اوضاع اجتماعی مصر و تبعات سیاست های توسعه طلبانۀ فراعنۀ سلسلۀ هجدهم

http://tarikhema.org/images/2011/09/w0607gal_023.jpg

مجسمه توتمُسیس سوم – سلسله هجدهم (۱۴۷۹-۱۴۲۵ ق.م)

بدیهی است در دوره های نخستین  زمام داری فراعنۀ سلسلۀ هجدهم، سیاست های تهاجمی فراعنه به گسترش قلمرو امپراطوری انجامید ، ولی این وضع پایدار نماند.مصریان هنوز، علی رغم پیشرفت و گذشت زمان ، کماکان به شبوه های کهن پیشین حکمرانی می کردند که این امر با شرایط جدید به هیچ وجه سازگاری نداشت، لذا فراعنۀ مصر در ساختار دولت تغییراتی به وجود آوردند و کوشیدند تا از بروز ناهنجاری ها و آشوب های اجتماعی احتمالی جلوگیری  کنند. فرغون به جای یک وزیر دو وزیر را برگزید که یکی مسئولیت ادارۀ امور شمال و دیگری مأموریت ادارۀ جنوب کشور را بپذیرد و این وزیران از همان آغاز در رقابتی سهمگین با یکدیگر به سر می بردند و سرانجام وزیر بخش جنوبی برتری خود  را بر وزیر بخش شمالی حفظ کرد. حل وفصل مسائل عمدۀ مملکتی و نظارت بر امور مهم دیوانی به عهدۀ او بود.دستگاه حکومتی یا به سخن دیگر سازمان وزراتی او گسترش بی سابقه ای یافت و انبوهی از کارمندان و دبیران به خدمت او و سازمان وزراتی او درآمدند. این سازمان کلیۀ ادارت دولتی را دربر می گرفت و وزیر در جریان کامل امور به وسیلۀ منشیان و بازرسان ویژۀ خود به طور مستمر قرار می گرفت. گستردگی دستگاه وزراتی این وزیر این خطر را می توانست به دنبال داشته باشد، که وزیر، منشیان و بازرسان ویژه نتوانند کنترل خود را براین سازمان حفظ کنند. هم اکنون وزارت خانۀ او دارای اجزاء ونهادهای حساس متعددی شده بود و نظارت دقیق و مسلط و آگاه را می طلبیدند. مهمترین این ادارات، سازمان امور کشوری، آبیاری، نظارت بر اموال منقول و غیر منقول کارکنان دولت در هر رده ومقام، دادگستری وامور مالی وسازمان سپاه مصر و اجزاء آن بود. کلیۀ ادارات، مقامات دولتی محلی و شهرداری ها موظف بودند، به طور مرتب گزارش عملکرد خود و نیز درخواست ها و پیشنهادی های خود را جهت اصلاح ادرات زیر مجموعۀ خود به اصلاح وزیر برسانند. وزیر شخصاً به این تقاضاها رسیدگی کرده ودستور مناسب را درهر مورد صادر می کرد. از جملۀ این مشکلات اختلافات اراضی میان مالکان و اشراف و کشاورزان جزء بود که وزیر شخصاً با مقامات ذی ربط ومأموران قانون به این اختلافات با دقت و عادلانه رسیدگی می کرد، زیرا این گونه موراد موجب بروز تشج در جامعه شده و در مواردی شورش ها کشاوزران را به وجود آورده است.

