اردشیر سوم واپسین پادشاه قدرتمند هخامنشی چه کسی بود؟
بیوگرافی اردشیر سوم
اَرتخشثرَ یا اُخوس یا همان اردشیر سوم، یکی از پادشاهان واپسین امپراتوری هخامنشی بود که در سال ۴۳۶ پیش از میلاد در سیرکا به دنیا آمد. اردشیر سوم در واقع پسر و جانشین اردشیر دوم هخامنشی بود و مادر وی نیز آستاتیرا نام داشت که پس از مرگ پدرش بر اریکه شاهی تیکه زد و پس از حدود ۶ سال شاهی در سال ۳۳۸ پیش از میلاد در پارسه به قتل رسید. نام همسر وی آتوسا (دختر عمه وی) بود و دارای سه فرزند به نام های ارسس، پروشات و بیستانس بود.
پادشاهی اردشیر سوم
بر هنگام بر تخت نشستن اردشیر سوم هخامنشی، شورش تمام امپراتوری را فرا گرفته بود و همچون زمان داریوش بزرگ، اردشیر سوم نیز مجبور به تصرف کردن دوباره مناطق امپراتوری بود. اما از آنجایی که اردشیر سوم پادشاهی با درایت و قدرتمند بود توانست از عهده این مهم برآید. به گفته مورخان اردشیر سوم برای اینکه کسی از شاهزادگان و نجیب زادگان در غیاب او دست به شورش نزند دستور داد تا ۸۰ تن از شاهزادگان را تنها در یک روز به قتل برسانند.
-
فروش نشاندن شورش ها
شورش کادوسیان
اردشیر سوم در آغاز کار کادوسیان را سرکوب کرد. کادوسیان قومی بودند که در گیلان امروزی زندگی می کردند. کادوسیان در زمان اردشیر دوم نیز دست به شورش زدند که سپاه هخامنشی نتوانست از عهده جنگ با آنان بر آید.
فرماندهی سپاه ایران در این جنگ دارا یا همان داریوش سوم بود که از خود شهامت های فراوانی نشان داد و موفق به شکست کادوسیان شد و اردشیر سوم نیز به پاس این خدمت ساتراپی ارمنستان را به دارا سپرد.
شورش در فریگیه
اردشیر سوم در سال ۳۵۶ قبل از میلاد مسیح، دستور داد تا تمامی ساتراپی های امپراتوری که چریک هایی که در خدمت شان داشتند را مرخص کنند. همه ساتراپ های آسیای صغیر از فرمان شاه بزرگ پیروی کردند و همه چریک ها را مرخص کردند. در این میان ساتراپ فریگیه که ارته باذ نام داشت از این فرمان شاه سرپچی کرد و طی نامه هایی از دولت آتن خواست که او را در برابر شاه بزرگ از لحاظ نیرو و نفر یاری کنند، آتن که در نهان دشمن امپراتوری ایران بود نیز پذیرفت.
پس از آگاهی اردشیر از این موضوع، دستور داد تا پیکی به آتن بفرستند و طی آن نامه اردشیر آتن را تهدید کرد که در صورتی که آنان کمکی به فریگیه بکنند با واکنش دربار ایران مواجه خواهند شد.
آتن که در خود نیروی مقاومت در برابر سپاه اردشیر نمی دید خود را کنار کشید. ارته باذ که از آتن نومید شده بود به مقدونیه و نزد فیلیپ پدر اسکندر گریخت.
شورش فنیقیه
در سال ۶۴۴ پیش از میلاد مسیح اوضاع امپراتوری هخامنشی در مصر به هیچ وجه خوب نبود و همین موضوع باعث می شد که مناطق اطراف آن سرزمین نیز دست به شورش بزنند. همین باعث شد که اردشیر سوم بالاخره دست به اقدام بزند و سپاه بزرگی را برای دفع شورش فنیقیه بفرستد.
سپاه ایران نیز هدف نخست خود را شهر صیدا (یکی از شهر های فنیقیه”لبنان امروزی”) اعلام کرد و به سوی آن شهر روانه شدند.
اهالی صیدا که از ساتراپ صیدا ناراضی بودند با تحریک مصر به شورش پرداخته بودند و این شورش حتی به قبرس نیز رسیده بود.
فرمانده سپاه صیدا که در خود نیروی مقابله با سپاه شاه بزرگ را نداشت با گرفتن قول آسیب نزدن به مردم شهر تسلیم شد ولی اردشیر به قول خود عمل نکرد و دست به غارت گشود و مردم شهر صیدا نیز از فرط نومیدی شهر را به آتش کشیدند و خود نیز در آتش سوختند و در آن روز حدود ۴۰۰ هزار تن در آتش سوختند. پس از سقوط صیدا، شهرهای دیگر فنیقیه نیز بدون جنگ تسلیم شدند.
