سرکوب پارتیزان ها توسط فاشیست ها

بسیاری از مردم ندانند که دو کشور مهم و بزرگ قاره اروپا، یعنی آلمان و ایتالیا، در اواخر قرن نوزدهم به‌وجود آمدند و شکل امروزی این کشور‌ها قدمت زیادی ندارد. شبه‌جزیره ایتالیا در دوران جدید همواره تحت اشغال دولت‌های قدرتمند بود. فرانسه و اتریش ایتالیا را میان خود تقسیم کرده بودند و این مساله برای قرن‌های متمادی باعث تحقیر و آزار مردم ایتالیا بود.

ظهور فاشیسم دهه سی میلادی قرن بیستم

قیام های استقلال‌طلبانه ایتالیا در ۱۸۰۷ و در دوران حکومت ناپلئون آغاز شد و با وجود سرکوب شدید ادامه یافت. در دهه ۱۸۳۰ شورش‌های مردم ایتالیا علیه اشغالگران اتریشی و فرانسوی دوباره بالاگرفت. ایتالیایی‌ها سرزمین خود را «جمهوری ایتالیا» نامیدند و با رهبری یکی از مبارزان میهنی به نام «جوزپه گاریبالدی» ملقب به قهرمان دو جهان، اتریش را شکست داده و کشور خود را از استعمار رها کردند.

 

ظهور فاشیسم در دهه سی قرن بیستم، ایتالیا را دوباره در آشفتگی و خفقان فرو برد. این بار دشمنان مردم، دولت‌ها و جنگ‌سالاران خارجی نبودند بلکه از خود مردم ایتالیا بودند که ابتدا با شعار‌های پوپولیستی روی کار آمده و با قبضه کردن قدرت، تمام صدا‌های مخالف را خفه کرده بودند.

 

فاشیست‌ها در ایتالیا دولتی تمامیت‌خواه ایجاد کردند که در آن همه عرصه‌های خصوصی و عمومی شهروندان تحت کنترل دولت بود. این دولت پلیسی و سرکوبگر امید داشت تمام صدا‌های مخالف را با ارعاب و خشونت محو کند، اما از همان ابتدای قدرت گرفتن فاشیست‌ها، مقاومتی گسترده و مردمی علیه دولت فاشیست ایجاد شد و با وجود سرکوب وحشیانه دوام آورد.

ظهور جنبش های مخالف فاشیست در ایتالیا

ضد فاشیست‌ها عمدتا از جنبش‌های کارگری بودند و علیه اوباش اجیر شده توسط «بنیتو موسولینی» می‌جنگیدند. به گزارش رویداد۲۴ حزب کمونیست ایتالیا در سال ۱۹۲۶ تعدادی گروه شبه‌نظامی تشکیل داد و تمام گروه‌های ضدفاشیست را متحد کرد. این جنبش را ابتدا «جنبش مقاومت ایتالیا» می‌خواندند که به تدریج از مرز‌های ایتالیا فراتر رفت و به نام کلی «جنبش ضد فاشیست» بدل شد.

 

همانطور که «اریک هابزباوم» در کتاب عصر نهایت‌ها نشان داده است، با پیشرفت و گسترش فاشیسم نوعی ناسیونالیزم چپ نیز در ایتالیا و کشور‌های مخالف سلطه فاشیسم، به ویژه کشور‌های حوزه بالکان و آلبانی که خواهان بازستاندن دوباره سرزمین از دست رفته مادریشان بودند، رشد کرد.

 

بعد از شروع جنگ جهانی دوم مقاومت آلبانی و صرب به عنوان اصلی‌ترین جنبش‌های مقاومت ضد فاشیست مخفی شروع به عمل کردند. اتحاد پارتیزان‌های این دو جنبش چپ، شالوده جنبش ضد فاشیست در اروپا را تشکیل داد. درسال‌های ۱۹۳۰ در انگلستان مسیحیان به‌طور ویژه کلیسای انگلستان تبلیغات فاشیستی ممنوع شد و دولت‌های اروپایی به حمایت از جنبش‌های ضدفاشیستی روی آوردند.

