نام کورش بزرگ در کتاب مروج الذهب و معادن الجوهر(حدود۲۸۳تا ۳۴۶هجری)
“گویند وی بدوران پادشاهی خود باقیمانده بنی اسرائیل را به بیت المقدس پس فرستاد و اقامتشان در بابل تا هنگام بازگشت به بیت المقدس هفتاد سال بود و این در ایام کورش ایرانی بود که در عراق از جانب بهمن پادشاهی داشت و آن هنگام مقر بهمن ببلخ بود.گویند: مادر کورش از بنی اسرائیل بود و دانیال اصغر دایی وی بود. مدت شاهی کورش سی و سه سال بود. در روایات دیگر هست که کورش پادشاه مستقل بود نه از جانب بهمن و این پس از انقضای پادشاهی بهمن بود و کورش از شاهان طبقه اول ایران بود و این در همه کتب تاریخ قدیم نیست.”
♥ منبع : علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر ، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ج۱، ۱۳۵۶، ص۲۲۵
نام کورش بزرگ در کتاب آثار الباقیه
دانیال هنگامی که در زمین بابل در زمره ی بنی اسرائیل بدست ایرانیان اسیر بود. برای خداوند نماز می خواند در ۲۴ روز ماه اول از سال سوم پادشاهی کورش بخواب دید که خداوند بر او وحی فرستاد که اورشلیم یعنی بیت المقدس هفتاد سابوع تعمیر می شود و برای قوم تو جایگاه امن و راحت می شود آنگاه مسیح می آید و کشته خواهد شد پس از آمدن او اورشلیم برای آخرین دفعه ویران می گردد و تا جهان بر پاست ودر ان خواهد بود.(ص۲۳)
❌کورش بزرگ را طبری و بیرونی در شمار پادشاهان کلده قرار داده اند.
…………………………………………………………
اگر ما قول دو طرف را بکنار بگذاریم و به جدول ملوک کلدانیان که بعداً بیان خواهیم نمود بنگریم می بینیم که از اول کورش تا اول پادشاهی اسکندر ۲۲۳ سال است و از سلطنت اسکندر تا تولد عیسی هم ۳۰۴ و روی هم رفته ۵۲۶ سال خواهد شد و چون ماه سه سال را از این مدت کم کنیم (چه عبارت بیت المقدس در سال سوم از پادشاهی کورش بوده است) آن وقت باقیمانده را به سابوع تقسیم نماییم خواهیم دید بطور تقریب که از زمان رویای دانیال تا میلاد مسیح چند سابوع است پس ولادت عیسی بر آنچه نصاری گفته اند مقدم می شود.(ص۲۶)
………………………………………………………..
چون بخت النصر به بیت المقدس دست یافت و آنجا را خراب کرد طایفه ای از یهود جلای وطن کردند و به پادشاه مصر پناهنده شدند و در کنف او اقامت جستند تا آنکه زمان پادشاهی بطلمیوس فیلیدلفوس شد و او شنید که تورات کتابی است از آسمان نازل گشته و از این طایفه جستجو کرد تا آنکه ایشان را در شهری بیافت و شماره ی یهود در این وقت قریب ۳۰۰۰۰۰ بود از اینرو ایشان را بسوی خود خواند و مسکن داد و ملاطفت بسیار کرد و اجازه داد که به بیت المقدس بودند و بیت المقدس را کورش که عامل بهمن بر بابل بود ساخته بود و عمارت شام را به حال نخستین برگردانیده بود…(ص۲۹)
…………………………………………………….
برخی گویند که لهراسب یکی از پسران یعقوب بوده و به لهجه و لغت پارسی یعقوب فیتاوش پسر
کورش است که اسحاق باشد چنانکه گفته اند اسماعیل همان کابرش بن فیقوار است…(ص۱۷۷)
………………………………………………….
