تاریخ سازان و تاریخ نویسان مصر باستان

cb8ca632f6ba9d6a9cbe538b78bdbc9a.jpg (450×463)

در هر مقطعی از تاریخ جهان ثبت رویدادهای تاریخی و آگاهی یافتن از گذشتۀ مردمان و سرزمین ها دارای اعمیت بوده است. شرقیان قدیم در این زمینه نیز همانند دیگر عرصه های فرهنگی هنری، علمی و سیاسی پیشگام بوده و از خود آثار ارزشمندی به یادگار گذاشته اند. اصولاً در مشرق زمین زمام داران و آباء معابد بیشتر از دیگران این وظبفۀ خطیر را به عهد داشته اند. امپراطوران آشور از خود یادنامه ها و فتح نامه های متعددی برجای نهاده اند که هم اکنون به مثابۀ نوشته های تاریخی از آنها یاد شده و در طول تاریخ مورد مطالعه، بررسی و داوری قرار گرفته است. تیگلات پیلسر[۱] (مالازار) یکم امپراطور عهد قدیم آشور، سلمانسر سوم[۲] امپراطور عهد میانه آن سرزمین و اشوربانی پال[۳] فاتح بزرگ عهد جدید آشور از جملۀ این زمام داران تاریخ نویس به شمار می آیند. در سرزمین بابل [۴]نیز وضع به همین منوال بوده است.

حمورابی [۵] ششمین پادشاه از خاندان آموری[۶] در هزارۀ دوم پیش از میلاد مسیح یکی از برجسته ترین قانون دانان و قانون نویسان مشرق زمین بوده و قانون نامه[۷] او پایه و اساس قوانین بسیاری از کشورها در طول تاریخ قرار گرفته است.منتسکیو با قاطعیت اظهار داشته است که قوانین اروپاییان در سده های اخیر بر پایۀ منشور حمورابی تنظیم و تودین شده است. داریوش یکم سومین پادشاه هخامنشی که خود را در کتیبه هایش آورندۀ قوانین خوب معرفی کرده است، از منشور حمورابی در اصلاح قوانین حقوقی، جزایی و مالیاتی خود بهره گرفته است.

چون داریوش سخن به میان آمد باید گفت که داریوش در عین حال که یک زمام دار با قاتدار در ایران عصر هخامنشیان بود، مورخی زبردست نیز به شمار آمده است، کمااینکه وی کراراً در کتیبه هایش تأکید کرده است که … من دستور دادم … بنویسند … کارهایی را که من کرده ام تا آیندگان بدانند که من چه کرده ام …

بازگریدم به بابل قدیم که در آن بروس[۸] مورخ کلدانی که وی نیز همانند حمورابی امپراطور اخیر الذکر بابلی، کاهن معبد مردوک بود، بزرگترین اثر تاریخی خود تحت عنوان خالدائیکا[۹] یعنی تاریخ کلده را به رشتۀ تحریر درآورده است.

در میان رومیان مارک آورل[۱۰] قیصر روم که از ۲۱۵ تا ۲۷۵ میلادی زیست و از ۲۷۰ تا ۲۷۵ میلادی در مقام قیصری روم بود، یکی از شیفتگان دانش فلسفه و مطالعات فلسفی و تاریخی و سایر علوم انسانی و عقلی بوده است. وی نخستین کسی بوده است که «ریش فیلسوفی» یا «ریش فیلسوفان»[۱۱] داشته است. به سخن دیگر او نخست شخصیتی دانش پژوه و دانش دوست و سپس زمام دار و سیاستمدار بوده است.

[۱] . Tiglat Pilesser I

[۲] . Salmanssar III

[۳] . Ašurbanipal

[۴] . Babylonien

[۵] . Hammurabi

[۶] . Amurier – Dynastie

[۷] .  sُ Stele – Hammurabi

[۸] . Berossōs

[۹] . Chaldaika

[۱۰] . markus Aurelius

[۱۱] . sophenbart ُPhilo

منبع : کتاب تاریخ مصر باستان

نویسنده : دکتر اردشیر خدادادیان

نشر الکترونیکی سایت

 

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