قرون وسطی یا سدههای میانه اروپا
در سال ۱۰۹۵ م. پاپ آورین دوم، نخستین جنگ صلیبی را پایه ریزی کرد. او از مسیحیان خواست تا مانع از قدرت یافتن ترکان مسلمان در سرزمین فلسطین شوند. سال ۱۱۱۹ در شهر بولونا در شمال ایتالیا، یک دانشگاه تاسیس میشود. در طول ۵۰ سال بعد، دانشگاههای دیگری در سراسر اروپا، از جمله دانشگاه آکسفورد در انگلستان و دانشگاه پاریس در فرانسه، دایر میشوند. در سال ۱۱۷۰ توماس بکت، سر اسقف کلیسای کانتر بری، به دست شوالیههای تحت فرمان هنری دوم، پادشاه انگستان، کشته میشود. او بعد از مرگ، مقام مقدس پیدا میکند. زائران، مقبره او را در کانتربری که در جنوب انگلستان قرار دارد، زیارت میکنند. سال ۱۱۹۴ کار ساخت کلیسای جامع شارتره، کلیسای با شکوه با سنگ معماری گوتیک واقع در شمال فرانسه، آغاز میشود. ساخت این بنا ۳۰ سال طول میکشد.
به سال ۱۲۱۵ اشراف انگلستان پرنس جان را مجبور میکنند تا مگناکارتا (فرمان کبیر) را امضاء کند. پادشاه ناگزیر میشود به قوانین مربوط به زمین احترام بگذارد. ۱۲۳۶ فردیناند سوم، فرمانروای مسیحی کاستیل واقع در شمال اسپانیا، شهر کوردوبا یا همان قرطبه اسلامی در جنوب اسپانیا را از جنگ مسلمانان اسپانیا بیرون میآورد. در سال ۱۲۴۱ بازرگانان لوبک وهامبورگ، دو بندر در شمال آلمان، برای تشکیل اتحادیههانسیاتیک یک قرارداد تجاری امضاء میکنند. در طول ۱۰۰ سال، بازرگانان ۷۰ شهر به عضویت «اتحادیههانیساتیک» در میآیند. این بازرگانان به تجارت خز، شاه ماهی، الوار و غلاتمیپردازند. پول مسکوک اتحادیههانسیاتیگ در محدودهای وسیع، از شهر کلن واقع در غرب آلمان گرفته تا شهر ریگا در روسیه، معتبر شناخته میشود. یک لرد انگلیسی به نام سیمون دومونت فوت در سال ۱۲۶۵، نمایندگان شهرها و همچنین لردها، روحانیون و شوالیهها را به حضور یافتن در مجلس قانون گذاری فرا میخواند. سال ۱۲۷۵ مارکوپولو و عموهایش، بازرگانی اهل شهر ونیز واقع در شمال ایتالیا، به دربار قوبیلای قاآن در چین میرسند. آنها به مدت ۱۷ سال در چین میمانند. تهاجم مسلمانان به شهر عکا، آخرین پایگاه مسیحیان در سرزمین فلسطین در سال ۱۲۹۱ آغاز میشود. شهر عکا آخرین سرزمین تحت کنترل مسیحیان بود. این واقعه نقطه پایان جنگهای صلیبی بود. در سال ۱۳۰۹ پاپ مقر خود را از شهر رم در ایتالیا، به شهر آوینیون در فرانسه، منتقل میکند. پاپها وجهه خود را از دست میدهند، چرا که مردم به آنها به چشم عروسکهای خیمه شب بازی پادشاهان کشورهای رقیب نگاه میکنند. طاعون، مرگ سیاه، در بین سالهای ۵۱ ـ ۱۳۴۷ اروپا را به ورطه نابودی کشاند. یکی از دلایل شیوع سریع این بیماری، گسترش بازرگانی در دوران قرون وسطی بود. دهقانان فرانسوی در سال ۱۳۵۸ در اعتراض به شرایط سخت کار در مزارع، قیام میکنند. اشراف تا دندان مسلح، شورش را با کشتن ۲۰هزار نفر از شورشیان، سرکوب میکنند.
