تیگران بزرگ و شکوه گذرای ارمنستان
ما از زمان حمله اسکندر مقدونی به مشرق زمین شاهد روی کار آمدن دوران هلنیسم هستیم که در این دوران یونانیان کولونیهای نظامی در اراضی آسیا تشکیل میدهند و پس از مرگ اسکندر طی جنگهای دیادوخی سراسر آسیای غربی را دستخوش تاراج میکنند و فرهنگ هلنی را در این نواحی رواج میدهند. از قرن دوم پیش از میلاد شاهد زوال دولتهای هلنی و روی کار آمدن قدرتهای بومی و یا نیمه هلنی هستیم و از سویی اقوام دور دستتر به کلی دست هلنیها را از اراضی خود کوتاه میکنند مانند پارتها، اما از دسته نخست دو دولت نیرومند را داریم که با اتحاد خویشاوندی شاهانشان به کابوس اولیگارشی بردهدار روم تبدیل شدند و یکی حامی یونانیان بود و دیگری که تیگران شاه ارمنستان باشد برچیننده قدرت یونانیان.
در زمان آرتاوازد یکم شاه ارمنستان از دودمان آرتاشسی مهرداد دوم شاه پارت به ارمنستان حمله کرده و ارامنه را شکست داده و تیگران پسر آرتاوازد را به گروگان گرفت.
تیگران در ۹۵.پ.م با حمایت شاه پارت به پادشاهی ارمنستان رسید به شرطی که سرزمین «هفتاد جلگه» را که آرتاشس بزرگ از آتروپاتن گرفته بود به پارتیان مسترد سازد (نوری زاد، ۱۳۸۶: ص۲۹).
تیگران با کلئوپاترا دختر مهرداد ششم شاه پونت ازدواج کرده و با وی متحد شد و سپس در سال ۹۴ ق.م پادشاهی ارمنستان کوچک (سوفن) را تسخیر کرد (علیف، ۱۳۹۱: ص۱۱۴).
وی قلمرو ارمنستان را سه برابر کرد. در سال ۸۷ سپاهیان ارمنی وارد هفتاد جلگه شدند و سپس به آتروپاتن و ماد یورش بردند و کاخ زمستانی شاه پارت را در اکباتان سوزاندند و طی پیمان صلح با پارت، مناطق آتورپاتن، ماد و شمال میانرودان از آن تیگران دوم شد. تیگران خود را شاهشاهان خواند و دختر خود را به مهرداد شاه آتروپاتن داد (نوری زاد، ۱۳۸۶: ص۳۰).
تیگران که با صلح با پارت و اتحاد با پونت و اتروپاتکان موقعیت مناسبی داشت به سوی جنوب راهی شده و با تصرف انطاکیه در سال ۸۳ بر تخت سلوکیان جلوس کرد (نوری زاد، ۱۳۸۶: ص۳۱). نیروهای وی در طول سواحل مدیترانه هم پیشروی کرده و فنیقیه و کلیکیه را هم متصرف شدند و اینچنین ارمنستان همسایه دیوار به دیوار رومی شده بود که تا کلیکیه کوهستانی پیشروی کرده بود.
کشورگشاییهای تیگران وضعیت سیاسی خاورمیانه را تغییر داد و پادشاهیهای زیادی را دست نشانده خود کرد و پارت را به دولتی دسته دوم مبدل ساخت. حال او و متحدانش در جبههای در مخالفت با روم پیوسته بودند و درصدد بودند تا نفوذ فزاینده روم را در آسیای کوچک کاهش دهند.
قلمروی وسیع اما ناپایداری که تیگران ایجاد کرده بود از اکباتان تا کلیکیه و از رود کر تا فنیقیه ادامه داشت و در آن به بیش از پانزده زبان سخن گفته میشد. براساس نوشتههای پلوتارک سپاهیان تیگران را علاوه بر ارمنیان، مادها، آتروپاتنیها، عربها، گرجیها، اغوانگها و دیگر اقوام تشکیل میدادند.
در این زمان پایتخت کهن یعنی آرتاشات در بخش شمال شاهنشاهی قرار داشت و پایتخت جدید انطاکیه از هایک بزرگ (محدوده ارمنی نشین) خارج بود پس تیگران پایتخت دیگری به نام تیگراناکرت در استان «آغدزنیک» در حاشیه شمال غربی دجله ساخت و ساکنین دوازده شهر هلنی را به آن مهاجرت داد. اما چون شهر گنجایش کافی نداشت اینان به شهرهای آرتاشات، آرماویر، یروانداشات، زاره وان و زاریشات انتقال داده شدند (نوری زاد، ۱۳۸۶: ص۳۳).
در بهار سال ۶۹ رومیها تیگراناکرت را محاصره کردند و آن را غارت کرده و ویران ساختند، اما به زودی سنای روم، لوکولوس را راهی جنگ کرد و او پس از شکست دادن مهرداد که زیر ضربات لوکیوس کرنلیوس سولا خرد شده بود به دنبال مهرداد راهی ارمنستان شد.