صابئین حقیقی آنهایی هستند که در بابل از جمله اسباطی گه کورش و ارطخشاست به بیت المقدس حرکت دادند بازماندند و بیشترشان در واسط و سواد عراق در ناحیه جعفر و جامده و دو نهر صله ساکن اند…(ص۲۹۶)
♥ منبع : بیرونی، ابوریحان، آثارالباقیه، ترجمه اکبر دانا سرشت، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۹۰
نام کوروش بزرگ در کتاب مختصر تاریخ الدُّوَل(سده هفتم هجری قمری)
کورش سی و یک سال پادشاهی کرد و بر عراق و خراسان و ارمنستان و شام و فلسطین استیلا جست و در بلاد هند به جنگ رفت و پادشاه هند را بکشت. کورش با خواهر رزوبابیل پسر شلائیل پسر یویاخین پسر یویاقیم پادشاه یهودا ازدواج کرد. چون زفاف به انجام آمد مقام آن زن در نزد او بسی فرا رفت و او را گفت: از من هر چه می خواهی بخواه. زن از او خواست که بنی اسرائیل را به اورشلیم بازگرداند و آنان را اجازت دهد تا آن شهر را عمارت کنند. کورش بنی اسرائیل را گرد آورد و آنان را مخیّر کرده گفت: هر که دوست می دارد به اورشلیم رود برود و هر که می خواهد اینجا بماند. آنان که به سرزمین خود بازگشتند پنجاه هزار مرد بودند،افزون بر زنان و کودکان. چون به اورشلیم رسیدند رزوبابیل پادشاهشان شد و یشوع پسر یوزاداق رئیس کاهنانشان. فرشته خداوند از این دو به زکریای نبی چنین خبر داد: این دو راهنمایان هستند و در برابر خداوند به عبادت خواهند ایستاد. این گروه اندک از بنی اسرائیل در سال اول پادشاهی کورش به اورشلیم رفتند و همت به عمارت آن گماشتند و چون فلسطینیانی که در همسایگی شان بودند آزارشان می دادند، بر آوردن بنای معبد به کندی پیش می رفت و چهل و شش سال مدت گرفت. یوحنای انجیلی چنین گوید. از آمیزش کورش با نسل داوود اشعیای نبی پیش از اینها خبر داده بود. مقام دانیال روز به روز به نزد کورش افزون می شد..
❌دوستان توجه فرمایند که نقل مستقیم از کتب قدیم دلیل بر صحت و درستی اطلاعات نیست. صرفا جهت آشنایی دوستان به اسامی برخی کتب مهم تاریخی و یک سری اطلاعات است. یک نوع ارتباطی است بین ما و محققی که سده های دور می نوشت و می اندیشید. عملا در دوران پس از اسلام محدود کتابی یافت می شود که از کورش و شاهان هخامنشی نامی گفته باشد ولی چند کتابی هست که نویسنده احتمالا کتاب تورات و برخی کتب یونانی مانند هرودوت را دیده بود و چیزهایی نوشتند. شاید همین نویسندگان درکی از پادشاهی کورش و هخامنشیان نداشتند و صرفا روایتی کرده اند. و این را بگویم که ما واقعا نمی دانیم حکومت های ایران باستان خصوصا هخامنشیان و اشکانیان برای پادشاهی خودشان چه اسمی را استفاده می کردند و چنین اسامی براساس یکسری شواهد در دوران جدید نامگذاری شده است.
♥ منبع : ابن العبری، مختصر تاریخ الدُّوَل، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۷، صص۶۳ و ۶۴
نام کوروش بزرگ در سفرنامه پیترو دلاواله (۱۰۲۵ ه.ق)
من تصور میکنم دیاله همان رودخانه گیندس باشد که به گفته ی هرودوت یکی از اسب های مقدس و سپند کوروش هنگام لشکر کشی او به بابل در آن غرق شده….(برگه ۴)
در مشرق زمین رسم است که در آغاز مسافرت تنها مسافت کوتاهی را طی کرده و سپس در جای نزدیکی جاگیر می شوند تا به این روی برای همه امکان گرد آمدن در یک جای فراهم گردد….
این دستور و روش به دید من بسیار درست است و به گونه ای که گزنفون می نویسد کوروش بزرگ نیز که فرمانده و رهبر محتاطی بوده به همین شیوه کار می کرده است. (برگه ۲۹)
می گویند آنان (زرتشتیان)برای نگهداری آتش کماکان به همان روشی که مغ ها در زمان کوروش و داریوش کار می کردند رفتار می کنند.(برگ ۷۹)
کفش ایرانی ها نیز با ترکها اختلاف دارد یعنی نوک آن تیز و پاشنه آن نسبتا بلند است به گونه ای که قد مردان بلندتر به چشم می رسد و همچون توصیف گزنفون کفش کوروش بزرگ و همراهان او نیز به همین ریخت بوده است.(برگه ۱۴۶)
در گذشته نیز چنانچه گزنفون می گوید پانته آ همسر پادشاه شوش هنگامی که به اسارت سربازان کوروش در آمد چادری به او دادند که در آن به همراه یاران خود به زمین نشست و حزقیال نبی نیز در همین زمینه سخن هایی گفته است.(برگ ۲۱۱)
گرچه شاه (شاه عباس بزرگ)خیلی خودمانی با همه گفتگو می کرد، ولی از رفتار او وقار و جلال و شکوه می بارید و این رفتار کاملا طبیعی نیز بود و چیز تصنعی و ساختگی در آن نبود.
