از میان تمام امپراتوریهایی که در طول تاریخ به وجود آمدند کدام امپراتوریها نسبت به سایرین قدرتمندتر بودند؟ این پرسشی است که «نشنال اینترست» به آن پاسخ داده است و در ادامه به این امپراتوریهای تاریخی اشاره میکند.
۱-امپراتوری پارس:
امپراتوری پارسی
هخامنشیان توسط کورورش بزرگ در حدود سال ۵۵۰ پیش از میلاد مسیح تاسیس شد. اگرچه این امپراتوری در نهایت به بدست اسکندر سرنگون شد با این حال، او میراث ماندگاری در توسعه تمدنهای بعدی جهان و امپراتوریهای آینده به همراه داشت. در واقع، امپراتوری پارس نخستین امپراتوری محوری جهان بود و توانست مجموعه معیارهایی را تعریف کند که در امپراتوریهای بعدی نیز دیده شدند.
امپراتوری پارس در زمانی منحصربفرد ایجاد شد؛ زمانی که شکلیافتهترین تمدنهای جمعیتی در نزدیکی خاورمیانه مستقر شده بودند. امپراتوری پارس که بر بخش اعظم خاورمیانه حکمرانی میکرد بیش از هر امپراتوری دیگری بر بیشترین درصد جمعیت جهانی فرمانروایی کرد. در واقع، تنها در سال ۴۸۰ پیش از میلاد مسیح جمعیت تحت کنترل امپراتوری پارس ۴۹.۴ میلیون نفر بود که ۴۴ درصد از جمعیت کل جهان در آن روزگار را تشکیل میداد. امپراتوری پارس برای نخستینبار بر مناطقی در خاورمیانه، شمال آفریقا، آسیای میانه،
هند، اروپا و مدیترانه سایهافکن شده بود.
چنین امپراتوری عظیمی تنها میتوانست با ارتشی بزرگ سازماندهی شده باشد. در آن زمان بابلیها،
مصریها و
هندوها نیز تحت قلمروی امپراتوری پارسی بودهاند. امپراتوری پارس در دوره هماهنگی و صلح در خاورمیانه برای بیش از دویست سال حکومت کرد و شاهکاری بود که به ندرت تکرار شده است. میراث امپراتوری پارس برای جهان ایجاد شبکهای از جاده، سیستم پست، یک زبان واحد برای دولت (در آن زمان آرامی)، خودمختاری برای اقوام مختلف و بوروکراسی بوده است. دین و مذهب
زرتشتی نیز دارای مفاهیمی چون اراده آزاد و بهشت و جهنم بودند که در مذاهب و تمدنهای بعدی تاثیرگذار بودهاند.
۲-امپراتوری روم
این امپراتوری برای مدت زمانی طولانی قدرت برتر در جهان بود. امپراتوری
روم یکی از بزرگترین امپراتوریهای تاریخ بود. چندین ویژگی مهم جهان مدرن برآمده از امپراتوری روم هستند و رومیها بیشتر بر فرهنگ هلنی یا یونانی کار گسترش و توسعه قلمروی خود را انجام دادند و در معماری، فلسفه و علم نقش مهمی داشتند و آن را به نسلهای بعد انتقال دادند. همچنین، امپراتوری روم کمک کرد تا
دین مسیحی از یک فرقه کوچک به یکی از ادیان بزرگ جهان تبدیل شده و قلمروی آن گسترش یابد.
قوانین روم باستان نیز بر سیستمهای قانونی در غرب تاثیرگذار بود.
دموکراسیهای مدرن الهام گرفته از نظام سیاسی روم بودهاند. با وجود آنکه
یونان به عنوان زادگاه دموکراسی در جهان شناخته شده است، پدران بنیانگذار
آمریکا از مدل سیاسی بریتانیا و روم تاثیرپذیر بودهاند. آنان اغلب بیمیل از اجرای مدل دموکراسی آتنی بودند و مدل ترکیبی دولت در روم متشکل از عناصر پادشاهی، اشرافی و دموکراتیک را تحسین میکردند. سیستم سیاسی آمریکا با قوای جداگانهای که دارد به نظام نهادی رومی نزدیکتر شد. زمانی که روم از جمهوری به امپراتوری تغییر یافت و ایده و عظمت سزار مطرح شد این موضوع منبعی الهامبخش برای حاکمان بعدی بود. رومیها مردمانی سختکوش بودند. آنان برای شکست دادن دشمن در کنار یکدیگر بودند.
