آیا ایرانیان به زور شمشیر اعراب مسلمان شدند؟
سالهاست که مبارزه استعمارگران و استکبار جهانی بر علیه اسلام و مسلمین آغاز شده است. مبارزه آنها گاه با حمله مستقیم بر علیه کشورهای اسلامی و استعمار آشکار آنهاست، گاه با حقه و حیلههای بسیار کثیف و فریب افکار عمومی، گاه با اختلافافکنی و راهاندازی فرقههای منحرف در مقابل مسلمانان و شیعیان همانند، به راه انداختن فرقه ضاله وهابیت در بین اهل سنت و فرقه ضاله بهاییت در بین شیعیان و حمایت بیاندازه از آنها، به راه انداختن برادرکشی و اختلاف در بین مسلمانان جهان، همانند دامن زدن به اختلافات شیعه و سنی در بین آنها و هزاران حیله و حقه کثیف که فقط و فقط از دست انسانهای پلیدی مثل خودشان برمیآید.
در آخرین سناریویی که آنها خواب آن را برای ایرانیان دیدهاند، به راه انداختن توهم وطندوستی و باستانگرایی در بین جوانان کماطلاع و کمتوجه ایرانیان است. حقه کثیفی که با سوءاستفاده از حس وطندوستی جوانان ایرانزمین سعی دارد تا ایران باستان را در مقابل اسلام اصیل و ناب محمدی(صلیاللهعلیهوآله) قرار دهد.
برخی از افرادی که با حمایت آنها به تبلیغ و ترویج باستانگرایی میپردازند، نهتنها هیچ عرقی به وطن ندارند؛ بلکه خائنینی بودهاند که در اوج مشکلات این مرزوبوم همانند جنگ تحمیلی به دامن استعمارگران پناه بردند و آلان فریاد وطنخواهی آنها گوش فلک را کر کرده است.
آنها نهتنها تعصبی به وطن ندارند، بلکه هدف آنها فقط مقابله با اسلام عزیز و شیعه آل محمد(صلیاللهعلیهوآله) است. آنها با بهانههای کوچک به قوانین اصیل اسلام حمله میکنند؛ با طرح شبهات بیاساس برای زیر سؤال بردن قوانین مترقی اسلام تلاش میکنند، تا از با این بهانه ارکان اسلام را سست کرده و راه را بر تسلط دوباره اربابانشان بر این مملکت باز کنند.
یکی از شبهاتی که آنها مدام در شبکههای ماهوارهای اربابان خود آن را طرح میکنند و به آن دامن میزنند این است که میگویند: اسلام بهزور شمشیر وارد کشور پهناور ایران شده است و مردم ایران را به زور شمشیر و با کشتار و قتل مجبور به پذیرش اسلام کردند. حال میخواهیم بدانیم که آیا واقعاً اسلام عزیز به زور شمشیر وارد امپراتوری عظیم ایران شد یا خیر؟
پاسخ
نکته اول: اولین پاسخی که از این شبهه به ذهن خطور میکند این است که چگونه امپراتوری عظیم ایران، که از ایران امروز بسیار گستردهتر و بزرگتر بوده است، بهراحتی تسلیم عدهای از اعراب بیابانی شدهاند که نه سازوبرگ نظامی درستوحسابی داشتند و نه آموزش و تجربههای جنگی ایرانیان را. ایرانیان در طول جنگهای فراوانی که با امپراتوری عظیم رومیان داشتند، از جهت جنگی و نظامی مردان جنگی آن بسیار کارآزموده و خبره و متبحر بودند. حال چه شده است که به قول باستانپرستان، عدهای عرب تازی که خوراک آنها سوسمار بوده است و هیچ بهرهای از تمدن و انسانیت نبرده بودند بهراحتی توانستند که سپاه عظیم و قدرتمند ساسانیان را شکست دهند؟ این نشان میدهد که حکومت ساسانیان از درون پوسیده بوده است که نتوانسته است در مقابل عدهای از اعراب بیابانگرد که هیچ تجربه درست جنگی نداشته زانو خم کند.
