پنج انجمن مخفی که دنیا را از پشت درهای بسته تغییر دادند
این پنج انجمن مخفی، دنیا را از پشت درهای بسته تغییر دادند؛ از اوراکل در دلفی گرفته تا فراماسون ها، فرقه های مخفی و سازمان های مخفی در فرهنگ های مختلف برای هزاران سال وجود داشته اند. جوامع مخفی از زمان ظهور اولین تمدن های بزرگ وجود داشته اند، از فرقه های مذهبی گرفته تا انجمن های سیاسی و برادری های دانشگاهی. فیلسوفان، هنرمندان، روسای جمهور و حتی فضانوردان هم در بین اعضای آنها به چشم می خورد، اعضا معمولاً تجارت خود را به صورت خصوصی انجام می دهند و فعالیت ها و گاهی اوقات هویتشان را هم از عموم پنهان می کنند.
برخی از آنها به شیوه خاص دست میدهند و از نمادهای مخفیانه استفاده می کنند، در حالی که برخی دیگر لباس یا جواهرات رمزگذاری شده می پوشند. آنها حاکمان بسیاری را سرنگون کرده اند و ملت ها را تغییر داده اند. نویسندگان و هنرمندان را تحت تأثیر قرار دادند و در مورد طرز فکر مردم نسبت به خدا تغییراتی ایجاد کرده اند و باید گفت که آنها هنوز در همین اطراف هستند. آنها دقیقاً در پشت صحنه چه می کنند؟ پشت مراسم مرموز آنها چیست؟ در اینجا داستان های واقعی پشت صحنه برخی از مخفی ترین جوامع در طول تاریخ آمده است.
اوراکل دلفی
سیبل دلفی یکی از پنج ساحره و پیشگویی است که در نقاشی دیواری سقف کلیسای سیستین توسط میکل آنژ به تصویر کشیده شده است و در سال ۱۵۱۲ تکمیل شد.
معبد آپولو در دلفی، ابتدا در قرن هفتم قبل از میلاد به سبک دوریک ساخته شد. در یونان باستان، شهروندانی که سؤالی خاص داشتند، میتوانستند از طریق اوراکل یا همان پیشگو و رابط وحی پاسخ را از خدا دریافت کنند و درآن زمان هیچ پیشگویی تأثیرگذارتر از دلفی وجود نداشت. این معبد عظیم وقف خدای آپولو شد که بین قرنهای هشتم و ششم قبل از میلاد به اوج نفوذ خود رسید.این معبد که در قلب پناهگاه دلفی قرار داشت، در بیشتر روزها به عنوان مکان عبادت عمل میکرد. اما به مدت ۹ روز در سال، معبد تبدیل به مکانی خاص برای پیشگویی یک ساحره با نام پیتیا (Pythia) می شد. او گروهی منتخب از بازدیدکنندگان را که مزد قابل توجهی برای این این کار پرداخت کرده بودند می پذیرفت.
در روز مقرر، پیتیا، که معمولاً یک زن جوان و اهل دلفی بود، از آبهای فواره کاسوتیس مینوشید و درآن حمام میکرد. سپس او وارد معبد می شد تا در عبادتگاه داخلی آدیتون جای بگیرد. خود اوراکل هرگز صحبت نمی کرد. در عوض، او وارد خلسه ای می شد که به گفته مورخ یونانی پلوتارک، توسط بخارهایی مرموز به وجود می آمد، در حالی که صداها و گریه های عجیبی را به زبان می آورد، به خود می پیچید و تشنج وار تکان می خورد. کاهنان این سخنان را تفسیر میکردند و پاسخی ارائه کردند که به بیشتر به نفع قدرت خودشان بود به ویژه اگر سؤال به مسائل مهم سیاسی مربوط می شد.
