سروش (سرَئوشه)۱
سروش
معنی این نام اطاعت و فرمانبرداری و انضباط است. از شخصیتهای محبوب باورهای ایران باستان به شمار میآید. او در مراسم آیینی و نیایشها حضور دارد و نیایشها را به بهشت منتقل میکند و در سرودها بهعنوان سرور آیینهای دینی به یاری طلبیده میشود. سروش نخستین آفریده اورمزد است که او را میستاید. گاهان را بر میخواند و بَرسُم۲ به دست میگیرد. سروش روان را پس از مرگ خوشامد میگوید و از آن مراقبت میکند. در داوری انجامین روآنها با مهر و رَشن همکاری دارد. بهعنوان همکارِ مهر مواظبت است که همهچیز مطابق قاعده و قانون انجام گیرد، و بر پیمان اورمزد و اهریمن نظارت دارد. سروش همچون جنگجوی مسلّحی توصیفشده است و بهترین نابودکنندۀ دروغ است. با سلاح آمادۀ خویش از هنگام آفرینش به نبرد با دیوان سرگرم است؛ بهویژه هنگام شب میکوشد جهان را از شر دیوان حفظ کند. او بیش از همه مخالف دیو خشم است و با گرز خویش بر سر او میکوبد.
سروش بر فراز البرز کاخی دارد با هزار ستون که از درون، خودبهخود روشن است و از بیرون از ستارگان نور میگیرد. گردونۀ او چهار اسب سفید تندروی زیبا با پاهای زرّین دارد. او سه بار در شبانهروز جهان را درمینوردد تا آفریدگان را نگاهبانی کند. بهترین حامی درماندگان است و در پاداش دادن به مردمان با ایزد بانو اَشی همراه است. او نگهبان آتش نیز هست. در سفر آسمانی ارداویراف۳ به بهشت و برزخ و دوزخ، سروش همراه با ایزد آذر او را راهنمایی میکند.
به دلیل محبوبیت فراوانی که سروش در میان پیروان آیین ایران باستان دارد، در متون پهلوی گاهی بهعنوان آخرین امشاسپند به شمار آمده است.
۲. بَرسُم عبارت از شاخههای مقدسی است که در آیین ای دینی ب کار گرفت میشود. قبلاً از شا ای انار درست میشد و در دورهای متأخر از فلز ساخته میشود.
۳.ارداویراف یا ارداویراز احتمالاً شخصیتی قدیمی است که بعدها به دوران ساسانی منتسب شده است. بنا به روایت ها ارداویراف از دنیای مینوی دیدار میکند. هستۀ این داستان باید قدیمی باشد، ولی تدوین آن بهصورت ارداویراف نامه یا ارداویرازنامه از عهد ساسانی است. در دورههای متأخر به آن شاخ و برگ دادهاند یا از برخی از مطالب آن کاستهاند و در آن تغییراتی به وجود آوردهاند.