http://tarikhema.org/images/2011/09/Mummy2G270607_468x3022.jpg

مومیایی ملکه هاتشپسوت

در مقاطعی از عمر سلسلۀ هجدهم فراعنۀ این سلسله بهترین و گسترده ترین زمین ها را متعلق به فرعون دانسته و مدعیان به املاک فرعون تحت پیگرد و مجازات قرار می گرفته اند، چون املاک زیادی برای مردم نمانده بود. لذا دعاوی بر سر املاک از حساسیت زیادی برخوردار بود و به طور مرتب بربهای زمین های کشاورزی افزود می شد. فتوحات فراعنۀ سلسلۀ هجدهم به سود دو گروه عمده شد و طبقات ممتاز و کاهنان معابد از همه بیشتر متنفع می شدند. این فتوحات به اقتدار هیئت حاکمه اهمیت زیادی می داده است. قدرت حاکمه بین دو گروه تقسیم می شد. گروه اول را اشرافیت درباری و روحانیت تشکیل می داد. این گروه در پرتو لشکرکشی های بی وقفۀ فراعنۀ سیطره طلب و ماجراجو وغارت کشورها و سرکوب ملت های مغلوب، ثروتی افسانه ای اندوخته و افزون براین قدرت خویش را با توسعۀ املاکشان بیشتر تقویت کرده، افزایش داده و به نمایش می گذاشته اند. بخش عظیمی از این ثروت تعلق به اشخاص از جمله صاحبمنصبان اشراف وکاهنان معابد می داشت. بخش قابل توجهی از زمین ها با کلیۀ ساکنان و امکانات آنها به معابد واگذار شده بود و بازهم متولیان این املاک همان کاهنان معابد بودند. به تدریج کلیۀ نهادها و اشخاص که سهمی از پیروزی های فراعنه در جنگ ها برده بودند، در فهرست بزرگ مالکان قرار می گرفته اند. به این ترتیب مالکیت نجبا[۱] و مالکیت معابد[۲] از یکدیگر تفکیک شده و مشخص معرفی می شد.

http://tarikhema.org/images/2011/09/102841691.jpg

مجسمه بانو نفر تی تی

درنظام مالکیت مصرعهد جدید معابد نیزبه بزرگ مالکان پیوسته وتحت عنوان«مالکان بزرگ ارضی»[۳] شناخته شدند.معبد آمون در تب که بیش از همۀ معابد مورد توجه بود، بی وقفه املاک جدیدی دریافت می کرد و بر ویعت املاکش افزوده می شد.توتمس سوم مرغوب ترین و بخترین مزارع و باغ های مصر علیا و سفلا، سرزمین های بارور و بردگان روی این زمین ها را که اسیران آسیایی و سیاهپوست بودند. به معبد آمون تقدیم کرد تا به این ترتیب انبارهای غلات ارباب انواع مصری پر شود. زمانی فرا رسید که معبد آمون درسایۀ این کشور گشایی ها و کسب غنائم بیشترین سهم را برد و بیش از دیگر معابد مصر زمین، برده و دهقان در اختیار داشت، امتیازات معبد آمون در تاریخ آیندۀ مصر نقش قابل ملاحظه ای را ایفا کرده است.

دومین گروه حاکم طبقۀ نظامی مصر بود که باسازمان دهی ارتش مصر به وسیلۀ توتمس سوم، تازه روی کارآمده و کاملاً جوان بود. عمدۀ تشکیل دهندگاه اعضای این ارتش جوان افسران ارشد و متوسط بودند. افسران ارشد از طرف شخص فرعون برگزیده شده و لذا به مقامات عالیه سازمان مرکزی حکومت و کاخ شاهی گمارده می شدند. این امر می توانست برسیاست داخلی و امنیت کشور و منزلت فرعون بر جامعۀ مصر تأثیرات قابل توجهی بگذارد. افسران متوسط و گاه نیز افسران جزء نیز نسبت به خدماتی که ارائه می کردند، قطعه زمینی را دریافت می کردند، شمار انبوه این افسران متوسط و جزء می توانست برای قدرت فرعون تکیه گاه ارزنده ای به شمار آید. ناگفته نماند که فرعون به درخواست های آنان توجه ویژه مبذول می داشت و آنان را مورد توجه خود قرار می داد.

