پیشینه زبان پارسی باستان
زبان ایرانیان دوره هخامنشی را به نام فرس باستان یا فرس هخامنشی یا پارسی باستان میشناسیم. این زبان از یک سو با زبان سانسکریت همان زبانی که نسک های (کتاب های) دینی برهمنان هند بدان نوشته شده همانندی دارد و از سوی دیگر با زبان اوستایی و هر سه از یک ریشه هستند . برجسته ترین نوشتارهایی که از زبان پارسی باستان در دست استسنگ نبشته های هخامنشی است که از دوره ی کوروش بزرگ و پس از آن بر سینه کوههابا واج های میخی نوشته شده است. از این سنگنبشته ها دورو بر پانسد واژه به زبان پارسی باستان دیدهمیشود.
افزون بر سنگنبشته ها شماری کاسه و کوزه به دست آمده که بر آنها نیز واژه هایی کنده شده است. پس از سنگنبشته ها و مهرهای دوره ی هخامنشی‚ سرچشمه ی دیگری برای آشنا شدن با واژه های پارسی باستان هست‚ که در ارزشمندی همتای بن مایه ی نخستین میباشد. ناگفته نماند که گذشته نگاران(مورخین) یونانی برخی واژه هارا به گونه ای بازگونموده اند که بسیار کم دگرگون شده‚ و با نگرش به این که یونانیان واژه های پارسی باستان را چگونه برگردان میکرده اند ‚ و کدام واج پارسی به کدام واج یونانی برگردان میشد‚ به آسانی میتوان پی برد که این نام ها به پارسی باستان چه بوده‚ وچون نام های ویژه(خاص) گاهی چند ریشه دارد به این گونه که یک نام همگانی (عام) با نامی دیگر یا با کارشد(فعل) و یا یک ویژگی(صفت) آمیخته شده‚ از این گونه نام ها هم واژه هایی به دست می آید‚ برای نمونه نام سردار پارسی را که در جنگ گرانیکوس با اسکندر نبرد کرد‚ برخی از گذشته نگاران یونانی Spithradates نوشته اند‚ و چون یونانیان س پارسی باستان را گاهی باth الفبای خود یکسان دانسته اند‚
و نام را با آن نوشته اند‚ بی گمان میتوان گفت که این نام در پارسی باستان Spithradataبوده‚ به چَمِ (معنای) داده سپهر و سپهر را به زبان پارسی باستان Spithra می نوشته اند. چنانکه مهر را Mithra میسره می نوشته اند. این گونه نام های ویژه که یونانیان تا اندازه ای درست برگردان نموده اند ‚ و از آن میتوان واژه هایی به دست آورد‚ کم نیست. و نیز چنین است واژه ی Staspesکه یونانی شده Sataspa پارسی باستان میباشد‚ و به زبان امروزی سد اسب گوییم.بنابراین از دو نام گفته شده دو واژه به دست می آید که در سنگنبشته ها نیستSpithra که برگردان سپهر است و Sat که برگردان سد(۱۰۰) میباشد.
پیداست که اینکار را در همه گاه نمیتوان کرد زیرا برخی نامها به اندازه ای دگرگونی یافته که لغزش گیری آن شدنی نیست‚ و در زمان هایی هم که خودِ واژه رامیتوان پیدا کرد‚ باید دیکته ی واژه ی دگرگون یافته درزبان یونانی هم نگرشی داشت ‚زیرا نام های ایرانیان باستان که در نوشته های گذشته نگاران یونانی دیده میشود‚ دگرگون شده و سپس به زبان های دیگر اروپایی رفته و باز دگرش یافته است کوته سخنآنکه با نگرش به انچه گفته شد گاهی میتوان در این زمینه به آماجمان دست یابیم.
