افسانه‌ی آفرینش سومری‌ ها

آن گروه از ایرانیان عزیزی که علی بن ابیطالب را به درجه خدایی رسانده و به ( علی اللهی ) مشهور هستند نمی داند و شاید هم میل ندارند بدانند که علی ؛ بزرگ امام بنیانگزار شیعه گری در زمان خلافتش چه ستمهایی به مردم ایران روا داشت و چگونه ایرانیان را به روز سیاه نشانید برای شرح این موضوع از نوشتارهای بزرگترین و معتبرترین تاریخ نویسان عرب و ایرانی مانند ((ابن بلخی ))((احمد بن البلادزری))((مسعودی ))((احمد بن ابی یعقوب ))(( دکتر عبدالحسن زرین کوب ))و((فیض الاسلام))بهره می گیریم و جریان امر را از زمانی که عثمان در مسند –
پیروزی تازیان بر ایرانیان کار آسانی نبود پس از شکست ایران به وسیله تازی ها مردم بخشهای گوناگون ایران پیوسته بر ضد تازیها دست به شورش می زدند برای مثال پس از فتح (( استخر )) در سالهای ۳۰ ـ ۲۸ قمری مردم آنجا دست به شورش زدند و حاکم تازی استخر را کشتند عثمان خلیفه تازیها (عبدالله بن عامر ) را برای فرو نشاندن شهر استخر به این ناحیه اعزام داشت و مردم استخر با نهایت مردانگی و فداکاری در برابر حمله لشکریان عبدالله بن عامر پایداری کردند تا انجای که وی به خشم آمد وسوگند خورد تا آنقدر از مردم سرزمین استخر را بکشد تا خون جاری شود و هرچه از مردم بی دفاع آن شهر را کشتند خون جاری نشد و سپاهیان عبدالله بن عامر به خون های بر زمین جاری شده آب گرم ریختن تا خون روان شود و سوگند ان سردار حیوان صفت تحقق بپزیرد .
ودوباره در زمان خلافت علی بن ابیطالب مردم استخر بر زد تازیها دست به شورش زدند علی بن ابیطالب این بار ( عبدالله بن عباس ) که از خاندان بنی هاشم و نزدیکان علی و محمد و مردی خون خوار و غارتگر بود را به آن ناحیه اعزام داشت و او شورش مردم استخر را در خون فرونشانید و یکی دیگر از خونریزیهایی که به دست علی درایران انجام گرفت فتح نیشابور بود ه است علی لشکری به خراسان اعزام کرد و با کشتار بیحد وخونریزی فراوان نیشابور کشوده شد و به درست تازیها افتاد .
( ری ) نیز یکی دیگر از نواحی ایران بود که علی بن ابیطالب امام محبوب شیعیان شورش مردم آنجا را با خون و خونریزی سرکوب و جنبش میهن پرستانه آنها را بی رحمانه فرو نشانده است بدین شرح که پس از پیروزی تازیها بر ( ری ) مردم این ناحیه چندین بار دست به شورش برداشتند و در زمان خلافت علی نیز مردم ری برعلیه حاکم آن ناحیه شورش کردند و از پرداخت خراج خودداری نمودند و به دستور علی بن ابیطالب ( ابوموسی ) با لشکری فراوان بدان ناحیه گسیل شد و وی شورش آن مردم وطن دوست را در سیل خون خفه نمود. در همان زمان که مردم استخر سر به شورش برداشتند اهالی فارس و کرمان نیز بر ضد فرمانروایان عرب که از جانب خلیفه وقت ( علی بن ابیطالب ) بر آن نواحی حکومت می کردند سر به شورش برداشتند و ما موران خلیفه علی را از شهر بیرون راندند و علی امام اول شیعیانم برای سرکوبی شورشگران ( زیاد بن عبید ) را به فارس و کرمان گسیل داشت و او که یکی از خونخوار ترین حکمرانان زمان خود بود و همه تاریخ نویسان اسلامی از نظر خونخواری نامش را در کنار ( حجاج بن یوسف ) و ( عبدالله بن زیاد ) ذکر کرده اند شورش مردم فارس و کرمان را با خونریزی و وحشیگری بی سابقه اش فرونشانید

خدا ما را از این الله و اهریمن رها سازد
یقین اهریمن و الله همدستند . حافظ جان
همان اهریمن است الله در این شک ندارم من
گواهم ایزد و ایرانیان هستند . حافظ جان
خدا کی جان و نان با شرط ایمان می دهد کس را
چرا اللهیان این را ندانستند . حافظ جان