تسخیر مجدد مصر
اردشیر سوم در ۳۴۳ پیش از میلاد مسیح رهسپار تصرف دوباره مصر شد تا یک بار دیگر این سرزمین مهم و کهن سال را پس از ۶۰ سال جدایی از ایران، آن را از نو ضمیمه امپراتوری هخامنشی کند. مردم مصر یکی از نجیب زادگان مصری به نام نکتانبو را به عنوان فرعون مصر انتخاب کرده بودند ولی نکتانبو و سپاهش در پلوزیوم از سپاه اردشیر شکست خوردند و به نوبه گریختند.
اردشیر بر سراسر مصر دست یافت و خشونت بسیاری از خود نشان داد و به مقدسات مصریان بی احترامی کرد و دستور داد تا گاو آپیش کشته و گوشتش خورده شود.
با تسخیر دوباره مصر مرزهای امپراتوری ایران به گستردگی پیشین بازگشت. اردشیر سوم هم هنگام بازگشت فِرنداتِس را به ساتراپی مصر گمارد و سردار یونانی خویش یعنی منتور را که با مزدوران یونانیش سهم بسیار مهمی در پیروزی های اردشیر داشت به فرماندهی کل آسیای صغیر گمارد.
منتور سردار یونانی
منتور یونانی یکی از سرداران لایق و باهوش و آگاه اردشیر سوم هخامنشی بود که در لشکرکشی های اردشیر همیشه شایستگی های فوق العاده ای نشان می داد و با لیاقتی که داشت توانست بدون جنگ سرزمین های اسیای صغیر را شکست داده و مطیع کند.
ظهور فیلیپ و اسکندر مقدونی
پس از برقراری صلح و نظم در کشور که با کاردانی اردشیر سوم و سردارانش انجام شد. مقارن برقراری این مایه نظم و ثبات، در یونان، دولت آتن بر اثر جنگ های داخلی حال و روز خوبی نداشت.
پادشاه جدید مقدونیه شخصی به نام فیلیپ بود ( از سال ۳۸۲ تا ۳۳۶ پیش از میلاد) که وی نیز مقارن با پادشاهی اردشیر سوم بر تخت نشسته بود، بر این اندیشه بود که با توجه به ضعف یونان، تمام خاک یونان را زیر سلطه خویش درآورد و مزدوران یونانی را که فقط با دریافت پول در اسیا می جنگیدند را به ارتش خود وارد کند و بر علیه امپراتوری ایران تجهیز کند.
اردشیر سوم که پادشاهی باهوش بود از خطری که ممکن بود فیلیپ برای او در اسیا ایجاد کند آگاه بود، و حتی به ساتراپ های خود در آسیای صغیر دستور داده بود که حدالمقدور یونانیان را در جنگ با فیلیپ کمک و یاری کنند. حتی یونانیان نیز با فرستادن پیک هایی خطر فیلیپ را گوشزد کردند و از شاه بزرگ خواستند تا آنان را یاری دهد ولی در همین هنگام اردشیر سوم توسط زهری که باگواس خواجه در جام شراب وی ریخته بود به قتل می رسد و این کمک رسانی بدون نتیجه می ماند و یونانیان بی آنکه کمکی از دربار ایران دریافت کنند شکست می خوردند و فیلیپ بر یونان مسلط می شود.
فیلیپ پدر اسکندر مقدونی در سال ۳۳۶ قبل از میلاد، در حال تدارکات جنگ با ایران بود که دربار ایران طی توطئه ای او را به قتل می رسانند و این خطر بزرگ به طور موقت رفع می شود.
قتل اردشیر سوم
اردشیر سوم در سال ۳۳۸ پیش از میلاد و پس از ۶ سال پادشاهی به دست باگواس خواجه به قتل می رسد و او را در تخت جمشید به خاک می سپارند و پس از مرگ او پسرش ارسس بر تخت می نشیند.
با این که اردشیر سوم پادشاهی بسیار سخت گیر و خشن بود ولی نشان داد که شاهی کاردان و با تدبیر است، و اگر به قتل نمیرسید، ایران هخامنشی سقوط نمی کرد ولی همانطور که می دانیم با از میان رفتن اردشیر به وسیله باگواس خواجه راه برای اسکندر مقدونی برای حمله به ایران هموار شد و به گفته مورخان باگواس با به قتل رساندن اردشیر سوم، سلطنت ایران را به اسکندر سپرد و نه به ارسس.