فرقه میترا
داستان راز آلود میترایی، یک انجمن مخفی بود که در قرن اول پس از میلاد در سرتاسر امپراتوری روم عمدتاً به لطف محبوبیت آن در بین سربازان روم به وجود آمد که از خدای هندی-فارسی معروف به میترا الهام گرفته شده بود و اعتقاد بر این بود که از یک تخته کوه زاده شده است. میترا که بهعنوان خدای ناجی از او یاد می کردند ، اغلب در حال ذبح یک گاو نر در حال تقسیم غذا با خدای خورشید، سول، به تصویر کشیده میشد .
اطلاعات زیادی در مورد عملکرد درونی این فرقه انحصاری در دست نیست، اگرچه می توان فهمید که تمرکزشان بر تکریم جنگ، غلبه بر شر و دستیابی به رستگاری بوده است. همه متقاضیان باید هفت سطح پیچیده را برای ورود را میگذراندند ،که این مراسم ها شامل قربانی کردن حیوانات بود. قبل از اینکه آنها به عضو کاملا اختصاصی تبدیل شوند با دست دادن به شکل نمادین از آنها قول میگرفتند. بیش از ۳۰ عبادت کننده در فضایی غار مانند به نام میترائوم گرد هم می آمدند تا یک وعده غذایی نان و شراب را به اشتراک بگذارند و مراسم مخفیانه ای را در مقابل تمثال این مجسمه انجام دهند در این مراسم خدا یک گاو نر را می کشت. شایان ذکر اینکه بیش از ۴۵ عدد از حداقل ۶۸۰ مورد از این موارد توسط باستان شناسان فقط در رم کشف شده است. در دوران اوج خود، این فرقه به چالشی بزرگ برای مسیحیت که به سرعت در حال رشد بود تبدیل شد . در واقع، مسیحیان اولیه آنها را مورد آزار و اذیت قرار دادند و فعالیت جامعه آنها تا پایان قرن چهارم متوقف شد.
از بین هفت جنگ صلیبی که برای رهایی سرزمین مقدس از سلطه مسلمانان آغاز شد، تنها جنگ صلیبی اول به دستاوردهای ملموس دست یافت .اورشلیم در سال ۱۰۹۹ تصرف شد و اکثر ساکنان یهودی و مسلمانی که سعی در دفاع از شهر داشتند قتل عام شدند. جنبش صلیبی الهام بخش چندین دستور نظامی-مذهبی بود که به حفظ و دفاع از سرزمین مقدس اختصاص داشت – معروف ترین آنها شوالیه های معبد بودند.
شوالیه های معبد
در حدود ۱۱۱۹ زمانی که بالدوین دوم پادشاه وقت اورشلیم، گروهی از شوالیهها را موظف کرد تا از تمام زائران مسیحی به سرزمین مقدس محافظت کنند، تمپلارها با لباس سفیدشان که با صلیب قرمز مشخص شده بود به راحتی قابل تشخیص بودند. آنها تخصص خاصی در امور مالی پیدا کردند و خیلی زود به یکی از قدرتمندترین سازمان های شوالیه تبدیل شدند، حتی عقیده داشتند ایجاد یک سیستم بانکی جدید نیز کار آنها بوده.
قلعه شوالیههای معبد در پونفرادا در مسیر زیارتی سانتیاگو د کامپوستلا قرار دارد. پس از اینکه صلیبیون در محاصره آکا در سال ۱۲۹۱ شکست خوردند و مجبور به فرار از سرزمین مقدس به مقصد قبرس شدند، شوالیه های معبد هرگز مأموریت جدیدی را به صورت شفاف بیان نکردند. فیلیپ چهارم، پادشاه فرانسه، که خیلی به این نظم سازمان بدهکار بود، با دستگیری بیشتر رهبران معبد در فرانسه از آشفتگی و رازداری شان سوء استفاده کرد. چندین شوالیه معبد به اتهامات واهی در آتش سوزانده شدند،آنهم به این دلیل که فقط باعث فراگیرتر شدن این عرفان شده بودند. در سال این سازمان ۱۳۰۷ رسماً منحل شد، اما افسانه آن همچنان پابرجاست. امروزه، بسیاری از انجمنهای مخفی در فرانسه، آلمان و ایتالیا ادعا میکنند که از نسل شوالیههای معبد هستند، از جمله انجمن فرانسوی شوالیههای مسیح، که از حمایت واتیکان برخوردار است.