نماز

نمازبه همین کیفیتی که امروز در اسلام مرسوم است ، در دوره جاهلیت تازیها نیز بین آنها معمول بوده است ولی چگونگی و تشریفات و آداب آن از آیین زرتشتی ها ( بهدین ) اقتباس شده است زرتشتی ها در هر شبانه روز پنج نوبت نماز برگزار می کنند .
و بزرگترین دلیل برگزاری نماز در دوره جاهلیت اعراب مدلول آیه ۳۵ سوره انفال است که می گوید (( نماز آنها در خانه کعبه جز صفیر و بهم زدن چیز دیگری نیست پس بچشید طعم عزاب را برای کیفر اینکه به الله کافر شدید

نظر تاریخ نویسان و نویسندگان خارجی درباره
(( کورش بزرگ ))
( گزنفون )
گزنفون با این که یونانی بود در کتاب Cyropaedia
یا تربیت کورش آنچنان از کورش تجلیل بعمل آورده
که می توان گفت هیچ کس تا کنون از پادشاهی انقدر تمجید نکرده است گزنفون در این کتاب از کورشبصورت یک انسان کامل و یک سرمشق بی مانند زمامداری و یک مربی ایده آل و یک رهبر عالیقدرنام برده است گزنفون می نویسد کورش نابغه ی بزرگی بود که در تمام عمر از هدفی مقدس و عالی پیروی می کرد او دوست انسانها و طالب علم و حکمت و راستی و درستی بود کورش عقیده داشت پیروزی بر کشوری این حق را برای سردار پیروز ایجاد نمی کند که ملت شکست خورده را اسیر کند در هنگام جنگ باید سعی کرد که آتش جنگ به کشاورزان و مردم غیر سپاهی سرایت نکند و شهر شکست خورده را نباید غارت کرد کورش بزرگ موفق شد حتی ملتهای شکست خورده را نیز شیفته خود کند به طوری که پارسیان او را پدر قوم آریا خواندند و ملتهایی که بوسیله کورش مغلوب شده بودند آن را (( خداوند گار )) می نامیدند کورش بزرگ ترین مرد تاریخ دنیا بخشنده ترین و پاک دل ترین دریا دل ترین مرد دنیا بود و بزرگترین هواخواه فرهنگ و تمدن بود کورش عقیده داشت پادشاه برای ملت خود باید در مقام یک شبان انجام وظیفه کند زیرا همان طور که یک شبان نمی تواند از گله اش بیش از آنچه بدان خدمت می کند توقع داشته باشد پادشاه نیز از شهرها و مردم تابع خود باید به همان اندازه استفاده کند که آنها را خوشبخت و مرفه می دارد کورش بزرگ با این طرز فکر سرآمد همه نیکوکاران جهان شد کورش با سایر پادشاهان چه آنهایی که از راه میراث و چه آنهایی که با تلاش به پادشاهی رسیده بو دند تفاوت داشت زیرا در حالی که اگر پادشاهان بتوانند بر کشور زیر فرمان خود حکومت نیرومندی داشته با شند از دست اندازی به سرزمینهای همسایگان خودداری می کنند اما کورش بسیاری از کشورهاو ملتهای آسیا . اروپا و آفریقا را فرمانبردار خود کرد و بزرگترین پادشاهی تاریخ را بنیاد گذارد گزنفون گذشت و رادمردی . وفاداری و فداکاری . هنر رزم آزمایی .
جهان داری . خویشتن داری . خردمندی و بلند پروازی و کیاست کورش را می ستاید و رفتار او را با دوست و دشمن در بزم و دررزم . در خانه و در سفر با خویشان و بیگانگان تمجید می کند و از او به عنوان یک نمونه کامل انسان منحصر بفرد که همه ارزشها و نیکیهای بشری را یکجا داشته نام می برد
( تورات )
تو رات هم کورش را از انسانهای بزرگ و بی نظیر روزگار دانسته و اورا جز یکی از پیامبران آسمانی قرار داده است
کتاب اصلی تورات یعنی
( تواریخ ایام ) با نام کورش پایان می پزیرد و قسمت دوم تورات یعنی از کتاب ( عزرا ) ببعد نیز با نام کورش آغاز می شود به طور کلی بیش از شانزده مورد در فصول مختلف با لحن ستایش آمیز و بی سابقه ای از کورش یا د کرده و حتی در این مورد به وی عنوان(( مسیح خدا ))
داده است نکات زیر قسمتی از مطالبی است که تورات درباره کورش نوشته است ((( خداوند درباره کورش می گوید که او شبان من است و هرچه او کند آن است که من خواسته ام ))) (( این سخنی است از خداوند به کورش۰ تو مسیح من هستی من دست راست تو را گرفتم تا بحضورتو امتها را مغلوب کنم و کمرهای پادشاهان را بگشایم تا در ها را بروی تو باز کنم و دیگر دروازه ها برویت بسته نشود من همه جا پیش روی تو خواهم بود ناهمواریها را برایت هموار خواهم کرد و پادشاهان را در پایت خواهم افکند من کمر تو را زمانی بستم که مرا نشناختی و هنگامی تو را به نام خواندم که هنوز به دنیا نیامده بودی )) (( منم ( خداوند ) که ( کورش ) را از جناب مشرق برانگیختم تا عدالت را روی زمین برقرار کند
من امتها را تسلیم وی می کنم و او را بر پادشاهان سروری
می بخشم و ایشان را مثل غبار به شمشیر وی و مانند کاهی
که پراکنده شود به کمال او تسلیم می کنم )) (( من کورش را به عدالت برانگیختم و تمتمی راهها را در پیش رویش استوار خواهم ساخت )) (( منم که شاهین خود را ( کورش ) از جناب مشرق فرا خواندم و دوران عدالت را نزدیک آوردم )) (( خداوند کورش را برگزیده وفرماندار جهانش کرده است بازوی او را بر کلدانیان فرو خواهد آورد و راه او را همه جا هموار خواهد ساخت من او را برگزیده ام و خواندم ))
(((( درسال اول سلطنت کورش پادشاه پارس کلام خدا کامل شد))))
خداوند روح کورش پادشاه پارس را برانگیخت تا در تمامی سرزمین های خود فرمانی صادر کند (( که ( یهوه ) خدای آسمانها تمام ممالک زمین را به من داده است و مرا امر فرموده است خانه ای برای او در اورشلیم بنا سازم ))
(دیو دوروس سیسولوس )
دیو ودوروس تاریخ نویس مشهور نوشته است کورش پسر ( کمبوجیه ) و ( ماندانا ) دختر پادشاه ماددر دلاوری و
کارآیی خردمندانه حزم و سایر خصایل نیکو سر آمد مردم روزگار بوده است در رفتارش با دشمنان دارای شجاعتی کم نظیر و کردارش نسبت به زیر دستان پاک اندیش و انسان دوستانه بود و از این رو پارسیان او را پدر قوم خود می خواندند
( افلاتون )
افلاتون می نویسد کورش سرداری بزرگ بود در زمان او ایرانیا از آزادی برخوردار بودند و بر بسیاری از ملتهای دیگر دنیا فرمانروایی می کردند بعلاوه او به همه ی مللی که زیر فرمانروایی او قرار گرفتند حقوق مردم آزاد بخشید
این امر باعث شد که تمامی دنیا او را ستایش کنند سربازان او پیوسته برای وی آماده ی جانفشانی بودند و به خاطر او از هر خطری استقبال می کردند اگر در بین اتباع او مرد خردمندی بود که رای و نظر او می توانست برای مردم سودمند باشد کورش به وی پاداشاه نیزعطا می کرد بدین سبب کشور ایران زیر رهبری کورش از هر لحاظ پیشرفت کرد و مردم آن نیز از آزادی و رفاء بی سابقه ای برخوردار بودند و آنچنان نسبت به هم عشق می ورزیدند
که گویی همه با هم خویشاوندند (سورناآرام)

