دیوها Demons
دیوان احتمالاً قدیم تر از خدایان هستند و بسیاری از جوامع توتمی وجود مخلوقات غیر انسانی ارواح را قبول داشتند که دارای قدرت بودند و میتوانستند. در زندگی مردم و جانوران اثر بگذارند. این مطلب در یک نظریۀ مربوط به جهان است که میان جاندار و بی جان، بشر وجدان مافوق طبیعی فرقی نمیگذارد. جنبههای چشم انداز، خواه پدیدههای هوایی، جانوران شکاری و همچنین موجودات بشری باشند همگی بخشی از یک نظام قدرت بههمپیوسته متمایز به شمار میروند. سعادت روانی و جسمی مردم همیشه به توسط نیروهایی تهدید میشود که خارج از ارادۀ آنها است. بیماری ها و کشمکش ها، بدبختی و مرگ کار نیروهای شریر است. بنابراین، میتوان با دعاهای سحرآمیز جلو شرارت آنها به گرفت.
خاورمیانه باستان را گاهی طوری مجسم میکنند که پر از ابهام وحشت بوده و مردم از دیوان و ارواح خبیثه می ترسیدند. مفاهیم مربوط به هادیان روح به جهان فرودین، مراسم طولانی و پیچیدهای که بهوسیلۀ کاهنان ( آشیپو ها ašipus)، اجرا میشد ظاهراً این نظریه را تأیید میکند. اما باید به خاطر داشت که دین چند خدایی که در متون کهن یافت میشود، از آغاز هزارۀ سوم پیش از میلاد، تا اندازهای رابطۀ میان بشر و« روح Numen» ها را که به نظر خدا میآمدند، نشان میدهد. وظیفۀ کاهنان طی سه هزار سال بعد، تعیین کردن مرز نفوذ خدایان با جزئیات هر چه بیشتر بود. اما نیرویی که به دیوان وارواح نسبت میدادند، به نظر میرسد غدر نوسان بود ضمن آنکه گاهی آن را بهعنوان مسئله ای فراتر از نفوذ خدایان بهحساب میآوردند. در دعاهای مربوط به هزارۀ دوم در بابل، از خداوند برای مطیع ساختن دیوان استمداد شد. چنین تفکراتی طبعاً محدود به کاهنانی بود که وظایف دینی را برعهده داشتند، زیرا اکثر مردم چنین می پنداشتند که با حرز و تعویذ و دیگر اقدامات میتوانند جلو ارواح را بگیرند. مفهوم روح دوستانه و حفاظت کننده( مقایسه شود با جن genius؛ فرشته) که وابسته به فرد است و میان خدایان بزرگ و بشر واقع است.
منبع:
- کتاب تاریخ اساطیری ایران، اثر ژاله آموزگار،
انتشارات سمت، چاپ شده در مهر ۱۳۹۵ - تهیه الکترونیکی: سایت تاریخ ما، اِنی کاظمی