تاریخچه اسپانیا، از گذشته تا معاصر

تاریخچه و معرفی اسپانیا

در این بخش با مختصری از تاریخ کشوری پر از جاذبه های گردشگری، فرهنگی، مذهبی و… آشنا خواهید شد. کشوری که  حکومت و تمدنی در آن ظهور کرده که تا ۸۰۰ سال بعد دوام یافت. کشوری واقع در جنوب غربی اروپا درشبه‌ جزیره ایبری، با جاذبه های گردشگری بی همتا، که این جاذبه ها برای هر جهانگردی بویژه مسلمانان دارای اهمیت زیادی می باشد. بویژه اگر گردشگری که این کشور را برای دیدن انتخاب می کند ذوق هنری داشته و اهل کند و کاو فرهنگ های گوناگون باشد، بدون شک در تاریخ جهانگردی و مسافرت هایش اگر نه تنها سفر به یادماندنی با تمام جذابیت هایش، که حتما جز یکی از به یاد ماندنی ترین و خاطره سازترین سفرهای حیاتش خواهد بود.

تاریخچه اسپانیا

وجه تسمیه و پیشینه تاریخی

اسپانیا Espana  از کلمه ی قدیمی Span به معنی سرزمین مخفی یا دور گرفته شده است، دلیل این نام گذاری هم جدایی این کشور از سایر کشورهای اروپایی می باشد. پیشینه رونق و شکوفایی این سرزمین به حدود ۳۵۰۰۰ سال پیش می رسد درست از زمانی که تجار فینقی بندر قادس را تاسیس کردند در حدود ۲۰۰ سال پیش از میلاد این منطقه تحت فرمان حکومت روم قرار گرفت و هیسپانیا نامیده می‌شد. شهر قادس پایتخت اندلس که در واقع در منتهاالیه جنوب شبه جزیره ایبری واقع شده به عنوان قدیمی ترین شهر اروپا به حساب می آید، رفته رفته فینقی هایی که در این سرزمین مستقر بودند به وسیله اقوام کارتاژ از بین رفتند. کارتاژها نیز در پی درگیری های بسیاری که با رومیان داشتند ناچار به واگذاری اندلس به امپراتوری رم شدند.

تاریخچه اسپانیا

موقعیت و ویژگی های جغرافیایی

این کشور در جنوب غربی اروپا و بین مدار ۳۶ تا ۴۴ درجه ی  شمالی و ۹ درجه و ۲۵ دقیقه طول غربی، تا ۳ درجه و ۱۰ دقیقهٔ طول شرقی قرار دارد. نصف النهار گرینویج از کشور اسپانیا و نزدیکی شهر والنسیا می گذرد. مساحت اسپانیا ۵۰۴/۰۳۰/۰۰۰ کیلومتر مربع است. این کشور، از نظر وسعت، پنجاه و یکمین کشور جهان است.

همسایگان اسپانیا در شمال فرانسه و آندورا، در غرب پرتغال، در جنوب جبل‌الطارق و مراکش می باشند.همچنین دارای مرزهای دریایی در شرق با دریای مدیترانه، و در غرب و شمال با اقیانوس اطلس است. طول سواحل اسپانیا ۴۹۶۴ کیلومتر است. ۸۲ درصد از شبه جزیره ایبری، متعلق به این کشور است و سرزمین اصلی، همراه با جزایر بالئار و کاناری، کشور اسپانیا را تشکیل می دهد.

زبان، نژاد، مذهب و فرهنگ

زبان رسمی این کشور اسپانیایی است. نژاد جمعیت اسپانیا در ترکیبی از بومیان شبه جزیره ایبریا و فاتحان این شبه جزیره است. اقوام و نژادهای غیر بومی، عبارتند از: رومن ها، اقوام مدیترانه ای، سوبی، وندالز، ویزیگوت ها و اقوام تتونیک علاوه بر این، یهودیان نیز در این سرزمین ساکن شده اند.