http://tarikhema.org/images/2011/09/court01_view.jpg

معبد ساکارا

در وضع دهقانان تغییرات چشم گیری به وجود نیامده بود. اعضای تعاونی های کشاورزان پیوسته زیر فشارهای سنگین مالیاتی و بیگاری برای شاه (فرعون) و معابد از پای در می آمدند. فتوحات شاه این یوغ را باز هم سنگین تر می کرد، زیرا فاتحان تشویق و برانگیخته می شدند که معابد بیشتری بسازند و کاخ های زیباتری براب خود فراهم آوردند. این امر موجب شد که قرن ها مصر بابناهای عظیم خود، زیبایی و شکوه بی سابقه ای را در جهان منحصر به خود کند و ویرانه های این بناها هنوز هم تحسین بینندگان را بر می انگیزد. در یک ارزیابی کوتاه و جمعه بندی شدۀ اسناد و مدارک تاریخی مصریان، می توان دریافت که این کارها باز هم به سود فرعون و کاهنان و نجبا بود و این گونه اقدامات براساس همین منابع تاریخی، هرگز به سود دهقانان و کارگران مصری و حتی سربازان سادۀ آن سرزمین نیز نبوده است. فراعنۀ سلسلۀ هجدهم با اعمال زور و فشار مالیات های خود را از کشاورزان، دامپروران و صنعتگران دریافت می کردند، بی آنکه دولت فرعون به آنان خدماتی بدهد.

جنگ ها موجب می شد که اسیران جنگی بی شماری در جنگهایی که فرعون در آن فاتح می شد که اغلب نیز اینچنین بوده است، به کشور مصر روانه شوند. این امر بر شمار بردگان می افزود. کسی شمار دقیق این اسیران را گزارش نکرده است، ولی در یکی از مقاطع کوتاه مدت جنگ با فلسطین و سوریه، ده ها هزار اسیر به مصر آورده شده اند. این اسیران به صورت بردگان و نیروی کار بین شاه، عوامل او و معابد تقسیم می شدند. گفتنی است که در این مورد سهم شاه از معابد بیشتر بوده است. درباریان و اشراف نظامی به ویژه افسران در رسته های سواره نظام و ارابه رانان نیز از این خیل عظیم نصیبی می برده اند و شمار زیادی از اسیران به آنان نیز می رسیده است. این امر می رساند که فرعون در درجۀ اول به کسانی می اندیشیده است که پایه های تخت او را محکم نگه داشته و قدرت او را حفظ کرده اند. شمار اسیران جنگی گاهی به اندازه ای زیاد بوده است که سربازان ساده و درجه داران جزء ارتش مصر، کشاورزان و پیشه وران نیز هرکدام دارای چند برده بوده اند. این بردگان کارهای تخصصی و تولیدی را نمی دانستند، لذا در امور حمل و نقل به باربری پرداخته یا در معابد به ارائه خدمات و سایر امور مشغول می شده اند. علی رغم این کثرت بردگان باز هم جنگ ها ادامه می یافت و روز به روز بر تراکم آنها در مصر افزوده می شد. کشور گشایی فراعنه در عین حال تجارت برده را در مصر رونق بخشید و بردگان به همراه کالاهای تجاری به کشورهای دیگر فروخته می شدند و تاجران برده از این محل ثروت های زیاد برای خود کسب می کرده اند. تجارت خارجی در این گونه موارد در انحصار فرعون مصر و اطرافیان وی و روحانیون معابد بزرگ از جمله معبد آمون بود و بیش از هر زمان دیگر دارای رونق شد. گسترش بازرگانی و گشودن باب معاملات جدید تجاری در برنامۀ کار تجارت مصر قرار داده شد. تبلیغات و ایجاد مناسبات تجاری به وسیلۀ هیئت های مخصوص متشکل از بازرگانان به سرزمین های جنوبی، پونت[۴] و جزایر دریای اژه[۵] اعزام می شدند.

