گیجکنندهای که ما خود را در آن یافتهایم. (ویلیام هاردی مکنیل، استاد تاریخ دانشگاه شیکاگو)
- هیچکس انتظار نداشت دیوید کریستین بتواند چنین کاری انجام دهد. او استعداد ویژهای در جمعآوری و تحلیل اطلاعات و بیان آن به سادهترین شکل ممکن دارد. خوانندگان میتوانند به او اعتماد کنند و اطلاعاتی دقیق، آگاهانه و منصفانه دریافت کنند. (فیلیپه فرناندس آرمستو، استاد تاریخ دانشگاه نوتردام)
کتاب این جهان گذرا: تاریخچه بشریت برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به دانستن تاریخ زمین و سیر تحول بشر در این سیاره علاقهمندید، خواندن این کتاب را به شما توصیه میکنیم.
در بخشی از کتاب این جهان گذرا: تاریخچه بشریت میخوانیم
فرضیهی دوم که گاهی «فرضیهی خروج از آفریقا» خوانده میشود، بیشتر مبتنی بر مقایسههای ژنتیکی انسانهای مدرن است، گرچه ادعای سازگاری با مدارک اسکلتیِ باقیمانده را هم دارد. فرضیه با این مشاهده آغاز میشود که انسانهای مدرن از نظر ژنتیکی بههم شباهت زیادی دارند، آنقدر شبیه که نمیتوان قائل به دورهی تکاملی بیش از ۲۵۰۰۰۰ سال برای آنها شد. فرضیه بر آن است که تمامی انسانهای مدرن از تعداد قلیلی از نیاکان نَسَب بردهاند که حدود ۲۵۰۰۰۰ سال پیش زندگی میکردند. امروزه بیشترین تنوع ژنتیکی در میان مردم آفریقا یافت میشود و بر اساس آن میتوان گفت که انسان در آفریقا تکامل یافته و قبل از مهاجرت به سایر نقاط جهان مدت بیشتری در آفریقا سکونت داشته است. اگر فرضیهی خروج از آفریقا درست باشد، انسان مدرن در آفریقا و از اَشکال متأخرتر گونهای به نام هومو اِرگاستِر یا هومو اِرِکتوس تکامل پیدا کرده است. این گونههای جدید احتمالاً نسبتاً سریع و در یک گروه جداافتاده و دورافتاده پدیدار شدند.
خودِ فرضیهی خروج از آفریقا دو صورت اصلی دارد. صورت اول که مدتهاست ریچارد کلاینِ باستانشناس و دیگران از آن دفاع میکنند، میگوید که حتی اگر هم انسان مدرن حدود ۲۵۰۰۰۰ سال پیش در آفریقا تکامل یافته باشد، اولین شواهد دال بر رفتارهای مشخصاً انسانی، از جمله مهارتهای بهبود یافته در شکار و فعالیتهای هنری مختلف، قدیمیتر از ۵۰۰۰۰ تا ۶۰۰۰۰ سال پیش نیستند. در این صورتِ فرضیه، انسانها هنوز کاملاً انسان نبودند و تاریخ بشر تا زمانی که برخی تغییرات ژنتیکی جزئی توان دستیابی به طیف کامل زبانهای نمادین مدرن را مهیا نکرد، آغاز نشده بود. این صورتِ فرضیهی خروج از آفریقا متکی بر تولید انبوه انواع جدیدی از ابزار و مصنوعات است که یافتههای باستانشناسی متعلق به در حدود ۵۰۰۰۰ سال پیش در اوراسیا نشانگر آن است.