در سال ۱۳۷۸ در طول انشعاب بزرگ در کلیسا، ۳ پاپ که هر یک از سوی قدرتهای جداگانهای حمایت میشوند، با یکدیگر به رقابت میپردازند. این انشعاب (تقسیم بندی) تا زمان تشکیل شورای کنستانس در سال ۱۴۱۴ م. ادامه مییابد. وات تیلور و جان بال در سال ۱۳۸۱ «قیام دهقانان انگلستان» را رهبری میکنند. اقشار فقیر در انگلستان علیه دستمزد کم، برخورد ناعادلانه در محاکم قضایی و مالیاتهای جدید شورش میکنند. اما در ۱۴۱۷ مارتین پنجم انتخاب میشود و به عنوان تنها پاپ قانونی شناخته میشود. ۱۴۳۱ سالی است که ژاندارک، دختر ۱۸ ساله فرانسوی، بعد از تحریک نیروهای فرانسوی به جنگیدن با انگلیسیها، دستگیر میشود. سپس انگلیسیها او را به تیر چوبی بسته، در آتش میسوزانند. و در سال ۱۴۵۳ شهر قسطنطنیه (استانبول کنونی) به دست ترکان عثمانی سقوط میکند. بدین ترتیب، پایان کار امپراتوری بیزانس فرا میرسد. در همان سال، شهر فلورانس به کانون جنبش رنسانس در ایتالیا، بدل میشود. آخرین بخش از قلمرو مسلمانان اسپانیایی گرانادا یا همان قرناطه اسلامی به سال ۱۴۹۲ به حکمرانان مسیحی آن دیار، فردیناند فرمانروای آراگون و ایزابلا فرمانروای کاستیل، تسلیم میشود. در همان سال، با حمایت مالی فردیناند و ایزابلا، کریستف کلمب از اقیانوس اطلس میگذرد و به جزایر هند غربی (در نزدیکی سواحل آمریکا) میرسد. در اروپای قرون وسطی، کاری که مردم انجام میدادند، غذایی که میخوردند، لباسی که میپوشیدند و محلی که در آن زندگی میکردند، همگی بستگی به جایگاه اجتماعی آنها داشت.
فرمان کبیر (مگنا کارتا)
در سال ۱۲۱۵م. اشرافی که از دست پادشاه انگلستان، پرنس جان، به خشم آمده بودند وی را وادار کردند تا فرمان کبیر (مگنا مارتا) را امضاء کند. این فرمان اختیارات پادشاه را محدود میکرد. پادشاه از اشراف خود مالیات زیادی درخواست کرده بود. این فرمان بیان میکرد که حتی پادشاه نیز مشمول قانون شده و باید از آن اطاعت کند. به مرور زمان، قوانین مندرج در فرمان، به صورت اصول پایهای حقوق افراد برای همه شهروندان درآمد.
زندگی دهقانان
دهقانان در پائینترین سطح اجتماعی زندگی میکردند. آنها در روستاها به سر میبردند و روی زمینهایی که به ارباب صاحب تیول، تعلق داشت، کار میکردند و بخشی از محصول به دست آمده را به او میدادند. آنها لباسهای پشمی خشن پوشیده و کفشهای چوبی به پا میکردند. آنها با خوردن شوربا، شلغم، لوبیا و نان سیاه زندگی خود را میگذراندند.
اربابان و بانوان
اربابان و بانوان در قلعههاشان زندگی اشرافی داشتند. آنها لباسهای رنگی دوخته شده از پارچههای گرانبها، مثل ابریشم یا مخمل به تن میکردند. همچنین نان سفید پخته شده از آرد بدون سبوس و گوشت میخوردند.
غذاهای قرون وسطی
به هر حال، غذاهایی که ثروتمندان و فقرا در قرون وسطی میخوردند، فاقد مواد مغذی لازم بود. شیر غالباً نایاب بود و در زمستان سبزیجات تازه با میوه وجود نداشت.
تعلیمات شوالیه گری
پسر یک نجیب زاده، تعلیمات شوالیه گری را در سن هفت سالگی با رفتن به قلعه شوالیهای دیگر به عنوان «نو آموز»، آغاز میکرد. او در آنجا یاد میگرفت که چگونه از مهمانان در سر میز غذا پذیرایی کند. علاوه بر این، تعلیمات او شامل یادگیری طریقه به کار بردن شمشیر و سوارکاری با اسب جنگی، میشد. این دو مهارت، ارکان اصلی تعلیمات یک شوالیه، را تشکیل میدادند. در سن ۱۴ سالگی، نوآموز به مقام «زره دار» squire یا خدمتگزار مخصوص شوالیه، ارتقاء مییافت. سرانجام، معمولاً در سن ۲۱ سالگی، «زره دار» طی تشریفات خاصی پس از اینکه با پهنای تیغه شمشیر به آرامی بر شانههایش میزدند، به مقام «شوالیه» ارتقاء مییافت.