شهید مطهری در این زمینه مینویسد: «جمعیت آن روز ایران را در حدود ۱۴۰ میلیون نفر تخمین زدهاند که گروه بىشمارى از آنان سرباز بودند و حال آنکه تمام سربازان اسلام در جنگ ایران و روم به شصت هزار نفر نمىرسیدند و وضع طورى بود که اگر مثلاً ایرانیان عقبنشینی هم مىکردند این جمعیت در میان مردم ایران گم میشدند.[۱] همانطوری که در بالا اشاره شد، این لشگر ۶۰ هزارنفری چطور شد که به جمعیت ۱۴۰ میلیونی ایرانیان آن زمان فائق آمدند؟
مردم ایران به خاطر بیدادگری حکومت ساسانیان هیچ علاقهای به جنگ نداشتند و از ظلم و ستم حکام جائر ساسانی به تنگ آمده بودند. در تاریخ وارد شده است که در آستانه نبرد قادسیه، چهار هزار نفر ایرانی به سپاه عرب پیوستند. آنان به فرماندهی «زهره بن حویه» برای شرکت در جنگ آماده شدند. این افراد که «حمراء» یا «موالی» نامیده شدند، برای پیوستن به سپاه عرب شرط کردند که پس از جنگ هر کجا خواستند بتوانند بروند، با هر قبیلهای که خواستند، همپیمان شوند و از غنائم جنگی نیز سهمی برگیرند. با شرایط آنها موافقت شد و آنها در جنگ شرکت کردند.[۲] علاوه بر این گروه، شماری از سپاهیانی که از اصفهان بهسوی جبهه نبرد برده شده بودند، مسلمان شدند و به اعراب پیوستند.[۳] پس از قادسیه نیز یک گروه چهارهزارنفری از ایرانیان به مسلمانان پیوستند.[۴]
همه اینها نشاندهنده این است که حکومت ساسانیان از درون پوسیدهشده بود. ولی باستان گرایان هرگز حاضر نیستند که بپذیرند که مردم عادی و عامه ایران دیگر دوست نداشتند که دولت فاسد ساسانی را همراهی کنند. لذا تمام تقصرها را به گردن اعراب میاندازند. همه اینها نشان میدهد که آنها تمام هدف خود را معطوف کردهاند به دشمنی با اسلام عزیز و الا آنها به دنبال حقیقت نیستند. به عبارت دیگر مردمی که حدود ۱۴۰۰ سال پیش نه خواستار حکومت ساسانیان بودند و نه دوستدار دین زرتشت؛ حال چطور باستان پرستان میخواهند هم از حکومت فاسد و ضعیف ساسانی و هم از دین منحرف زرتشتی که کار آیی خود را ازدستداده بود، نبش قبر کنند و آن را بهعنوان نسخه شفابخش برای هدایت و اداره جامعه پیشرفته امروزی آن را مطرح کنند؟
نکته دوم: تاریخنویسان تصریح کردهاند که ایرانیان به هنگام اشغال ایران توسط اعراب، همه مسلمان نشدند، بلکه به مرور و طی سالیان دراز به اسلام گرویدند. شواهد تاریخی حاکی از آن است که است که بعد از تصرف ایران توسط اعراب، همچنان آتشکدههای آنها پابرجا بود که بعد از آن آرامآرام همه مردم ایران به اسلام گرایش پیدا کرده و دست از آئین زرتشتی برداشتند. مسعودى در تاریخ خود از آتشکدههای زردشت یاد میکند. از آن جمله از آتشکدهاى در«دارابجرد» نام میبرد و میگوید: «در این تاریخ که سال ۳۳۲ هجرى است، آن آتشکده موجود است و مجوس آن اندازه که به آتش آن آتشکده احترام میگزارد و آن را تعظیم و تقدیس میکنند، آتش هیچ آتشکده دیگر را چنین تعظیم نمیکنند».[۵]
اینها همه میرساند که -چنانکه گفتیم- ایرانیان تدریجاً اسلام را پذیرفتند و اسلام تدریجاً و مخصوصاً در دورههای استقلال سیاسى ایران بر کیش زرتشتى غلبه کرده است.
نکته سوم: سؤال اساسی این است که مگر میشود عقاید ملتی را به زور سرنیزه و شمشیر تغییر داد؟ در این بین مسلمانان روسیه بسیار عبرتانگیز است. در سال ۱۹۱۷ که در روسیه انقلاب کمونیستی اتفاق افتاد، سران این کشور دستور دادند تا مدارس و مساجد تمام مسلمانان در این کشور بسته شود و مسلمانان حق انجام مراسم مذهبی خود را نداشتند و حتی حق نداشتند تا دین را تبلیغ کنند. خلاصه اینکه مسلمانان با محدودیتهای بسیار شدیدی مواجه شدند؛ اما با کمال تعجب میبینیم که در سال ۱۹۹۰ که باز مسلمانان آزادی عقیده خود را نسبتاً به دست آوردند. اما هیچیک از مسلمانان از عقیده خود با تمام فشارهای حکومت فاشیستی روسیه دست برنداشتند.
حال سؤال اساسی از باستانپرستان این است که عده قلیل مسلمان در روسیه با شدت کنترل، و عدم آزادی در انجام مراسم عبادی خود چطور شد که دست از اسلام خود برنداشتند؟ اما کشور ایران ۱۴۰ میلیونی در یک حمله برقآسا از اعراب، دست از آئین و مذهب چندین هزاره ساله خود کشیدند؟ سؤال دیگر از این افراد این است که مگر فقط مسلمانان و اعراب به ایران حمله کردند؟ آیا اسکندر مقدونی، مغولها، رومیها و صدها جنگ دیگری که بین ایران و کشورهای دیگر اتفاق افتاد، چطور آنها دین و آئین خود را بهزور شمشیر به ایرانیان تحمیل نکردند؟ چرا فقط اعراب این کار را کردند؟ همه اینها نشان میدهد که ادعای این باستان گرایان دورغی بیش نیست و تمام سعی آنها بنا بر دستور اربابان خود در هم کوبیدن اسلام عزیز و مخالفت و عناد کور با این این آئین نجات بخش است.