گفتگوی دوستانه و شوخی و مزاح پادشاهان در ایران کهن نیز کاری عادی و جاری بوده است چنانکه به گفته ی گزنفون تاریخ نگار شهیر، کوروش بزرگ و دیگر پادشاهان نیز به همین شیوه رفتار می کردند.(صفحه ۲۳۷)
♥ منبع : دلاواله، پیترو _ سفرنامه پیترو دلاواله (قسمت مربوط به ایران) _ ترجمه و شرح و حواشی: شعاع الدین شفا _بنگاه ترجمه و نشر کتاب _ سال ۱۳۴۸
نام کوروش بزرگ در کتاب اشعیا نبی کتاب مقدس یهودیان
در کتاب مقدس یهودیان، عهد عتیق، کتاب اشعیا نبی، “یهوه” خدای بزرگ یهودیان مژده آمدن کوروش را به بنی اسرائیل میدهد. کوروش بعنوان عقاب شرق و نجات دهنده یهود از بابل معرفی میشود. یهوه میگوید: کوروش رهبری است که من برگزیده ام، او خواست مرا انجام خواهد داد. اورشلیم را بازسازی خواهد کرد و خانه مرا دوباره بنیاد خواهد نمود…
خداوند کوروش را برگزیده و به او توانایی بخشیده تا پادشاه شود و سرزمین ها را فتح کند و پادشاهان مقتدر را شکست دهد. خداوند دروازه های بابل را برای او باز میکند؛ دیگر آن ها به روی کوروش بسته نخواهند ماند. خداوند میفرماید: ای کوروش من پیشاپیش تو حرکت می کنم، کوه ها را صاف می کنم و پشت بندهای آهنی را می شکنم.
♥ منبع : کتاب اشعیا،باب۴۴، ۴۵ و ۴۶
حدیث پیامبر اسلام در مورد کوروش بزرگ
پیامبر اسلام فرمودند: «چون بنی اسرائیل در روز سبت سرکشی کرد و برتری جست و پیامبران را کشت،خداوند بختنصر را بر ایشان برانگیخت تا اینکه به بیت المقدس وارد شد و در عوض خون زکریا(ع)، هفتاد هزار نفر از ایشان را کشت و خاندانشان و فرزندان انبیا را به اسارت گرفت و زینت آلات بیت المقدس را با خود به بابل برد.»
حذیفه می گوید: عرض کردم: «ای پیمبر خدا، بیت المقدس که در نزد خداوند مهم بود.» حضرت تأیید کردند و درباره نحوه ساختن و جواهرات به کار رفته در آن توضیح دادند و اینکه بختنصر آنها را به بابل برد و بنی اسرائیل در حالی که بینشان برخی پیامبران و پیغمبرزادگان بود، سالها عذاب کشیدند تا اینکه خداوند بر ایشان رحم آورد:
«… فاَوحی الی ملک من ملوک فارس، یقال له کورس و کان مؤمنا، اَن سر الی بقایا بنی اسرائیل حتی تستنقذهم… : پس به یکی از پادشاهان پارس که مرد مؤمنی بود، به نام کوروش، وحی کرد که به نزد بازماندگان بنی اسرائیل برود و آزادشان سازد… فسار کورس ببنی اسرائیل و دخل بیت المقدس حتی رده الیه: کوروش چنین کرد و داخل بیت المقدس شد و زینت آلات آن را بازگرداند و بنی اسرائیل صد سال فرمانبردار خداوند بودند.