زندگی یک دختر
دخترهای خانواده اشراف مجبور بودند مهارتهایی را که بعدها به عنوان بانوی حاکم قلعه بدان نیاز داشتند، فرا بگیرند. یک شوالیه صلیبی ممکن بود سالها از خانه دور باشد و همسر خود را در اداره امور خانه و املاکش تنها بگذارد. دختران جوان معمولاً بین سنین ۱۴ یا ۱۶ سالگی ازدواج میکردند. این ازدواجها با توافق خانوادههای طرفین صورت میگرفت. عروس جهیزیهای شامل پول و زمین برای شوهر خود میبرد.
رقابتهای رزمی
جنگیدن مشغله اصلی یک شوالیه محسوب میشد. اما هنگامی که جنگی وجود نداشت، شوالیههای قرون وسطی برای حفظ آمادگی رزمی خود، در رقابتهای رزمی (پیکارهای نمایش) شرکت میکردند. در سال ۱۱۸۰م در ناحیه لینی سورمارنه، در فرانسه، تعداد ۳۰۰۰ شوالیه سوار بر اسب در یک پیکار نمایش با یکدیگر به مبارزه تن به تن پرداختند. در طول یک پیکار نمایشی، شوالیهها باید بیچون وچرا از مقررات خاصی پیروی میکردند و شوالیهها باید از شمشیرهای کند استفاده میکردند و در صورتی که شوالیهای کلاه خود را از دست میداد، نباید مورد حمله قرار میگرفت. همچنین در صورتی که یک ضربه به قمست پائین تنه حریف زده میشد، یک توهین به حساب میآمد. به دلیل آنکه چهره شوالیهها در زیر کلاه خود آهنی پنهان بود، بسیاری از شوالیههای شرکت کننده در پیکارهای نمایشی، نقش یا نشان مخصوص به خود را بر ردایی که روی زره خود میپوشیدند، میدوختند. این علائم برای شناسایی شوالیهها در میدان جنگ، بسیار مهم بودند. به مرور زمان، این نقشهای برجسته به علائم خانوادگی تبدیل شدند که هر یک معرف یک خانواده اشرافی، بود. بدین سان، این نقش و نگارهای به خصوص که بر ردای روی زره به کار میرفت، «نشان خانوادگی» نام گرفت.
شکار و قوش بازی
اشراف خود را با شکار و قوش بازی، سرگرم میکردند و از این راه گوشت تازه برای آشپزخانه قلعههاشان تأمین میکردند. زنــان اشراف نیز سوار کاری میآموختند و در برنامههای شکار شرکت میجستند.
تجار
با گسترش تجارت میان شهرها، ثروت تجار افزایش یافت. تجار عمده را «شهروندان آزاد» burghers.، مینامیدند. این کلمه از واژه آلمانی بورگ Burg (به معنی شهر دارای حصار) گرفته شده است. تجار ثروتمند شروع به ساخت خانههای مجلل برای خود و ارتباط بازرگانی با شهرهای کشورهای دیگر ایجاد کردند.
اتحادیه نسیاتیک
در سال ۱۲۴۱م. تجار بندرلویک وهامبورگ درشمال آلمان، یک اتحادیه بازرگانی تشکیل دادند تا با کشورهای دور دست مانند روسیه، ارتباط بازرگانی ایجاد کنند. بازرگانان عضو «اتحادیههانسیاتیک”، به ثروت و قدرت فراوانی دست یافتند و خود را با شاهزادگان هم ردیف میدانستند.
مرگ سیاه
در طول ۴ سال یعنی از ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۱ میلادی، ۲۵میلیون نفر بر اثر شیوع نوعی طاعون که «مرگ سیاه» نام گرفت، جان خود را از دست دادند. پس از از بین رفتن بیماری، در شهرها و نواحی روستایی، کمبود کارگر وجود داشت. مردم معمولی شروع به درخواست و دستمزد بالاتر و رفتار مناسبتر از جانب اربابان خود، کردند.