_________________________________________________________________
پینوشت
[۱]. مجموعه آثاراستاد شهید مطهرى، ج۱۴ ، انتشارات صدرا، چاپ هشتم، اسفند ۱۳۷۷، ص ۹۴.
[۲]. تاریخ تشیع در ایران، رسول جعفریان، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، زمزم هدایت، جلد ۱،صفحه ۱۱۱.
[۳]. از پیدایش اسلام تا فتح ایران اسلامی، رسول جعفریان، صفحه ۱۴۵، انتشارات کانون اندیشه جوان، چاپ هفتم، سال ۱۳۸۷.
[۴]. همان.
[۵].مسعودی این مطلب را تاریخ خود، در جلد اول مروج الذهب صفحه ۳۸۲ تحت عنوان «فى ذکر الاخبار عن بیوت النیران و غیرها» بیان کرده است.
خانم روا محترم
در کنار عواملی که ذکر فرمودین دروغ و حیله ای بود که خلیفه مسلمین به ایرانیان داد.موضوع انهم اینچنین بود که برادر حضرت سلمان فارسی که موبد و موبدزاده بود به نمایندگی از جمع بزرگی از موبدان و مردم ایران به برادرش حضرت سلمان نامه نوشت و اعلام کرد که در صورت امان داده شدن و اینکه به انها اجازه ادامه پیروی از ایین خودشان داده شود و به شهرها هم اسیبی وارد نشود حاضر به تسلیم شدن بدون جنگ خواهند بود.حضرت سلمان موضوع را به امیرالمومنین مطرح و ایشان هم با خلیفه دوم مطرح نمود و از او امان برای ایرانیان گرفت ولی متاسفانه پس از دستیابی به ایران و ایرانیان همه چیز را به فراموشی سپرد و رفت بر سر ایرانیان انچه که نباید میرفت.البته شما این نامه را در کتابهای کتابخانهزردتشتیان یزد که بخواهند با شما همکاری کنند میتوانید ببینید.
واقعا چه دلایل قانع کننده ای ذکر کردید.وقتی اعراب حمله کردن رفتارشون بامردم ایران برادرانه بود این همه زن و بچه و مردم بیگناه رو از دم تیغ گذروندن بعد انتظار دارید که این چرندیات رو باور کرد.
این سایت رو نباید اسمش تاریخ ما باشه باید تاریخ عرب باشه چون دروغ ترین مطالب رو گذاشتید و فکر کردید هر خری باور میکنه
کسی رو که خوابه رو میشه بیدار کرد ولی کسی رو که خودشو به خواب زده هیچوقت نمیشه بیدار کرد . از لحن صحبتتون معلومه که بویی از کتاب خوندن نبردین چه برسه به تاریخ . امثال مثل شما اگه هر دروغی رو از دشمنان بشنون باور میکنن ولی حاضر به پذیرش حرف راست هموطن خودشون نیستن . اگه کتاب خونده بودین میفهمیدین حتی تاریخ شناسای غربی هم حرف خانم روا رو تصدیق میکنن ولی امان از نفهمی .
کسی را که بر اثر خواندن مکرر جعلیات مذهبی، مغزش مثل سنگ فسیل شده است نمیتوان به راه راست دعوت کرد. ای کاش شما میتوانستید کمی، اندکی، ذرهای وجدان داشته باشید و میهن و هویت ملی خودتان را نفروشید ولی افسوس که مغزهای فسیل شده را نمیتوان تغییر داد!
مثل همیشه عالی بود . از هر زاویه ای به موضوع اشاره شده .
اصولا اسلام آوردن مردم نواحی مفتوحه از نظر اقتصادی هم به نفع اعراب نبود چون در صورت مسلمان شدن بومیان باید با آنان به مثابه سایر مسلمین رفتار می شد و به جای دریافت جزیه اهل ذمه که حدود نیمی از درآمد سالانه مثلا یک کشاورز می شد باید زکات می پرداخت که ۱۰ درصد درآمد او محسوب می شد، این مسئله یعنی مسلمان شدن ذمیان تا جایی پیش رفت که در دوره حجاج بن یوسف ثقفی او از مسلمان شدن ایرانیان جلوگیری می کرد ( تاریخ الطبری ، ج۶ ، ص ۶۱۷ ؛ الکامل ، ج ۵ ، ص ۱۰۱ ؛ انساب الاشراف ، ج۷ ، ص ۳۲۰ ) در همین دوره یعنی اواخر قرن اول هجری درآمد سواد عراق که در میانه این قرن تا ۱۳۵ میلیون هم رسیده بود به ۱۸ میلیون کاهش پیدا کرد ( معجم البلدان ، ج ۳ ، ص۲۷۴ ) پس خصوصا برای حاکمانی که دید مادی و منفعت جویی داشتند مسلمان شدن ایرانیان یا تمام ساکنان سرزمینهای مفتوحه موجب خسران مادی می شد پس مطلقا اجباری به پذیرش اسلام از این حیث وجود نداشت
پس بنابر همین استدلال که حضرت عالی در دفاع از تئوری مسلمان شدن ایرانیان به خواست خودشان ابراز میکنید، ثابت میشود که ایرانیان برای فرار از مالیات کمرشکن خلیفه مسلمان میشدند تا از تبعیض وحشتناک اسلامی نجات پیدا کنند و بتوانند مالیاتی همسنگ دیگر مسلمانان عرب بپردازند، نه اینکه با روی باز دین متحجرانه آنان را بپذیرند!! حرفهایتان پر از تناقضات است و هزار و چهارصد سال است که این تناقضات را به خورد مردم دادهاید. ظلم و ستم و مغزشویی در نهایت به سرنگونی خودتان و دینتان خواهد انجامید.