سپس دوباره به گناه بازگشتند و خدا یکی از پادشاهان روم را بر ایشان چیره گردانید که به بیت المقدس آمد و اهالی را اسیر کرد و مسجد را سوزانید و به آنها گفت: «ای بنی اسرائیل، ان عدتم فی المعاصی، عدنا علیکم فی السبائ: اگر به گناهان بازگردید، ما هم به شیوه اسیر بردن شما برمی گردیم…»(۳۸) آنگاه حضرت فرمود: «این بود بخشی از صفت زینت آلات بیت المقدس و مهدی آنها را به بیت المقدس بازمی گرداند …»
♥ منبع : جلال الدین سیوطی درالمنثور (ج۴، ص ۱۶۵)
محمد بن جریر طبری – متوفای ۳۱ ق- در جامع البیان (ج۱۵، ص ۱۷)
ثعلبی در کتاب الکشف البیان عن تفسیر القرآن یا تفسیر ثعلبی (ج۶، ص ۷۰)
مرحوم شیخ ابوالفتوح رازی در روض الجنان (ج۱۲، ص ۱۶۳)
مرحوم جرجانی نیز در تفسیر گازر (ج۵، ص ۲۵۵) به حدیث نبوی و روایت حذیفه اشاره کرده است،
سید جعفر مرتضی به طور خلاصه در الصحیح من السیره (ج۳، ص ۴۱)
نام کوروش بزرگ در کتاب آناباسیس اسکندر نوشته آریان-سده اول پس از میلاد
به گفته آریان (منبع او آریستوبولوس مقدونی است)، اسکندر همواره آرزوی دیدن مقبره کوروش را در پاسارگاد داشته است.
آریان مقبره را اینچنین وصف میکند:
مقبره کوروش در پاسارگاد در میان باغهای پردرخت و جویهای آب روان قرار دارد. پایه مقبره به صورت مستطیلی از قطعه های مکعب شکل سنگی است و خود مقبره در بالا از سنگ ساخته شده و دارای سقفی سنگی است و در ورودی بسیار کوچکی دارد.
آریان درون مقبره را به تفصیل توضیح میدهد و جالب ترین قسمت آن مربوط به لباسی است که در بابل بافته شده و متعلق به کوروش قبل از به پادشاهی رسیدن بوده است. به گفته آریان متن زیر در مقبره کوروش به زبان پارسی نگاشته شده بوده است .
ای انسان. من کوروش پسر کمبوجیه هستم، که شاهنشاهی پارس را بنیاد کردم و شاه آسیا بودم. پس به این آرامگاه بر من رشک مبر
نام کوروش بزرگ در کتاب جغرافیا نوشته استرابو- سده اول قبل از میلاد
باز هم به تفصیل از مقبره کوروش در پاسارگاد یاد میکند و نبشته مقبره کوروش را هم ذکر میکند.
نام کوروش بزرگ در کتاب حیات مردان نامی (قسمت اردشیر) نوشته پلوتارک سده اول پس از میلاد
به تفصیل از مراسم به پادشاهی رسیدن شاهان هخامنشی در پاسارگاد یاد میکند. به گفته او: پادشاه جدید (داریوش دوم در کتاب) باید به معبدی در کنار مقبره کوروش وارد میشد و در آنجا لباس خود را در می آورد و ردای کوروش (مربوط به قبل از پادشاهی وی) را که در مقبره او نگهداری میشد میپوشید، و سپس چند انجیر و فنجانی از شیر ترش شده میخورده است.
نوشته مقبره را پلوتارک به صورت زیر نقل میکند :
ای انسان، هر که هستی و هر گاه که آیی، که دانم خواهی آمد، من کوروشم که پارسیان را این شاهنشاهی بنیاد کردم. پس به این اندک خاک که تنم را پوشانیدهاست بر من رشک مبر
نام کوروش بزرگ در لیست پادشاهان نوشته شده توسط بطلمیوس
منبع بسیار مهمی در مورد پادشاهان حاکم بر میانرودان است
نام کوروش بزرگ در لیست پادشاهان اوروک
لیست پادشاهان حاکم بر میانرودان را ششتصد پنجاه قبل از میلاد تا دویست قبل از میلاد ذکر میکند
نام کوروش بزرگ در دفاتر ثبت وقایع نجومی بابلی
وقایع نجومی را بر اساس پادشاه مسلط بر میانرودان ذکر میکند و کوروش و سایر هخامنشیان در آن ذکر شده اند.
نام کوروش بزرگ در گاهشمار نبونیدوس: سده ششم قبل از میلاد
نبونیدوس پادشاهی است بابل است در زمان کوروش بزرگ است.
