شکستن بینی های بسیاری از مجسمههای مصر باستان
شکستن بینی های بسیاری از مجسمههای مصر باستان
چرا بینی بسیاری از مجسمه های مصر باستان شکسته است ؟
تا به امروز به این موضوع که چرا بینی بسیاری از مجسمه های مصر باستان شکسته است فکر کرده اید . پس با ما در وبسایت تاریخ ما همراه شوید .
مصر باستان از محبوبترین تمدنهای تمام دوران است. سرزمین نیلی که به اذن خداوند برای هموار شدن راه حضرت موسی گشوده شد، خانهی دوم حضرت یوسف، منزلگاه زلیخا، آسیه و اهرام ثلاثه و…
تاریخ آن نیز از محبوبترین برههها برای تاریخدانان برجسته بوده و هست و خواهد بود، تاریخ فرعونها و مومیاییها و سازههای زیبا و دلنشینشان.
نمیتوان کسی را یافت که در طول زندگانیاش حداقل یکی از مجسمههای مصر باستان را حداقل از روی یک تصویر ندیده باشد، اما تنها درصدی از ما متوجه بینی شکستهی این مجسمهها شدهایم و شاید تصور کردهایم که علت این شکستگی آسیبدیدگی این مجسمهها باشد. اما در تصاویر دو بعدی باقیمانده از آن دوران نیز بینی شکستهی سوژهها قابل مشاهده است. علت چیست؟
شایان ذکر است که مصریان باستان قدرتهایی مهم به پیکرههای انسان نسبت میدادند. آنان بر این باور بودند که خاصیت الهی میتواند در تصویر خدا سکنی گزیند و در مورد انسانهای فناپذیر، بخشی از روح انسان از دست رفته در مجسمهای که شبیه به او تراشیده شده به گونهای به حیات خود ادامه میدهد. در نتیجه خرابکاریهایی، چون شکستن بینی مجسمهها راهی برای غیرفعالسازی قدرت یک تصویر بوده است.
کمی هم دربارهی خرابکارها صحبت کنیم. شاید بهترین توصیفی که میتوان از دستهی خرابکارها کرد این باشد که آنها خرابکار و بتشکن نبودند. آنها به صورت تصادفی به کارهای هنری یورش نمیبردند. دقت خرابکاری آنها نشان میدهد که کارگرانی با مهارت بوده و دقیقا برای همین بتشکنی آموزش دیده و استخدام میشدند. در بیشتر خرابکاریهای دورهی فرعونی تنها نام تذکره مورد هدف قرار گرفته است و این یعنی شخص مهاجم سواد خواندن داشته است.
مفهوم این مجسمهها طی گذر زمان و با تغییر آداب فرهنگی دچار دگرگونی شده است. در اوایل دورهی ظهور مسیحیت در مصر خدایان ساکن در این مجسمهها شیاطینی کافر شمرده میشدند و برای از بین بردن این کفر سنت هایی، چون ارائهی پیشکش مورد انتقاد و حمله قرار گرفتند. پس از ظهور اسلام در قرن هفتم میلادی مصریها دیگر ترسی از این اشیای سنتی باستانی نداشتند و آنها را صرفا هنر تلقی میکردند.
در مصر باستان کلمهای به معنای هنر وجود نداشته است و آنها از این اشیا با عنوان تجهیزات یاد میکردند. ایدهی وجود قدرت در تصاویر و مکانها مختص دنیای باستان نیست چرا که در دنیای کنونی نیز میراث فرهنگی و بناهای عمومی پرسشبرانگیزی وجود دارند.
وجود تذکره در فضای عمومی یعنی مبارزهی میان قدرتهای مختلف و قصهای که این قدرتها از گذشتهی پیش آمده و آیندهای که باید پیش بیاید تعریف میکنند. امروزه شاهد از دور خارج شدن گروههای زیادی از افراد با قصههای متفاوت هستیم. شاید بهتر باشد از سرگذشت فرعونها درس بگیریم. قصهای که ما از افتخارات خود میسازیم تنها با اندکی بتشکنی بازنویسی خواهد شد.