ز شما ممنونم که جوابی درست ودرمان به این سوال دادید. کاش بججای توهین به مردم مسلمان عربه پست و حقیر…
باز همان نداشتن مطالعه شما را به داوری های اشتباه می کشاند مالیات های کمر شکن از دوره پیش از اسلام وجود داشته و بعضا برای تامین هزینه های لشکرکشیها حتی بیش از ۵۰ درصد درآمد سالانه یک فرد را هم از او مالیات می گرفتند .حتی جزیه در ایران دوره ساسانی هم وجود داشت برای نمونه خود ساسانیان از یهودیان و مسیحیان مالیاتی تحت عنوان گزیت یا سرگزیت می گرفتند و تنها مربوط به جزیه اسلامی نیست واما نکته ای که وجود دارد این است که در جزیه معافیتهای فراوانی وجود داشته که فرد غیر مسلمان را از پرداخت آن معاف می کرده است . زنان بی شوهر از پرداخت جزیه معاف بودند یا مثلا علمای دینی در ایران و کشیشان در ارمنستان و مناطق مسیحی نشین شامات از پرداخت جزیه معاف بودند و همچنین خانواده هایی که ثروتمند نبوده اند هم این معافیت شامل حالشان می شد . توجه داشته باشید که ایران عصر ساسانی یک جامعه دهقانی محسوب می شده که در آن گروهی ارباب و اکثریت مردم رعیت آنان محسوب می شدند و بر زمینهای طبقه دهقان کار می کرده اند به این ترتیب بخش بسیار عظیمی از ایرانیان عملا مشمول پرداخت جزیه نمی شدند و جزیه دادن به طبقه دهقانان که همچون فئودالهای زمین دار اروپای قرون وسطی بوده اند ، تعلق می گرفته است . نکته دیگر آنکه پرداخت جزیه به تمام درآمد سالانه همان دهقان هم مرتبط نمی شده و به نیمی از مازاد درآمد او پس از کسر هزینه ها تعلق می گرفته است در همان زمان از مسلمین دو مالیات خمس (از غنایم و بعدها از مال در بین شیعیان) و زکات گرفته می شد و مالیاتهای دیگری هم به مرور وضع شد برای نمونه در عصر امام علی (علیه السلام) مالیات سالانه بر چرای اسبها در چراگاه ها هم گرفته می شد در حالیکه غیر مسلمین یا همان اهل ذمه تنها مالیاتی که می پرداختند همان جزیه بود . حال شما که می گویید تحت تاثیر این مالیات کمرشکن بوده که ایرانیان مسلمان شده اند پاسخ دهید که چگونه بخش قابل توجهی از از ایرانیان که معاف از پرداخت جزیه بوده اند اسلام آورده اند .
