همه چیز در مورد آیین کنفوسیوس یا کنفسیوسگرایی در تاریخ چین
تعالیم کنفوسیوس ترکیبی بود از اصول اخلاقی، سیاست مُدُن و مقداری مسائل دینی.
تعالیم
تعالیم کنفوسیوس این بود که خیر و شر باهم دیگر یک انسان را میسازد و انسان چه خود بداند چه نداند از هردو جنبه استفاده میبرد. و دیگر تعلیم او اطاعت و مهربانی و اجرای عدالت بودو اینکه تشریفات مجلّل و ادب و عبادت ارزش انسان را بیان میکند. کلاً مردم باید نیک باشند و از جنبههای شیطانی در امان باشند وخود سرنوشت خود را با خوی نیکو بسازند.
قانون اخلاقی و پایه ای کنفسیوس این بود: آنچه را نمیپسندی در حق تو انجام دهند، تو نیز در حق دیگران روا مدار. او همچنین تأکید زیادی بر تعلّم و برگزاری صحیح مراسم دینی به عنوان صور مختلفی از آموزش اخلاقی داشت. او معتقد بود که خداوند منبع انسان برای خیر و فعل صحیح است، ولی در عین حال گمان میکرد خداوند به ندرت مستقیماً با مردم ارتباط برقرار میکند.[۱]
لی
وی معتقد بود که اجداد مردم طبق قاعده لی (Li) زندگی میکردند و به همین خاطر، از انواع نیکیها و برکات برخوردار بودند، ولی مردم زمان وی بر اثر رها کردن آن شیوه، از آن امور محروم ماندهاند. لی از دیدگاه کنفوسیوس معانی مختلفی داشت و برای پاکی، ادب، تشریفات و عبادت به کار میرفت. وی معتقد بود با پیروی از لی هر چیزی بسامان میآید و جامعه آرمانی تشکیل میشود.
اصول اخلاقی
وی پنج رابطه را مطرح کرد که هرگاه درست باشند، همه چیز درست میشود:
- مهربانی در رابطه میان پدر و پسر
- لطف برادر بزرگتر به برادر کوچکتر و تواضع برادر کوچکتر در مقابل برادر بزرگتر
- عدالت شوهر با زن و اطاعت زن از شوهر
- علاقهمندی زبردستان به زیردستان و اطاعت زیردستان از زبردستان
- مهربانی فرمانروایان به رعایا و وفاداری رعایا به فرمانروایان
آرمانشهر
کنفوسیوس در مورد آرمانشهر و رابطه شهریار با رعایا تعلیم میداد که هرگاه کشور نیز مطیع قانون میشوند. وی دربارهٔ انسان کامل نیز سخن گفت و صفات پنجگانه وی را چنین نشان داد:
- عزت نفس
- علو همت
- خلوص نیت
- شوق به عمل
- خوش رفتاری
پیروان
شاگردان کنفوسیوس که گفته میشود ۷۰ نفر بودند، به سراسر کشور چین رفتند و به تعلیم حاکمان و صاحب منصبان مشغول شدند و گروهی از آنان نیز گوشهگیری را برگزیدند. تعالیم این حکیم به وسیله شاگردانش تا یکی دو نسل پس از وی گسترش یافت.