جنگ تمدن ها ایران و غرب

هگل، فیلسوف آلمانی، بر آن تاکید می‌کند که جنگ پدیده‌ای است ضروری و عقلانی که دیالکتیک تاریخ خود را با آن پیش می‌برد.

هگل، فیلسوف آلمانی، بر آن تاکید می‌کند که جنگ پدیده‌ای است ضروری و عقلانی که دیالکتیک تاریخ خود را با آن پیش می‌برد. جنگ به نظر وی از فروماندگی ملت‌ها پیشگیری می‌کند و وسیله ایست که روح ملی نیروی خود را بازیابد یا یک دستگاه سیاسی پوسیده جاروب شود و جای خود را به نمود نیرومندتری از روح بسپارد. ( رجوع کنید به کتاب : ” تاریخ فلسفه ” نوشته: فردریک کاپلستون ) اگر چه ما با این شدت و حدت با هگل همداستان نیستیم؛ ولی منکر نتوان شد که جنگ اهمیت زیادی در پیشبرد تاریخ دارد. از ابتدای تاریخ تاکنون بی شمار جنگ رخ داده است که برخی کوتاه، پاره ای میان مدت و شماری نیز طولانی و دراز مدت بودند؛ از میان جنگ‌های طولانی می‌توان به جنگ‌های صدساله بین انگلستان و فرانسه ( از ۱۳۳۷ تا ۱۴۵۳ م ) و یا جنگهای صلیبی ( از ۱۰۹۵ تا ۱۲۹۱ م ) و یا جنگ‌های باز پس‌گیری اندلس از مسلمین معروف به رکونکیستا ( از ۷۱۱ تا ۱۴۹۲ م ) نام برد. 

در هر حال آنچه روشن است این است که هر جنگ دو طرف دارد: متخاصم و مدافع. اگر از طرف مدافع به جنگ‌ها بنگریم طرف متخاصم به انگیزه‌های مختلف به جنگ آنها آغاز نموده اند. ( البته منظور این نیست که آنها تنها یک انگیزه برای آغازیدن جنگ داشتند بلکه منظور، انگیزه ایست که وجه غالب است و بر دیگر انگیزه‌ها، می‌چربد ) اگر بخواهیم انگیزه‌های جنگ‌ها را بر شماریم ۴ نوع جنگ داریم:

 

الف) جنگ‌هایی که از سر فزون‌خواهی و کسب منفعت و تصاحب گری بوده است. اکثر جنگ‌ها چنین بوده‌اند.

 

ب ) شماری جنگ‌ها که بیشتر با انگیزه کینه‌کشی و انتقام گیری بوده است مثل جنگ تروا

 

ج ) جنگ‌هایی که انگیزه دینی داشته است مثل جنگ‌های صلیبی

 

د ) جنگ‌هایی که تمدنی بوده‌اند. جنگ‌های تمدنی جنگ‌هایی هستند که در آن دو یا چند تمدنی که هر کدام تفسیر خاص خود را از هستی دارند؛ به منازعه و مخاصمه با هم می پردازند. این جنگها اگر چه معدودند ولی طولانی ترین جنگ تاریخ، جنگ تمدنی است که میان دو تمدن ایرانی و تمدن غربی رخ داده است. باید بدانیم که تمدن ایرانی، محور تفسیرش از هستی دوآلیسم لاهوتی بود و بیشتر به ایجاد نمایی در اقلیم درون گوهر می‌پرداخت و مظهر اسم جمالی حق بود ولی تمدن غربی، محور تفسیرش کاسموس ناسوتی بود و بیشتر ایجاد نمایش در اقلیم برون گوهر بود و مظهر اسم جلالی حق.

 