به شخصه مهمترین دلیل اسلام آوردن و در کل هر تغییر دینی را ناشی از همزیستی پیروان ادیان مختلف و جریان اشاعه فرهنگی می دانم همین امر هم باعث شد که ایرانیانی که مخالف اشغال گری عرب بودند در گذر زمان به تدریج اسلام آوردند حتی الفبای عربی و یا زبان عربی را برگزیدند خود تبدیل به شارحان دین و مفسرین قرآن شدند و یا حتی صرف و نحو زبان عربی را بنیان نهادند
به اعتقاد من و گواهی تاریخ اعراب نیز مثل مغولان یا هر جنگ دیگه ای غارت و ویران کردند
چرا از اعرابی که به دستور عمر به ایرانی کشتن افتخار می کردند دفاع می کنید ؟؟؟؟؟
طبق فرمایش امام علی جنگ ایران از همان اول اشتباه بود
دوست عزیز کجای کامنت من دفاع از هجوم اعراب به ایران بود تمام کامنت بنده در این باره بود که اعراب مهاجم ساکنان سرزمین های مفتوحه را وادار به پذیرش اسلام نمی کردند برای اعراب خصوصا در ابتدای فتوحات تسلط سیاسی و بهره برداری اقتصادی از فتوحات در درجه اول اهمیت قرار داشت برای همین همواره سه شرط رو برای ساکنین اصلی قرار می دادند تا خود یکی را انتخاب کنند اول پذیرش اسلام ، دوم حفظ دین خود با پذیرش پرداخت جزیه و سوم جنگ و همان روایات تاریخی نشان می دهد در اکثر موارد که مردم در خود توان جنگ با قوم مهاجم را نمی دیدند و دل کندن از آیین نیاکان را هم خوش نمی داشتند گزینه دوم یعنی پرداخت جزیه را انتخاب می کردند و دومین انتخاب اهالی بومی جنگ بود و پذیرش اسلام به عنوان دین در کمترین موارد اتفاق افتاده است در حالیکه برای فاتحان عرب حداقل از نظر اقتصادی پذیرش اسلام توسط ملل مغلوب صرفه اقتصادی کمتری می داشت چون اموال تازه مسلمانان محترم شمرده می شد و هیچ کس حق دست درازی و به غنیمت گرفتن آن را نداشت و زکات ده درصدی سالانه هم بسیار کمتر از جزیه ۵۰ درصدی می شد. تنها موردی که از اجبار به پذیرش اسلام در تاریخ ذکر شده در یورش قتیبه بن مسلم باهلی به ماوراءالنهر است که مربوط به سالهای ۸۰ تا ۹۵ هجری قمری می باشد در حالی که فتح ایران توسط اعراب مسلمان در حدود سال ۱۱ تا ۳۰ هجری قمری انجام شد.
اسلام آوری ایرانیان در یک فرآیند بطئی و آرام و با گذر چند قرن کامل گردید امری که از سوی دانشمندان غربی هم دور نمانده است به شکلی که ریچارد بولت در کتاب «گروش به اسلام در قرون میانه » با بررسی سیر تحول نامگذاری کودکان از اسامی ایرانی و زرتشتی به اسامی اسلامی و عربی ، نشان می دهد که پذیرش اسلام در طول زمان رخ داده است نه به صورت دفعی و یکباره که بتوان آن را به زور شمشیر دانست امری که در بلاد مسیحی فراوان دیده شده که در تصرف هر منطقه جغرافیایی پذیرش مسیحیت را بر ساکنان آن اجبار می کردند در حالیکه هم در فتح عرب و هم در فتح مغول استیلای سیاسی و نظامی خواست اصلی مهاجمان بوده و نه تحمیل آیین خود بر ملل مغلوب
ببینید چه میگویید: «خلفای اسلامی همواره سه شرط در برابر *** ساکنان اصلی *** قرار میدادند، یا پذیرش اسلام، یا باقی ماندن به دین خودشان و پرداخت جزیه [مالیات کمرشکن و نابرابر!!!] و یا *** جنگ!!! ***
این هم معنی عدالت اسلامی و آزادی انتخاب دین!
دوست گرامی، عمق تحجّر مذهبی شما واقعا مشمئز کننده است.
این مطلب بسیار ضعیف ودارای مشکل است.بسیاری ازمورخین در باره آدم کشی وغارت وسیعی که در شهرهای مختلف ایران من جمله نیشابور،اصفهان،اهواز و…….که مسلمین انجام دادند مطلب نوشته اند(طبری،مسعودی و….)این مطلب هم درست است که بعضی(عدخ کمی)از ایرانیان بخاطر نارضایتی از سیستم ساسانیان(تبعیض طبقه ای واخذ مالیاتهای سنگین) به اعراب پیوستند.اما وطن پرستان ایرانی تا آخرین توان از وطن خود(به بخاطر ساسانیان بلکه بخاطر وطندوستی ایرانیان)دفاع کردندواگر بعد از پیروزی ایرانیان در نبرد جسر شاه ساسانی نیروی ایران را برای خواباندن ششورش تیسفون ف۵را نخوانده بود،رستم فرخ زاد دمار از باقیمانده لشکر شکست خورده وتارومار شده اعراب درمی آورد.خیلی حیف شد.حمله اعراب تقریباً به اندازه حمله مغول برای ایران ویرانی به بار آورد.ایرانیان ملتی صبورند.و خود نیز اگر دراثر مراودات تمدنی با اسلام آشنا می شدندممکن بود به اسلام ایمان بیاورند.اما واقعیت اینست با جبر ودر قالب ملت مغلوب به دین ملت غالب گرویدند.دین اسلام وزتشتی بسیار به هم نزدیکند بخوصوص در مقولات انسانی..اما اعراب به انگیزه ثروت وافر ایران وفراوانی لشکر طمع به ایارن داشتند……………
دوست گرامی در اینکه اعراب به عنوان قوم مهاجم در جنگها اقدام به کشتار و اسیر گیری کرده اند شکی نیست ولی آنها دین خود رو بر ملتهای مغلوب تحمیل نکردند چنانکه در اسپانیا با وجود حدود ۷۰۰ سال تسلط اعراب و بربرهای مسلمان اکثریت ساکنین بومی اسپانیا هیچگاه اسلام نیاوردند و تحت لوای حکومتهای مسلمان زندگی کردند در حالیکه پس از سقوط اندلس دولتهای مسیحی اسپانیا با زور شمشیر اسپانیایی های مسلمان را یا وادار به تغییر دین کردند و یا از دم تیغ گذراندند . در مورد بخش اعظمی از هند هم که تحت سلطه مسلمانان بود همین مسئله وجود داشت با وجودیکه بارها فاتحان ترک و مغول مسلمان به نام جهاد و یا با انگیزه کسب غنایم به مناطق هندو نشین حمله کردند ولی اجبار دایمی برای تغییر دین در هند وجود نداشت و ما حتی شاهد تاثیر گذاری آیین هندو بر آیین های مسلمانان در این سرزمین هستیم چنانکه در بخشهایی از هند مسلمانان مانند هندوها مردگان خود را می سوزاندند . نمونه ارمنستان هم در مجاورت جغرافیایی ایران یک نمونه دیگر این مسئله است که با وجود بیش از یازده قرن تسلط حکام مسلمان از عرب و ترک و ایرانی براین سرزمین باز هم ملت مغلوب به دین ملت غالب در نیامد هر چند که از پهنه جغرافیایی آن کاسته شد .
