آیا می دانید واژه اوستا از کجا آمده است؟
نام اوستا که به وسیلۀ آنکتیل دوپرون به صورت زند اوستا به اروپا راه یافته و کم و بیش به همین صورت مشهور شده، در متن های دوره اسلامی نیز اغلب، با نویسش های گوناگون، به همین صورت آمده است.
واژۀ اوستا خود یک بغرنجی است. برای کاربرد واژۀ اوستا در دوره های پیش از ساسانیان سندی در دست نیست و معلوم نیست که اشکانیان یا هخامنشیان کتاب مقدس آیین خود را چه خوانده اند. این نام در متن های پهلوی به صورت “اَویستاک”، “اَپَستاک” و در پازند، اوستا آمده است. دربارۀ ریشه و معنی اوستا هنوز نتیجه ای قطعی به دست نیامده است. گمان اُپِرت برای یکی دانستن واژۀ فارسی باستان “اوپَستا”، (اوپرت: “اَپَشتا” به معنی یاری و کمک، در سنگ نبشتۀ بیستون نیز با اقبال چندانی رو به رو نشد. اوپستام از “اوپه” به معنی “کنار”، “به” و “بر” و “ستا” ایستادن، درست شده است. بیشتر این امکان می تواند وجود داشته باشد که اوستا، مانند “ودا”ی سانسکریت بر مفهومی مانند “خرد” دلالت بکند. نیبرگ آن را ” پایه و اساس ” ترجمه کرده است.
حتی در دورۀ اسلامی تا آغاز اوستا شناسی نامی جا افتاده نبوده است. شکل های گوناگون این واژه را در دورۀ اسلامی نمی توان تنها ناشی از مسامحه دانست. چنین به نظر می رسد که راه انتقال این نام از آن زمان به دورۀ اسلامی بسیار ناهموار بوده است! اوستا در متن های اسلام به شکل های ” اویستا ” ، ” بستاق ” ، ” بستاه ” و ” ابستا ” ، ” آبستا ” و نظایر این ها آمده است. هیچ یک از گزارش های این مورخان، برای پرداختن به نام اوستا، قابل اتکا نیستند برای نمونه :
” ابستا ۲۱ سوره داشت {هماهنگ با دینکرد} و هر سوره ۲۰۰ ورق بود … این خط را زرادشت پدید آورد. ابستا را به وسیلۀ میله های طلا به زبان پارسی {اوستایی} بر ۱۲ هزار پوست گاو کنده بودند… زرادشت برای ابستا شرح نوشت و آن را زند نامید… آنگاه آن را از زبان پهلوی به پارسی ترجمه کرد. سپس شرحی برای زند نوشت و آن را پازند نامید… اسکندر آن را بسوخت “.
معلوم است که نویسنده ای چون مسعودی، مانند دیگر نویسندگان دورۀ اسلامی، کم و بیش مانند امروز، دربارۀ اوستا در گیجی مطلق بوده است. آیا می توان گفت که آگاهی زمان او و دست کم زرتشتیان بیشتر از او بوده است؟