آیا پارسی باستان‚ زبان گفت و شنودی(محاوره ای) دربار و مردم دوره ی هخامنشی بوده یا زبانی ویژه ی بهره گیری در فرمانها و سنگنبشته ها؟اگر چه پاسخ روشنی به این پرسش نمیتوان داد‚ زنهار چون در سنگنبشته های پادشاهان هخامنشی‚ به ویژه پادشاهان واپسین آن دوره ‚لغزش های دستوری یافته اند‚ دانشمندان بر این باورند که این زبان در دوره ی هخامنشیان هم پیر شده بود و آن را به گونه ای همیشگی در گفتار ها و پیام های کشوریشان به کار میبرده اند‚ و چون زبان گفت و شنود و نوشتارهای اینچنینی ساده تربود همه این زبان را به خوبی نمیدانستند‚ بنابراین لغزش های گفته شده برایند لغزش دبیران دفتر خانه هاست. درستی این باور را برخی یافته ها نمایان میکنند‚ زیرامی بینیم که برخی از نامهای ویژه چنانکه در سنگنبشته ها آمده با آنچه که در نگارش امروزی آنان آورده اند‚ ناهمخوانی دارد‚ برای نمونه نام داریوش در سنگنبشته هاDarayavaush است لیکن در توراتDaryush ویونانیان آن راDaryos نوشته اند ریشه ی شین در زبان یونانی نبود و آن را سین میخواندند و نیز اردشیر را در سنگنبشته هاArtaxshathraنوشته اند‚ ولی کتزیاس گزشته نگاریونانی نام دو تن از مردان درباری راArtasiras نوشته است‚ و اگربه جای سین‚ شین بگذاریم و سین واپسین را هم که یونانی است نادیده بگیریمArtashiraیاArtashira میشود و پیداست هر دو ساده تر از ارتخشتره و به زبان امروزی ما نزدیکتر است.
به هر روی برخی از زبان شناسان بر این باورند که در دوره هخامنشیان به ویژه در پایان آن دوره به همان زبان پهلوی یا به زبانی که بسیار بدان نزدیک بوده سخن میرانده اند‚ و پارسیب استان چنانکه در سنگنبشته ها به کارمی رفته‚ رو به نابودی بوده است .
با وجود این‚ نشانه های دیگر میرساند که زبان ادبی آن روزگار همان زبان پارسی باستان است که بدان چکامه ها‚ سرودها‚ فرمانها‚ رویدادها و نامه ها و… را میگفته اند و می نوشته اند.
یادمان های هخامنشی به زبان پارسی باستان
سنگنبشته های پادشاهان هخامنشی به دبیره ی میخی هخامنشی نوشته شده است. از این پادشاهان سلم ها (لوح ها) و سنگ نبشته هایی به جا مانده:
اریارمنه‚ ارشامه‚ کوروش بزرگ -داریوش بزرگ- خشیارشا – اردشیر – اردشیر دوم – اردشیر سوم – بیشتر این نوشته ها در بدنه کوه یا دیوارهای کوشکها و ستونها کنده کاری شده‚ همچون کوه بغستان بیستون و الوند و وان ارمنستان و شوش و تخت جمشید وتنگه سوئز مسر(کشور مصر) و جز اینها‚ و نیز چند نگین و مهر که دارای نامهایی است وچند کاسه و کوزه که به چهار دبیره ی پارسی باستان‚ ایلامی‚ بابلی و نگاره ای کنده کاری شده است.چند سال پیش نیز نوشتارهای زرگون و سیمین در تخت جمشید و همدان به دست آمده است. این سنگنبشته ها و سلم ها بیشتر به سه زبان و دبیره است: نخست به زبان پارسی باستان‚ دو دیگر به زبان ایلامی و سهدیگر به زبان بابلی که با زبان آشوری تنها در گویش دارای ناهمسانی میباشند است . این دو زبان (دومی و سومی) که برگردان پارسی است‚هریک به دبیره ی میخی ویژه ی خود نوشته شده است.
نشر از تاریخ ما
نویسنده : دکتر محمد معین
I was looking eevrhwyere and this popped up like nothing!