فراماسون ها
فراماسون ها که به خاطر پیش بند سفید، دست دادن های مرموزانه و نمادهای اسرارآمیز خود شناخته شده اند، ظاهراً به طرح ریزی انقلاب های آمریکا و فرانسه و برنامه ریزی طراحی واشنگتن دی سی کمک کرده اند. در دوره های مختلف زمانی، اعضای آن شامل جورج واشنگتن، ولتر، ولفگانگ آمادئوس موتسارت ،هری هودینی، فرانکلین دی. روزولت، وینستون چرچیل، جرالد فورد و باز آلدرین بودند..
تالار فراماسون ها در لندن، ساخته شده در سال ۱۹۳۳، مقر لژ بزرگ متحد انگلستان است. منشا این سازمان مرموز مبهم است، اما اعتقاد بر این است که در اروپا از قرون وسطی آغاز شده است. اعضای اولیه صنفی از سنگتراشان یا سنگکاران حرفهای بودند که بر خلاف اکثر مردم عادی، ابزار سفر به شهرها و سرزمینهای مختلف را داشتند که به این صنعتگران جهانبینی منحصربهفرد و لیبرالی داد که از آداب و رسوم محلی سبقت بگیرند.
با گذشت زمان، فراماسون ها سنگ کاری را کم اهمیت جلوه دادند و در مورد ایده های فلسفی و فکری غرب که در عصر روشنگری ریشه داشت، از جمله ضد سلطنت، حکومت مشروطه، و جمهوری خواهی بحث کردند. فراماسونری به عنوان یک جامعه غیرمذهبی و غیرسیاسی، مجموعه جدیدی از ارزشهای اخلاقی و معنوی را تعریف کرد که از طریق مجموعهای از مراسم و تشریفات القا میشد، بهوسیله آن اعضا بهطور پیوسته در رتبهها بالاتر پیشروی میکردند (با استفاده از سنگتراشی به عنوان استعاره راهنما – آنها از شاگردی به کارآموز تا استاد مزون ها ارتقاء می یافتند). فراماسون ها امروزه یک سازمان در حال شکوفایی باقی مانده اند و بسیاری از اعضا در سراسر جهان به امور خیریه و سایر کارهای خوب مشغولند.
گروه تیاندیوئی و هونگمن ها (Tiandihui & Hongmen)
در طول قرن هجدهم که چین در هرج و مرج بود، تیاندیوئی یا انجمن آسمان و زمین، به عنوان یک فرقه معنوی به رهبری رهبران کاریزماتیک در استان فوجیان شکل گرفت. آنها توسط سلسله چینگ مجبور شدند به گروه زیرزمینی تبدیل شوند و به یک جنبش مقاومت وحشیانه علیه حاکمان چینگ مانچو شکل دادند. آنها برای حفظ ثبات مالی به سرقت مسلحانه متوسل شدند. تیاندیوئی ها الهام بخش جوامع دیگر، از جمله سازمانی از نوع ماسونی به نامهونگمن ها( Hung Mun یا Hongmen )شدند.
اعضا آن شامل سون یات سن، بنیانگذار اولین جمهوری چین بودند. و ژنرال چیانگ کای شک، بنیانگذار تایوان. برخی به آرمانهای تیاندیهویی یعنی میهنپرستی، وفاداری و عدالت وفادار ماندند، اما برخی دیگر با الهام از تمایل تیاندیهویی به تعلیقهای سبک رابین هود، به سمت جنایتکاری سوق یافتند. مشهورترین آنها گروهی به نام سه گانه ( Triads )است که امروزه یکی از بزرگترین گروه های جنایی آسیایی در جهان است.