بیبی منّجمه؛ اخترشناسِ ستارهخوان
پدرش رئیس پیروان مذهب شافعی و مادرش از یک خانواده سرشناس باورمند بود. کودک بود که پدرش او را با مفاهیم نخستین اجرام آسمانی آشنا کرد و افزون بر تنجیم (پیشگویی از راه ستارهبینی)، زایچهگیری (کار با جدولهای صور فلکی) را به او آموخت.
از زندگی خصوصی او آگاهی درستی در دست نیست به ویژه که در بسیاری از کتابهای تاریخی زندگی و کارهایش را با “بیجه منجمه”، سراینده سده نهم درآمیخته و شعرهایی را که به ستارگان مربوط میشوند به او نسبت دادهاند:
“کوکب بختم که بود از وی منور آسمان
بنگرای مه کز فراقت در زمین است این زمان”
او به به پشتوانه مهارتش در اخترشناسی و ستارهبینی، پایگاه و جایگاه بلندی در دربار جلالالدین خوارزمشاه و علاالدین کیقباد یافت و این دو پادشاه برای لشکرکشیهایشان از او مشورت میگرفتند و گاه او را همراه سپاه میبردند و او در کارزار خوارزمشاهیان علیه مغولان پا به پای سپاه جنگید.
از آنجا که توصیههایش را همسنگ و همپای قضا و قدر میانگاشتند، به “بیبی منجمه” مشهور شد.
همسرش از بلندآوازگان گرگان بود و همپای او در دربار فرمانداران محل، فرمانروایی میکرد، ولی آوازه بیبی منجمه از او بلندتر بود تا آنجا که پسر آن دو امیر ناصرالدین را که از تاریخنویسان سده هفتم است و تاریخ دوره سلجوقی و شرحی از مادرش را نوشته، “ابن بیبی” میخواندند.
۲۸ ساله بود که به شام رفت و پس از دو سال که آوازه بلندش به دربارها پیچید، ملک اشرف ایوبی و سپس سلطان سلجوقی در قونیه او را نزد خود خواندند. هنگامی که پیروز کارزار میان شامیان و سلجوقیان قونیه را به درستی پیشگویی کرد، در دربار قونیه ارج و قرب یافت و خلعت سلطانی و مقام “دارالانشا” گرفت و به همسرش هم لقب “ترجمان” دادند.
بیبی منجمه در ۷۰ سالگی در قونیه ترکیه کنونی درگذشت.