 

اتحاد علیه فاشیست‌ها شور و شوقی کم‌نظیر در مردم ایتالیا ایجاد کرده بود. آن‌ها با وجود اعدام و سرکوب‌های وحشیانه بازهم قیام می‌کردند. هر قدر که اعدام‌ها افزایش می‌یافتند، شدت اعتراضات و مقاومت‌ها نیز بیشتر می‌شد.

 

«ناتالیا گینزبورگ» نویسنده بزرگ ایتالیایی، حال و هوای آن روز‌ها را به زیبایی چنین بیان می‌کند: «خیابان‌ها و میدان‌های شهر که زمانی صحنه ملال نوجوانان ما و آماج شدیدترین سخره‌گری و استهزای ما، بودند اکنون به مکان‌هایی تبدیل شده‌اند که بایستی از آن‌ها دفاع کنیم. واژه‌های میهن و ایتالیا که در گذشته وقتی روی دیوار‌های مدارس ظاهر می‌شدند در ما حس اشمئزاز ایجاد می‌کردند چرا که با صفت «فاشیست» همراهی شده و، چون پر از پوچی و خلاء شده بودند، به یک‌باره بدون قید‌ها و صفت‌ها بر ما ظاهر گشتند و چنان استحاله یافتند که گویی برای نخستین بار است که آن‌ها را شنیده و بدان‌ها اندیشیده‌ایم. ما اکنون آنجا بودیم که از میهن خود دفاع کنیم و میهن درست همان خیابان‌ها و میدان‌ها بود، درست آن عزیزان و کودکی ما بود و همه مردمی بود که عبور می‌کردند. از سر عشق به همه آن مردم ناشناخته‌ای که در حال عبور بودند و از سر عشق به آینده‌ای که ناشناخته بود، اما می‌توانستیم پرتو درخشان و قامت ستبرش را به هر زحمتی که هست در میانه محرومیت و تباهی ببینیم و بشناسیم، آری از سرچنین، عشقی تک تک ما حاضر بودیم خودمان و جانمان را از دست بدهیم.»

 

«مائوریتسو ویرولی» نویسنده کتاب «عشق به میهن» احساسات وصف شده در متن گینزبورگ را «کشف دوباره میهن» می‌نامد؛ فرایندی شورانگیز که در جریان آن خیابان‌ها، شهر، کشور و مکان‌ها به یکباره معنادار می‌شوند.

 

فاشیست‌ها تا بن دندان مسلح بودند و حمایت نازی‌ها را نیز با خود داشتند. به همین دلیل جنبش‌های رهایی‌بخش تا اواخر جنگ جهانی دوم سرکوب شدند و موفق نشدند فاشیست‌ها را شکست دهند. اما حمله متفقین به ایتالیا و آلمان باعث شد ورق برگردد. در ۱۹ آوریل سال ۱۹۴۵ که ارتش فاشیست‌های ایتالیا و آلمان نازی در حال شکست خوردن از متفقین بود، «کمیته ملی آزادی» فراخوانی برای قیام سراسری داد.

 

در ۱۹ آوریل بولونیا توسط پارتیزان‌ها هدف تهاجم قرار گرفت و در ۲۱ آوریل آزاد شد. «پارما» و «رجو نل امیلیا» در روز ۲۴ آوریل آزاد شد. «تورین» و «میلان» در ۲۵ آوریل بعد از قیامی سراسری آزاد شد. در روز‌های ۲۶ و ۲۷ آوریل یک نیروی ۱۴ هزار نفری از آلمان‌ها و فاشیست‌ها در شهر «جنوا» دستگیر شدند.

آلمان‌های شکست‌خورده تلاش کردند از ایتالیا فرار کنند. بعضی گروه‌های پارتیزانی با این شرط به ستون‌های آلمانی اجازه دادند عبور کنند که ایتالیایی‌های همراهشان را تحویل دهند. ایتالیایی‌ها در جریان مقاومت علیه فاشیسم صدمات فراوانی دیدند، اما نهایتا در سال ۱۹۴۵ دوباره وطن خود را پس گرفتند.

 

منبع رویداد۲۴

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