گوتیان از منظرهای گوناگون (۲)
گوتیان از نظر هنر و دین
گوتیان برای ساخت شهرهای خود از آجر استفاده میکردند و دور دیوارهای بزرگ شهر، برجهایی را قرار میدادند. آنان هنر و فن ساخت قصرها و ابنیا را از اهالی بین النهرین الهام گرفته بودند. یکی از اختصاصات گوتیان حفر قنات و ایجاد دریاچه و استخر برای آبیاری زمینهای کشاورزی بود. آنها در ساخت ابنیته عظیم بر کوه ها و ساختن قلعه نیز چیره دست بودند.
از مطالعه هنر مادی و هخامنشی میتوان نتیجه گرفت که که مادها پیش از آنکه تحت تاثیر بابل و اشور قرار گیرند زیر نفوذ گوتی ها واقع شدند.
اکثر گوتی ها مهر پرست بودند و عده ای از گوتیان خدایان بابلی را می پرستیدند از جمله خدای آنونیت یکیاز خدایان بابل رواج داشت. غار کرفتو واقع در زاگروس یکی از پرستشگاههای کهن گوتیان بوده است که درسرزمین اوباتوی کردستان واقع شده و قدمت آن به هزاره سوم قبل از میلاد می رسد.
نخستین هجوم در تاریخ آسیای غربی حمله گوتیان به بین النهرین بوده است. پیروزی گوتیان بر دشمنان به قدری بر آنها گران آمده است که اوتو- هگال پادشاه شهر اوروک در کتیبه خود این اقوام را « مار گزنده کوهستان و متجاوز به حریم خدایان » نامیده است که سلطنت سومریان را به کوه های دوردست بردند وسراسر سومر را کینه و دشمنی افکندند، علی رغم این نوشته می توان چنین استنباط نمود که عملاً نقش گوتی ها برای مردم اکد در عین حال آزادی بخش و پر ثمر بوده است. زیرا در آن زمان قشر خاصی از حاکمان محلی بین النهرین با در نظر گرفتن منافع خودشان، با زور و اجحاف به فکر کسب ثروت و قدرت و استثمار مردم بودند.
به خاطر استبداد زیاد حکومت اختلاف و فاصله زیادی بین مردم و حکومت افتاد به همین دلیل مردم انزجار شدیدی نسبت به حکومت داشتند و به همین خاطر به سمت گوتیان گرایش پیدا کرده و حاضر نشدند در برابر گوتیان و به حمایت از حکومت شان به مبارزه برخیزند. به هر حال گوتی ها در حملات مکرر خود به بین النهرین موفق شدند دوسلسله بزرگ بابل را منفرض کنند اوّل سلسله ای که سارگن تأسیس نموده بود دوّم سلسله ای که بنام سومین سلسله اور مشهور بود.
چنین احتمال می رود که گوتی ها نیز همچون لولوبیها از اقوام آزیاتیک (آسیایی) بوده اند، یعنی نخستین موج از مهاجرین مرکز آسیا، که آثار بدست آمده از آنها چگونگی وضع ظاهری و نژادی این قوم را روشن می کند. بنابراین جدولی که در شهر نیپور کشف شده، معتقد ترین و بزرگترین پادشاه گوتی ها آنری داپی زیر نام داشته و قلمرو حکومت خود را وسعتی فوق العاده داده است.
آخرین پادشاه گوتی ها تیریگان، چهل روز بیشتر سلطنت نکرده و بدست او توهگال پادشاه شهر ارخ(سومر) از پای درآمده است.
از یادداشت های تاریخی چنین برمی آید که بعد از ۱۲۵ سال دست گوتی ها از بابل کوتاه شده و پس از بازگشت این اقوام به مسکن اولیه خود یعنی منطقه زاگرس قدرت اولیه خود را احتمالاً از دست داده و با اقوام دیگر هند و ایرانی که در آغاز هزاره دوّم پیش از میلاد به منطقه فوق آمده بودند ترکیب شده و ساکنین آن ناحیه را بوجود آورده اند.
پیرامون مذهب گوتی ها اسناد زیادی در بین نیست ، یکی از سلاطین گوتی ها به نام لاسیراب کتیبه ای به خط و زبان بابلی از خود به جای گذاشته و در این کتیبه از خدای گوتیوم و ایشتاروسین، خدایان بابل در خواست کرده است که آن کتیبه را از فساد نگه دارد.
از آثار باقیمانده چنین پیداست که یکی از پادشاهان این قوم یعنی «لاسیراب» مقداری اسلحه نذر خدای خود کرده است و این تقلیدی از رسم کهن بین النهرین می باشد.