۳-خلافت
امپراتوری عربی که از آن تحت عنوان خلافت یاد میشود یک نهاد سیاسی است که توسط پیامبر
اسلام(ص) تاسیس شد و در سالهای بعد نیز ادامه یافت. البته پس از آن بیشتر اسلامی شد چرا که همزمان با جهانگیرشدن اسلام و گسترش قلمروی آن، در آن زمان امپراتوریهایی بوجود آمدند که توسط مسلمانان اداره میشدند که لزوما هم
عرب نبودند.
چهار خلیفه اولیه اسلام با اجماع حکومت کردند و پس از آن خلافت ارثی امویان آغاز شد و خلافت عباسی نیز پس از آن بود. خلافت در نهایت به دلیل حمله مغولان در سال ۱۲۵۸ میلادی سرنگون شد و پس از آن سلسلههای رقیب به خصوص
ترکها و فارسها به عنوان رقبای خلفای عرب به میدان آمدند.
با این حال در زمان خودش امپراتوری عربی فوقالعاده بود و موفقیتهای نظامی زیادی داشت. شگفتانگیز بود که مردمانی قبیلهای با سازماندهی پایین توانستند تمدن و امپراتوری
بیزانس را شکست داده و امپراتروی
ساسانی در ایران را نیز نابود کنند. این در حالیست که هر دو امپراتوری جمعیت و منابع به مراتب بیشتر از امپراتوری عربی داشتند. فتوحات اعراب نشان داد که برخی اوقات تعصب و غیرت عقیدتی و ایدئولوژیک میتواند بر کمبودهای سازمانی و فقدان فناوری فائق آید.
از آنجایی که امپراتوری عربی نیز مانند امپراتوری پارس قلمروی نفوذش مراکز تمدن جهان در افریقا، اروپا، اسیای مرکزی، هند و
چین بود امکان انتقال کالا و دانش را بوجود آورد. میراث نهایی این امپراتوری عربی البته دین اسلام بود که بیش از یک میلیارد نفر از مردم جهان امروز به آن باور دارند.
۴-امپراتوری مغولان
این امپراتروی در برابر مشکلات غلبه کرد و تمام دشمنانش را شکست داد؛ دشمنانی که بسیار قویتر و پرجمعیتتر از آن بود. این بزرگترین امپراتوری بههمپیوسته در جهان بود. چنگیزخان
مغول در سال ۱۲۰۶ میلادی آن را بنا کرد. امپراتوری مغولان با اشغال بخشهایی از چین رشد کرد. دامنه این امپراتوری به ایران،
افغانستان و آسیای مرکزی نیز رسید. با این حال، سفرا و نمایندگان دیپلماتیک این امپراتوری توسط رهبران کشورهای همسایه به قتل میرسیدند. این موضوع یک توهین بزرگ به چنگیز قلمداد میشد و پس از آن دور انتقامجوییهای مغولان آغاز شد و در نهایت آنکه عصر طلایی این امپراتوری به پایان رسید.
اگرچه تنها دو میلیون مغول در کل جهان وجود داشتند اما توانستند پیروزیهای بزرگی را در خاورمیانه،
روسیه و چین تحت دستورات چنگیزخان کسب کنند. در آن زمان به جز شکستشان در حمله به
ژاپن پیروزیهای بزرگی داشند. اما مغولها چگونه به این موفقیتها دست یافتند؟ علیرغم دارابودن جمعیت کوچک، مغولان قادر بودند تحرکپذیری زیادی داشته باشند. آنان با استفاده از اسبها و گلههای خود حمله میکردند. در جریان فتوحات ابتدایی مغولان میلیونها نفر کشته شدند اما پس از مدتی مختصر صلح و راهی به دلیل تجارت گسترده در جهان ایجاد شد. در طولانی مدت اما مغولان نشان دادند که در اداره امور امپراتوری خود کارآمدی کافی را نداشتند و به چهار خانات تقسیم شد و پس از آن به طور کامل با سقوط مواجه شدند.
۵-بریتانیا
اساسا امپراتوری بریتانیا مهمترین امپراتوری تاریخ مدرن است. دموکراسی نمایندگی بریتانیایی الهامبخش فیلسوفان فرانسوی عصر روشنگری مانند مونتسکیو بود که نظریههای دولت مدرن را ارائه کرد. ویژگی اصلی مدل بریتانیایی تعهد به لیبرالیسم، حاکمیت قانون، حقوق مدنی و تجارت آزاد بود. بسیاری از این میراث در بریتانیا در طول زمان تکامل یافتند.
این ویژگیها همچنین به همهگیری و گسترش دامنه قلمروی آن امپراتوری کمک کرد. بریتانیا توانسته بود از طریق سازماندهی قوی و قابلیتهای مالی قابلتوجه و نه از طریق یک ارتش بزرگ فتوحات زیادی را کسب کند.