یا شما به کلی از دین پاک زرتشت ناآگاه هستید و یا دارید به سختی تلاش میکنید که برای ادیان سامی ابراهیمی ریشههای ایرانی آریایی بتراشید! زرتشتیان دوگانه باور هستند و در اندیشه زرتشتی نیک و بد برای همیشه در ستیز هستند، این اندیشه ایرانی با شالوده ادیان ابراهیمی و از جمله اسلام هیچ شباهت و نزدیکی ندارد که جنابعالی بر این نزدیکی پافشاری میکنید. ایرانیان هیچگاه دین خودشان را با دین اعراب عوض نمیکردند به صورتی که شما ادعا میکنید و نام آن را تبادل فرهنگی میگذارید.
اگر این گونه بود که ایرانیان با زور شمشیر مسلمان شدن باید در زمان حمله مغول ها هم به دین مغول ها تغییر دین می دادند ولی حتی یک ایرانی هم به دین مغول ها نپیوست یا در زمان حمله اسکندر به ایران قطاً ایرانی ها چیزی در اسلام دیند که مسلمان شدند
چقدر شما نادان هستید. مگر مغولان چادرنشین، دین و فرهنگ داشتند که ایرانیان آن را اقتباس کنند؟؟! و برای آگاهی شما دوست عزیز نادان، اسکندر مقدونی در سال ۳۳۰ قبل از میلاد میزیسته و مسیحی نبوده و در آن زمان تمدن مغرب زمین دین خودشان را از آیینهای مهرورزی ایرانیان وام گرفته بودند! دوست عزیز و متحجّر مذهبی، شما باید پیش از اظهار نظر کردن، مطالعه کنید!
شما که دارید یک ضرب همه را به نادانی و تحجرمتهم می کنید آیا نمی دانید که اکثریت مغولان آیین شمنی داشتند و بخش قابل توجهی از آنان هم تحت تاثیر اعزام مبلغان مسیحی از اروپا به مغولستان به دین مسیحیت گرویده بودند حتی پس از حمله مغول به ایران تعداد زیادی کلیسا توسط مغولان مسیحی در ایران تاسیس شد ولی اگر طبق نظر شما صرف هجوم خارجی منجر به تغییر دین می شود باید پاسخگوی این سوال باشید که چرا با وجود تمام فعالیتهایی که مغولان مسیحی جهت ترویج دین خود انجام دادند ایرانی های مسلمان مسیحی نشدند . خواهشا مستند و مستدل پاسخ دهید وگرنه توهین و بی ادبی از هر کسی ساخته است
این نکته که شما فرموده اید اسکندر مقدونی مسیحی نبوده درست است ولی آیا او فاقد دین بود که بگوییم هجوم او باعث تغییر آیین مردم ایران نشده است . از نظر تاریخی آشکار است که اسکندر به دین یونان باستان بوده که از ادیان چند خدایی محسوب می شود او همچنین در محیطی که از نظر فرهنگی زیر مجموعه تمدن هلنی بوده ، رشد کرده است پس چگونه هجوم یک جامعه با اعتقادات چند خدایی به ایران که از نظر اعتقادی در عصر هخامنشی اکثرا موحد و پیرو دین زرتشتی بوده اند منجر به تغییر آیین مردم ایران در آن عصر نشد . همچنین تمدن هلنی در ایران نتوانست بر فرهنگ بومی ایرانیان غلبه کند و تنها به شکل جزیره ای در شهرهایی که عمدتا ساخته خود یونانی ها بود فرصت بروز یافت و عامه مردم ایران فرهنگ و دین زرتشتی خود را حفظ کردند و در انتها شما می گویید که دین تمدن غرب ملهم از آیین مهر پرستی ایرانیان است که اشتباه شما این جاست که اعتقاد به مهر پرستی را یک اعتقاد صرفا ایرانی دانسته اید حال آنکه میترائیسم یک اعتقاد آریایی است که پس از مهاجرت اقوام آریایی (که جزو اقوام هند و اروپایی طبقه بندی می شوند و احتمالا خاستگاه اولیه آنان مناطق شمالی هند بوده ) در مناطق گسترده ای از جهان از هند و ایران و اروپای غربی و اسپانیا گسترش یافت و صرفا یک اعتقاد مذهبی در محدوده جغرافیایی ایران نبوده است حال بهتر نیست که خود کمی مطالعاتتان را افزایش دهید