پس از تسخیر فلسطین و سوریه فاتحان که در رأس آنان فرعون و روحانیان قرار داشتند، آنچه را که از کالاهای خوب و ارزشمند می خواستند، در فهرست اقلام بازرگانی قرار داده و گاهی نیز از طریق لشکرکشی به برخی سرزمین های ثروتمند، به عنوان خراج سالیانه و غنائم جنگی آنها را به دست می آوردند. رابطۀ بازرگانی فنیقیه با مصر بیشتر گسترش یافت و تاجران مصری بیش از هر زمان دیگر در بندر صور حضور پیدا می کردند. سیاست جنگ طلبانۀ فراعنۀ سلسلۀ هجدهم به طور مستمر دامنۀ خود را گسترش داده و سرزمین تازه ای را برای تسخیر در نظر می گرفتند. ملکۀ هچپسوت و توتمس سوم هر کدام به لشکرکشی های عظیم به جنوب دست می زدند. در این لشکرکشی ها مقادیر فراوانی عاج، عطریات، آبنوس، طلا، نقره، مورد و جانورانی چون سگ و میمون و نیز اسیران زیادی به عنوان غنیمت کمان به مصر آورده می شد. منابع تاریخ مصر نشان می دهد که هچپسوت فرعون بانوی مصری به مراتب کمتر از توتمس سوم به لشکرکشی و کشور گشایی تمایل نشان می داده است. بخش قابل توجهی از این غنائم جنگی و کالاهایی که از سرزمین های مغلوب به مصر آورده می شد همراه با فرآورده های مصری به بابل[۶]، قبرس[۷]، کرت[۸] و سایر جزایر دریای اژه برده شده و با کالاهای دیگر مورد نیاز مصریان مبادله می گردید. تاجران پیوسته موظف بوده اند که کالاهای خود را به فرعون و معبد آمون عرضه کنندو مازاد برنیاز آن ها را در بازار به فروش برسانند.

به تدریج این وضع اقتصادی که به صورت انحصاری درآمده بود، تاجران را نیز ناراضی و ناامید می کرد و بازرگانان را که شمارشان در دورۀ زمام داری فراعنه امپراطوری نوین، افزایش چشم گیری پیدا کرده بود، به اتخاذ مواضع ضد فرعونی واداشت و روحانیان مصری نیزمحبوبیت پیشین رادیگرنداشته اند. آنچه مسلم است این فعل و انفعالات ، جنگ ها و تجارت فراگیر موجب شد که برشمار ثروتمندان مصر افزوده گردد و حتی شماری از بردگان نیز در شمار این تازه به دوران رسیده ها درآمدند. این امر به تدریج بردامنۀ مخالفت با اشراف درباریان و روحانیان می افزود. بردگان دیروز که سرمایه داران کوچک و بزرگ مصر را تشکیل می دادند در همۀ ارکان اقتصادی مصر حضور یافته و به خرید و فروش زمین و کالا مشغول بودند . شماری از این بردگان دارای زمین های کشاورزی گسترده با نیروی انسانی کافی برای انجام دادن کشت وزرع شدند. کارگاه های تولیدی و صنایع دباغی، نجاری، مسگری و سایر انواع فلزکاری و ریخته گری … به وسیلۀ همین بردگان روز به روز گسترش می یافت و این ثروتمندان و صاحبان حرف دارای بنگاه های بازرگانی و تأسیسات اقتصادی شده و به گروه عظیم بازرگانان مصری پیوسته و به تجارت های کلان مشغول شدند.

جامعۀ مصر در طول دورۀ هجدهم از نظر اقتصادی کاملاً پیشرفته و متحول گردید، ولی تضاد طبقاتی نیز از سوی دیگر نمی توانست این دگرگونی ها را تحمل کند. به این ترتیب در جامعۀ مصر به هنگام زمام داری طولانی توتمس سوم، نه تنها میان برده داران و کارگران، بلکه در دورن خود طبقۀ برده دارنیز اختلافات و تضادها بروز کرده و پیوسته شدت می یافته است. نگران کننده تر از این افزایش جمعیت در مناطق زرخیز و مهاجرت گسترده حبشی ها، فلسطینی و لیبیایی به مصر و در نتیجه تراکم جمعیت در شهرهای بزرگ گزارش شده است. تعادل جمعیتی در برخی از شهرها آنچنان بهم خورده بود که آمارگران مصری را دچار سردگمی نموده بود.



[۱] . Adelbesitztum

[۲] . Tempelbesitztum

[۳] . Grossgrundbesitze

[۴]. Pontos

[۵] . (جمعgaische.Inseln (  ُA

[۶] . Babylon

[۷] . Zypern

[۸] . Kreta (Crete)

عضویت
اطلاع از
guest

2 نظرات
پرامتیازترین
جدیدترین قدیمی‌ترین
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها
پیمان

سیکیم پارسیوی

هلن

منم با پیمان موافقم