اگر بخواهیم اولین جنگ تمدن ایرانی با تمدن غربی را نام ببریم ( ما این جنگ‌ها را بیشتر بر اساس کتاب « نبردهای ایران با یونان و روم » نوشته: بهنام محمدپناه و کمی هم از کتاب « تاریخ ایران زمین » نوشته دکتر محمد جواد مشکور ؛ نقل می‌کنیم ) باید به جنگ ماراتن ( ۴۹۰ ق م ) اشارت کنیم؛ این جنگ که به شکست جهان ایرانی منجر شد سرآغاز جنگ‌های طولانی بود که به تناوب و با فاصله زمانی صورت گرفت. دومین، نبرد ترموپیل ( ۴۸۰ ق م ) بود. سومین، نبرد سالامیس ( ۴۸۰ ق م ) چهارمین نبرد پلاته (۴۷۹ ق م ) پنجمین جنگ گرانیک ( ۳۳۴ ق م ) ششمین جنگ ایسوس ( ۳۳۳ ق م ) هفتمین گوگمل ( ۳۳۱ ق م ) هشتمین نبرد آریوبرزن و اسکندر (۳۳۰ ق م ) بود. این نبردها جمله در عصر هخامنشی بود. اما آتش این جنگ‌ها خاموش نشد و تداوم یافت، ولی این بار متخاصمین، تمدن ایرانی – اشکانی و تمدن غربی – سلوکی بودند که اولین آنها جنگ ارشک یا اشک اول با آنتیوخوس دوم ( حدود ۲۵۰ ق م ) بود دومین جنگ تیرداد اول با سلوکوس کالی نیکوس ( میانه سالهای ۲۴۷ تا ۲۱۴ ق م ) و سومین جنگ فرهاد دوم با آنتیوخوس هفتم ( ۱۲۹ ق. م ). جنگهای تمدن ایرانی – اشکانی زین پس با تمدن غربی – رومی ادامه یافت که اولین آنها نبرد حران ( ۵۳ ق م ) بود. دومین جنگ آتروپاتن ( ۳۵ ق م ). سومین جنگهای تیسفون ( از ۱۶۵ تا ۱۶۸ میلادی بود ) چهارمین نبرد نصیبین ( ۲۱۷ م ) بود. این نبردها ادامه یافت ولی این بار نوبت جنگ تمدن ایرانی – ساسانی و تمدن غربی – رومی بود. اولین جنگ اردشیر اول ساسانی با امپراطور سوروس رومی ( ۲۳۱ م ). دومین نبرد مشبک ( ۲۴۴ م ) سومین نبرد باربالیسوس (۲۵۳ م ) چهارمین نبرد ادسا ( ۲۵۹ م ) پنجمین نبرد ارمنستان ( ۲۹۷ م ) ششمین نبرد آمیدا ( ۳۵۹ م ) هفتمین نبرد تیسفون و سامرا ( ۳۶۳ م ) هشتمین نبردهای آناستاسیا ( ۵۰۲ تا ۵۰۶ م ). نهمین سلسله نبردهای ایبریا ( ۵۲۶ تا ۵۳۱ م ) و دهمین نبرد دارا ( ۵۳۰ م ) یازدهمین نبرد کالینیسیوم ( ۵۳۱ م ) دوازدهم نبردهای لازیکا ( ۵۴۱ تا ۵۶۲ م ) سیزدهم نبرد انطاکیه ( ۶۱۳ م ) چهاردهم نبرد اورشلیم ( ۶۱۴ م ) پانزدهم نبرد ایسوس ( ۶۲۲ م ) شانزدهم نبرد محاصره قسطنطنیه ( ۶۲۶ م ) هفدهم نبرد نینوا ( ۶۲۷ م ). باید بدانیم جنگهای تمدن ایرانی و تمدن غربی که از ۴۹۰ ق م تا ۶۲۷ م به مدت ۱۱۱۷ سال طول کشید و این طولانی ترین جنگ از همه نوع آن در تاریخ بشر است.

 

اگر چه بعد از ورود اسلام به ایران و شکل‌گیری ” تمدن اسلام و ایران ” نیز مخاصمات میان این تمدن و تمدن غربی ادامه یافت که البته ما آنرا لحاظ نمی‌کنیم ولی باید بدانیم درگیری تمدن ایرانی با تمدن غربی پس از انقلاب اسلامی نیز مجددا شروع و تشدید شد ولی حقیقتا نمی‌دانیم آخر و عاقبت این درگیری و جنگ تمدنی چه خواهد شد. ولی در هر حال امیدواریم تمدن ایران عزیز ما که میراث نیاکان وطن دوست ماست ؛ بازنده این درگیری نباشد و بتواند با ترکیب محاسن تمدن ایرانی _که همانطور که بیان شد مظهر اسم جمالی حق و ایجاد نما در اقلیم درون گوهر است _ و مکارم تمدن غرب _ که مظهر اسم جلالی حق و ایجاد نما در اقلیم برون گوهر است _ به تمدنی بدیع، بی سابقه، درخشان و با اشکالات کمتر از تمدن‌های پیشین، دست یابد که این تمدن، خاتم تمدن‌ها و پایان تاریخ بشر خواهد بود.

منبع الف

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