ارمنیان و گوردینان همه دور او جمع آمدند و همه سپاه ماد و آدیابن به سرکردگی شاهان خود به سپاه او پیوستند و دستههایی از تازیان آن سوی بابل به یاری او شتافتند و همچنین از کنار دریای کاسپی، آلبانیان و همسایگان ایشان ایبریان و دستههایی از مردمانی که در کنار رود آراکس میزیستند و تیگران آنها را به مزدوری گرفته بود نزد او رسیدند. هنگام جنگ تیگران دست چپ را به آدیابنیان سپرد و دست راست را به مادان و در جلوی مادان انبوهی از سواران سنگین افزار صف بستند. لوکولوس سردار رومی با دو کوهورت به سواران حمله کرد و آنان بدون جنگ گریخته و صفوف پیادگان را به هم زدند و اینچنین لوکولوس پیروزی بزرگ ولی سادهای بدست آورد (پلوتارک، ۱۳۸۰: ص۳۵۰).
لوکولوس که قصد حمله به سرزمین پارتیان را داشت، با شنیدن آمادگی دوباره تیگران راهی ارمنستان شد و دو بار ارامنه را در کوههای توروس شکست داده و خود را به آرتاشات که آرتاشس یکم شاه بزرگ ارمنستان به دستیاری هانیبال کارتاژی ساخته بود رساند (همان: ص۳۵۳).
در سالهای ۶۸ و۶۷ تیگران ارمنی و مهرداد پنتی و مهرداد اتروپاتنی سپاهی متشکل از ارمنیها، ایبریها، مادها و اتروپاتنیها فراهم آورده و در پاییز ۶۸ در کنار رود اراتسانیا (از رودهای تشکیل دهنده فرات) با لوکولوس درگیر شدند، لوکولوس از پس سواران سپاه تیگران برنیامده و سپس دچار مشکل زمستان و ناخرسندی سپاهیان شد پس عقب نشسته و راهی نصیبین شد و تیگران و متحدینش دوباره جولان در آسیای کوچک را آغاز کردند (علیف، ۱۳۹۱: ص۱۱۸).
مهرداد پونتی هم فابیوس و سورناتیوس و تیریاریوس سرداران رومی را شکست داد و متصرفات خود را بدست آورد (پلوتارک، ۱۳۸۰: ص۳۵۸).
پس از این شکستها لوکولوس به روم احظار شده و پومپه به آسیای کوچک آمده و پیش از هر اقدامی با پارتها متحد شده و آنان را به جنگ با ارمنیها واداشت، سپس تیگران جوان پسر تیگران بزرگ را تحت حمایت گرفته و در پاییز ۶۷ علیه پدر شوراند و تیگران جوان نیز که داماد فرهاد سوم اشکانی بود سپاه پارت را با خود آورد و آنان آرتاشات را محاصره کردند. در همین زمان پومپه هم به ارمنستان حمله کرد و تیگران بزرگ در ۶۶ تسلیم شد و غرامت سنگینی پرداخت. پومپه به فرهاد سوم وعده داده بود که دو ایالت آدیابن و کردوئن را که تیگران متصرف شده بود به پارت بازگرداند، پس فرهاد به ارمنستان یورش برد و تیگران کوچک را برتخت نشاند، اما تیگران بزرگ بازگشته و پسر را شکست داد ولی اینبار با پومپه مواجه شد و به اسارت درآمد.
تیگران شاه ارمنستان که از جانب رومیان و پارتیان در یک زمان مورد حمله قرار گرفت ناگزیر شد در قرارگاه پومپه حضور یابد و با پرداخت شش هزار تالان، صلح و تایید عنوان پادشاهی ارمنستان و نیز لقب دوست مردم روم را بدست آورد و بدینسان واسال روم شد. پومپه سپس به ضد آلبانی و ایبری که متحد مهرداد بودند به جنگ پرداخت اما دشواری جنگ در کوهستان او را ناچار ساخت به این لشگرکشی پایان دهد (دیاکنوف، ۱۳۸۶: ص۲۴۴).
بالاخره تیگران با تسلیم شدن به پومپه دوباره بر مسند شاهی ارمنستان نشست و غرامت سنگینی پرداخت. وی در ۵۵ پیش از میلاد در ۸۵ سالگی فوت کرده و پس از وی تیگران کوچک و سپس آرتاوازد که معاصر با مارکوس لیسینیوس کراسوس و سپس مارکوس آنتونیوس کبیر بود روی کار آمد….
نتیجه
در این دوران ما شاهد این هستیم که مردمان آسیای غربی خود یونانیان را از قدرت به زیر میکشند ولی فرهنگ هلنی را جذب میکنند و در مواردی با هم متحد میشوند تا جلوی پیشروی دوم موج تهاجم غرب را بگیرند و در این راه تن به رهبری دو شاه بزرگ مهرداد و تیگران دادند. شاید بتوان از دیدگاهی این را مقاومت جهان هلنی در برابر روم و شاید هم بتوان مقاومت جهان ایرانی در برابر جهان غرب با کمک هلنیها دانست، همانند شاهان پارت که خود را حامی هلنیها در برابر رومیها نشان میدادند. به هر روی این سد محکم با کارشکنیهای شاهان پارت و برخی شاهکهای آسیای کوچک و صدالبته دلاوری و تدبیر سرداران رومی شکسته شد.