امپراطوری ایران در زمان کورش بزرگ (( پدر پارسیان ))
در زمان کورش بزرگ . تنها پنجاه میلیون کلیومترمربع از مجموعه صدوچهل وهشت میلیون هشتصدوبیست و دو هزار کیلومترمربع خشکیهای روی زمین شناخته شده بود که تنها در حدود یازده میلیون کیلو متر مربع آن را جهان متمدن آن زمان تشکیل می داد و کورش بزرگ موفق شده بود هشت میلیون کیلو متر مربع آز آن سرزمینها را در نقشه ی امپراطوری ایران وارد کند امپراطوری ایران که به دست توانای کورش بنیان گذاری شد از بزرگترین امپراطوری های جهان بودو حدود آن از شمال به دریای سیاه و از مشرق به رود سیحون از جنوب به حبشه و از مغرب به مصر و قبرس منتهی می شد این امپراطوری وسیع همه کشورهای امروزی چون ترکیه ۰ سوریه ۰ لبنان ۰ اردن هاشمی ۰ اسرائیل ۰ عراق ۰ عربستان شمالی ۰ افغانستان ۰ پاکستان و جمهوریهای آسیای میانه شوروی تا کناره های رود سیحون را در بر می گرفت که با سپری شدن قر نهای بعدی جانشینان کوروش بزرگ
(کمبوجیه و داریوش بزرگ و خشیار شا)به وسعت دامنه این امپراطوری افزودند از لیدی تا هندوستان و یونان
((سورناآرام))

با درود بر استاد

استناد ما که نمی دانیم شما که استادید برایمان بنگارید

بدرود هم و طن