دوست من لشکر کشی مغول بهره برداری از دین نبود بلکه کشور گشایی بود…دین اسلام با زور وارد شد ولی با نادانی ازنسلی به نسل دیگر رفت بدون هیچ درک وفهمی ازماهیت آن..شما دین پدرانت رو انتخدب کردی جز تعدادمحدودی که بسیار انگشت َشمارند..اعراب جز دین که چیزی نداشتند مثلا بعضی ها فرهنگ دیگران راوام میگرفتند بعضی ها اخلاق بعضی ها ……ولی عراب واقعا در جهل خودساخته ای زندگی میکردن و با کشتارمردم وبه کنیزی گرفتن دخترانشان تا قرن ها مردم را به نابودی کشانددبعدها ایرانیان با درک درست اسلام تا حدودی آن را اصلاح کردند..
متاسفم برای این همه نادانی و خیلی متاسفم برای شما که این تاریخ و فرهنگ و تمدن پرشکوه ایران باستان را به تاریخ بیابانگردان بی هویت ملخ خور میفروشید ننگ به شما وطن فروشان الاغ
سلام برادر ایرانی و دینی عزیز🌹🌷🙏میلاد امام حسن ع بر شما مبارک نماز و روزه تان قبول حق🙏🙏 در بحث تاریخی و جدل با سند و مدرک باید بر حریف پیروز شد نه با توهین و تحقیر و دشنام 🌷🙏💐
۱۴۰۰ سال است که اسلام بر کشور عزیزمان حاکم شده .من و شما با اینگونه نظرات نه اسلام را ریشه کن خواهیم کرد و نه آنرا حاکم بلکه نفوذ و برتری با فکر و اندیشه سالم و فطرت پسند انسانهاست که هرکس با ارائه دلایل قوی و معنوی میتواند حرف و نظر خود را بر کرسی جدل بنشاند نه رگهای گردن🌺🌻🌻🌹🙏🙏🙏
چه مقاله نفرت انگیزی از یک نویسنده متحجّر که کمترین آگاهی از حقایق تاریخی ندارد و بدون هیچ مطالعه و با تنفر از فرهنگ و هویت ملی ایران اقدام به نوشتن میکند! شما که دین زرتشت را «منحرف» خطاب کردهاید، بدانید که در تاریخ به جز ننگ از شما نامی باقی نخواهد ماند!
دوستان اگ اسلام نبود حرام و حلال نمیشود
جالب است که ادمین های این شبکه، هر نظری را که مغایر اندیشه های خودشان باشد حذف میکنند!
خدمت دوستان از جمله جناب مصطفی باید بگویم که به جز موارد معدودی ایرانیان با زور مسلمان نشدند چون اصلا هدف اعراب از حمله به ایران گسترش اسلام نبود بلکه کشورگشایی یا همان توسعه خلافت اسلامی و کسب غنایم بود . اتفاقا اسلام آوردن ایرانیان به ضرر اعراب تمام می شد چون نمی توانستند از آنها جزیه بگیرند .
بر این مبنا اگر به دور از تعصب نگاه کنیم ایرانیان طی سه قرن طول کشید تا اکثریت قریب به اتفاق مسلمان مومن شوند و در برخی ولایات چون پارس تا قرن سوم و چهارم آتشکده ها پابرجا بود .
البته اسلام آوردن ایرانیان تا این سه قرن نه از سر ایمان قلبی و اعتقاد واقعی بلکه بیشتر برای دلایلی چون حفظ زمین ، معاف شدن از پرداخت جزیه ، حفظ پایگاه اجتماعی و ورود به ساختار سیاسی خلافت اعراب و در کل این انگیزه های مختلف اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی بود تا از سر ایمان واقعی و دلبستگی به دین فاتحان عرب . ضمن این که هنوز اقلیت بزرگی از ایرانیان زرتشتی باقی مانده بودند و هنوز مسلمان نشدند . حدود سه قرن پس از چندین نسل گذشت تا اسلام ایرانیان از سر اخلاص و ایمان واقعی بشود و آن اقلیت باقی مانده غیرمسلمان زرتشتی هم تقریبا همگی مسلمان شوند .