مقایسه واقعه فتح بابل توسط کوروش بزرگ از سه منظر خود کوروش (استوانه)، دشمن وی (گاهشمار نبونیدوس) و ناظرین این واقعه (عهد عتیق یا کتاب مقدس یهودیان) بسیار جالب است. استوانه، نبونیدوس را یک مستبد میداند و ذکر میکند که مردم بابل از کوروش حمایت کرده اند ولی گاهشمار نبونیدوس، جنگ قبل از فتح بابل را توسط کوروش بزرگ یک قتل عام واقعی میداند. یهودیان هم که از آزادی بدنبال فتح بابل شادند و کوروش را نجات دهنده و مسیح خود میدانند.
البته هر سه منبع متفق القول هستند که کوروش پس از فتح بابل دستور عفو عمومی برای تمام بابل داده است و پیام آور صلح بوده است.
استوانه کوروش-سده ششم قبل میلاد
یک منبع مهم در مورد فتح بابل توسط کوروش بزرگ است. عملا متنی تبلیغی برای کوروش بزرگ است بعد فتح بابل. متاسفانه ترجمه جعلی این استوانه در فضای مجازی استفاده میشود. در ترجمه جعلی به جای “مردوک” که خدای بابل است از “اهورامزدا” یاد شده است.
نام کوروش بزرگ در کتاب کوروش نامه نوشته گزنفون – سده پنجم و چهارم پیش از میلاد
زندگی نامه سیاسی و اخلاقی کوروش بزرگ است
نام کوروش بزرگ در کتاب پرسیکا نوشته کتسیاس – سده پنجم و چهارم پیش از میلاد
کتسیاس به ادعای خودش پزشک دربار هخامنشی بوده است. کتاب ایرانیکای وی از بین رفته است ولی در لابه لای کتب رومیان اشاره های او را میتوان در مورد کوروش یافت.
نام کوروش بزرگ در کتاب تواریخ هرودوت – سده پنجم پیش از میلاد
مهمترین منبع در مورد تاریخ ماد و تاریخ هخامنشی است. در نه جلد تالیف شده است.
نام کوروش بزرگ در کتاب عهد عتیق – سده ششم تا یکم پیش از میلاد
در نوزده آیه در کتب اشعیا، عذرا، دانیال و تواریخ به او اشاره شده و او را منجی و منتخب یهوه یا خدای یهود دانسته اند.
همیشه سوال بوده برای من ک اگر واقعا شخصی به این اسم وجودداشته وبا این اوصاف چرا تاریخ نگاری نداشته هر چی هم هست از کتابهایی است ک مشخص نشده از کدام کتیبه مطلب برداشتن شاید فقط بشه به تاریخنویسهای یونان اعتماد کرد نمیدونم شاید وجود همچین شخصی بخاطر کمبودهای تاریخ و حس نژادپرستی باشه و انسانهای ضعیفی که فکر میکنن به جای آینده برگردن به تاریخ ک چیزی مشخص نیست و راحت میشه با تخیلات…
محض اطلاع شما کوروش و دیگر پادشاهان افتخارآفرین ایران تاریخ نگاری دارند، احتمالأ شما در کره دیگری زندگی می کنید،
و اغلب مورخین و دانشمندان باستان شناس و بزرگان جهان کوروش بزرگ رو به رسمیت می شناسند و ستایش می کنند،،
نظر شما یا افراد متوهم دیگر مهم نیست_مهم اسناد مکتوب تاریخی و آنهمه آثار باستانی و الواح و کتیبه های هخامنشیان ست که مورد استناد مورخین هست،
بسیاری از پادشاهان جهان حتی انگشت شمار کتیبه تاریخی که به آنها استناد شود ندارند،،
در پایان، کنکاش و ارتباط آثار باستانی با فکت ها و پادشاهان و تحلیل ارگنسی آنها، وظیفه محققین و مورخین می باشد، امیدوارم برخی دست از جهالت بردارند،
کوروش بزرگ حقیقتی زنده و جهانی ست و انکار ناشدنی
بدرود
اگه از تاریخ کشورت مطلع نیستی واقعا باید تاسف خورد،،لطفا زمانی که مطالعه نداری وففط از طریق گوگل محض رسیدن به ابهامت چیزی میخونی هیچ وقت وهیچ مکانی ،تاکید میکنم هیچ وقت هیچ جمله ای را عنوان نکن چون باعث گراهی یکسری آدم تهی مغز دیگه (امثال شما)میشه،،،کل کشورت پره از کتیبه ها وسنگ نگاره های تاریخی ،،بعد میای میگی کنبود تاریخ،،پس بهتره چشمات رو بیشتر باز کنی واطرافت رو ببینی،،نمونش پارسه (تخت جمشید)در مرودشت شیراز ویا بیستون هرسین ویا تخت ارامنه درسیستان و …….
