هارون الرشید و دو زاهد
هارون سالی بمکه رفته بود پس از فراغت از مناسک شنید که در آن شهر دو تن زاهد بزرگ وجود دارد بنام ابن سماک و ابن عبدالعزیز عمر که تا حال از هیچ سلطانی دیدن نکرده اند فضل بن ربیع را گفت مرا آرزوست که این دو پارسامرد را که نزدیک سلاطین نروند!-->!-->…