من میخوام در مدرسه ی پیشتازان اندیشه جوان و رادیو جوان شرکت کنم
با سلام در مورد اسلام آوردن ایرانیان برخی دوستان بجای ارائه سند و مدرک به نویسنده مقاله حمله کرده اند که نشان از تعصب بیجا و عدم مطالعه در تاریخ باستان و مخصوصا اواخر دوره ساسانی میباشد کاملا با خانم روا هم عقیده هستم بجز مسئله دین زرتشت که در مورد آن کمی کم لطفی شده در حالیکه دین زرتشت پیشرفته و کاملترین و حتی وحیانی ترین دین آندوره بوده است اما در اواخر دوره ساسانی توسط مغان فرصت طلب به تحریف گرائیده و باعث نارضایتی مردم را فراهم و در نهایت به اعتراض و تنفر مردم از دین و سیاست ساسانی منجر شده و ترغیب مردم به اسلام شدهاست (نه عرب مهاجم بلکه اسلام عدل و برابری و مساوات)
در هر حال مردم با فرهنگ ایران دوره ساسانی تشنه عدالت و مساوات بودند و مشتاقانه و اختیار و اراده خود اسلام را قبول کردند دلیل آنهم جنگ ذات سلاسل بود که ساسانیان مردم بی پناه را با زنجیر و بعنوان سپر انسانی در جلو سربازان ساسانی قرار میدادند و چون از رحم و عطوفت سربازان اسلام آگاه بودند که سربازان اسلام به مردم بی پناه و در زنجیر تیغ نمیکشند این حیله جنگی را بکار میبردند …و در نهایت مردم ایران با آغوش باز اسلام را پذیرا شدند…با تشکر
چیزی که برای اعراب بیشتر از اسلام مهم بود و بیشتر سعی میکردن ممالک مغلوب رو به اون وادار کنن زبان عربی بود نه خود اسلام به خاطر همیکنه تقریبا تمام سرزمین هایی که توسط خلفا فتح شده امروزه عرب زبان هستند درحالی که قبل از فتح شدن توسط خلفای عرب به هیچ عنوان عرب نبودن مثل مصر سوریه یا شام و الجزایر و تونس و لیبی و بقیه عربهای افریقا ایران تنها ملتیه که توسط اعراب فتح شد و اسلام رو هم پذیرفت اما هویت ایرانی خودش رو حفظ کرد در نظر من اگر مردم ایران با زور شمشیر مسلمان شده بودن همونگونه که زبان عربی رو دور انداختن و به هویت ایرانی خودشون برگشتن دین اسلام رو هم دور مینداختن اما همین موضوع نشون میده که مردم ایران اسلام رو دین حق و الهی و فرا ملی میدونن به خاطر همینکه با اینکه زبان عربی رو پس زد اما اسلام رو حفظ و تقویت کرد
دیگه نیازی نیست که از دانشمندان بزرگ مسلمان ایرانی نام ببرم
در کل ما ها نباید به خاطر دشمنی و کینه ای که با اعراب شبه جزیر عربستان داریم اسلام رو تخریب کنیم اسلام. اسلامه .
یک دین الهی و فرا قومی و ملی
اعراب مسلمانی که به ایران حمله کردن تفوت چندانی با داعش امروز نداشتن اما وحشی گری اونها مثل وحشیگری امروز داعش فقط به خوی وحشیگری اونهاست که اسلام تنها بهانه بوده
بازم میگم سعی کنین اجازه ندین که کینه و دشمنیتون با اعراب باعث بدبینی ما نسبت به اسلام بشه اسلام یک دین الهیه برای شناختش به رفتار و کردار به اصطلاح مسلمانان توجه نکنید.خود قران رو بخونید سخنان پیامبر و رفتارشون با کفار و زندگینامه امامان شاید بعتونه بهتون در درک درست اسلام بهتون کمک کنه البته اگه دنبال حقیقت هستید
این متن پراز اشتباهات است یکم فکر کنی میفهمز که هیچ کدومش با عقل جور درنمیاد
کور خوندید که بتونیددست مارا ازحمایت ایران و واب واجدادمان برداریم
وقتی حقانیت دین و مقدسات برای برخی غیر قابل توجیه عقلانی، و هیچ نفع دنیوی ندارند، و عالم پس از مرگ با جنبه اعتقادی غیرقابل اثبات برایشان بی معناست، چرا باید با اکراه و تهدید مسلمان، و از حقوق طبیعی خود محروم شوند؟ مشتاقان اسلام کسانی هستند که منافع هرچند اندک و در حد رفع گرفتاریها از ان دارند.مدافعان تندرو و خونریز اسلام کسانی هستند که منافع گسترده مادی و حکومتی دارند. تحمیل اسلام، موجب گسترش قدرتی مطلق و غیرمسئول و ظالمانه میشود که ارزشی برای اندیشه و مال و جان انسانها قائل نیست که پاسخگوی بحرانها و مفاسد و مظالم حاصل از سوء تفکر و مدیریت باشد لذا افراد نالایق و معتمد و فاقد اندیشه پویا را بر مسند امور میگمارد که سوء استفاده فراوان دارند.