بازهم تاکید میکنم که مطالعه باشی تا اینطوری به جهل حرف نزنی،،،بحث ففط هم بر سر گذشته نیست بحث سر اینه که گذشتمون اینقدر پرافتخار بوده بهتره درحال وآینده هم پرافتخار قاشیم هرچند با وجود امثالی مثل شما بعید میدونم بتونیم قدمی برداریم
خوب لطعا تاریخ بخوانید تا بدانید که تاریخنگاری داشته زیادم داشته
ضمنا اینم یاد بگیرید که نامها در فرهنگ و جغرافیای گوناگون هم تغییر میکنند یا ترجمه به معنی میشن و یا صفت ها نام میشن و یا اینکه افراد دو یا چند نام دارن
سلام
واقعا باعث تاسفه!!
تا وقتی کانال تاریخ ما رو
پیگیر بودم
گلچین میکردم از پست های عالی و مطالب زیباشون
یه کانال وزین و با شخصیت بود
تا اینکه گروه تل
این چند روزه راه اندازی شد!!
که متاسفانه تعداد انگشت شماریعضو مسخره و دلقک
با مسخره بازیهاشون اتفاقا ثابت کردند
سر سوزنی این مدعیان اریایی و پارس
فاقد تمدن و فرهنگ بودند
همون حرفای سابق و ادعاهای واهی تاریخی رو
نشخوار میکنند!!!!
یه تعداد جوون متعصب فاشیست .دشمن اقوام
که اتفاقا هیچ مطالعه ایی ندارن
(برا همین میگم نشخوار)
در صورتی که فقط
چند صفحه” مبحث قلم”
از پور پیرار
و
مبحث
“پاپیروسها”
تمام این مکتوبات تاریخی قدیم رو به زباله دان تاریخ میندازه!!
همین تعدادی که برای تاریخ عمدتا جعل این سرزمین کف میزنن و هورا میکشن
و مخالفین گروه در اقلیت هستند
چون سازنده
شرط کرده اگر بخواید مطلبی بنویسید ۵ نفر رو دعوت کنید
به هر حال کفه مخالفین به هر علتی سبکتر و دستها برای تو دهنی زدن به این جوونها کوتاه
اصلا به ذهنم خطور نمیکرد
سازنده کانال چنین تفکراتی داره
فکر میکردم حد اقل چنین ادمین هایی که کانال و گروه های چند هزار نفره راه میندازن
حد اقلی از بی طرفی و انصاف رو دارند
درود بر شما
سپاس از نظرتون
تا اونجایی که من یاد دارم تا الان کسی به خاطر عقاید از گروه اخراج نشده.
مگه مدیران چیزی به شما گفتند؟
پورپیرار مگه تخصص تاریخی داره؟ بهتر نیست بجای گوش دادن به هر بیسوادی خودتون کمی زحمت بکشید و تاریخ بخوانید
کوروش در قرآن رو ننوشتی
براستی که اگر تمام افسانه باشد بازهم افسانه ای افتخار آمیز است و چه بیچاره ملتی که یا چاقوی تیز جهل به جان تاریح باستان ایران آریایی افتاده اند به راستی که :
تاریخ را لشکر غالب نوشته اند تاریخ گوی لشکر درو غ گوست
در کشوری که کنب تاریخی اش توسط« اسکندر ذولقرنین ، چنگیر مغول خون آشام و قاجار بی هویت به اتش کشیده شده براستی به دنبال چه می کردیم مگر دل پاک و خدایی این ملت نجیب، حال قضاوت با اندیشه پاک یا ناپاک خودتان چرا که :
وجدان تنها محکمه است که احتیاج به قاضی ندارد .
یا
صاحب اندیشه داند چاره جیست.
پس دورود به شرافتت ای هرودت ، گزنفون که شما بیگانه ، تاریخ این ملت را به زیبایی تمام به رخ تاریخ گشیده اید درود بر انسانیت تان.