۹۷ درصد جمعیت اسپانیا مسیحی هستند. از این نظر، اسپانیا بعد از ایتالیا بیشترین میزان کاتولیک ها را دارد. تعدادی مراکز و جوامع اسلامی نیز در آن  تأسیس شده است. گروه های کوچک پروتستان، یهودی و مسلمان از دیگر اقلیت های مذهبی این سرزمین است. درباره فرهنگ اسپانیا آنچه حائز اهمیت است نقش مذهب، در تاریخ و زندگی مردم این کشور نیز می باشد. زندگی مردم اسپانیا با گذشت زمان به مرور دچار دگرگونی های بسیاری شده است. اسپانیایی ها مردمانی سخت کوش و زحمت کش و خانواده دوست و اهل مراوده و دوستی می باشند.

تاریخچه اسپانیا

سیاست، حکومت، اقتصاد

نام رسمی اسپانیا، پادشاهی اسپانیا می باشد و بنابراین نوع حکومت پادشاهی و پایتخت آن، مادرید است. کشوری دموکراتیک و توسعه‌یافته و نوزدهمین اقتصاد بزرگ دنیا از نظر تولید ناخالص داخلی می‌باشد. این کشور همچنین دارای سطح بالای استاندارد زندگی است. اسپانیا در سازمان ملل متحد، ناتو، سازمان تجارت جهانی، سازمان همکاری اقتصادی و توسعه و اتحادیه اروپا عضو است.

چگونگی پیدایش تمدن و حکومتی ۸۰۰ ساله!

در ادامه این گفتار تاریخی الی گشت قصد دارد زمینه آشنایی شما را با تمدنی که رشد و شکوفایی آن خارج از خواستگاهش بود را فراهم آورد. در دوره خلافت معاویه، فتوح اسلامی همچنان بی وقفه و با سرعت ادامه داشت و قلمرو حکومت اسلامی را گسترش می داد؛ معاویه برای خلافت خود لشکری فراهم ساخت، و ویژگی های لشکر رومی‌های شام را تقلید نمود. در عهد خلافت او بود که مسلمانان قبرس را فتح کردند و تا نزدیکی قسطنطنیه پیش رفتند. در زمان ولید بن عبدلملک، مسلمانان به ماوراءالنهر حمله بردند و سمرقند را فتح کردند و پادشاه چین را هم به پرداخت جزیه واداشتند.

گفتیم که با آغاز خلافت معاویه درگیری با رومیان بطور مستمر ادامه داشت و در سال ۴۹ قمری مسلمانان تا پشت دیوارهای قسطنطنیه پیش رفتند. در ادامه تصرف آفریقا، سودان نیز به فتوحات مسلمین افزوده شد و شهر قیروان هم بنا نهاده شد. در شرق اسلامی نیز تا بخارا و سمرقند و هند و سند و غور پیش رفتند. از این زمان به بعد، نمی‌توان فتح بزرگی را برای مسلمین یافت، زیرا دو عامل مانع از ادامه این فتوحات و پیشروی ها می شد؛ یکی اینکه رومیان با آمادگی و اعتماد به نفس بیشتری آماده رویارویی بودند و عامل دیگر که باید از نظر موقعیت جغرافیایی مورد بررسی قرار گیرد و آن اینکه دوری از مناطق جنگی، بویژه شرق اسلامی، مانع از آن بود که مسلمین بتوانند اقدامات جدی برای فتح آن دیار انجام دهند. رفته رفته مشکلات گوناگون از جمله اداره  این فتوحات، و درگیریهای قبیله ای عربها در سرزمینهای فتح شده مانع از آماده سازی نیرو برای ادامه فتوحات گردید. شورش ها و روگردانی از دین و مسائلی از این دست در مناطق فتح شده، توان و نیرو را از اعراب مسلمان می گرفت. شورشهای درونی مناطق تحت حکومت اسلامی، مانند حرکات خوارج و مخالفتهای شیعی و غیره نیز، عامل دیگری در تضعیف حکومت مرکزی بود.

اینکه چه عواملی توجه فاتحان مسلمان را به این سرزمین جلب کرده خود جای گفتگو و بحث بسیاری دارد اما به جاست به برخی عوامل آن به اختصار اشاره ای شود:

ضعف ویزیگوت ها در اسپانیا؛ یکی از دلایل سقوط هر حکومتی و پیروزی قطعی مهاجمان و فاتحان بر سرزمین مورد نظر ضعف آن حکومت است. نارضایتی های عمومی علیه حاکمیت ویزیگوتها در اسپانیا رو به افزایش بود تا جائی که بسیاری از افراد، مسلمین را تنها نجات بخش خود و حکومت اسلامی را تنها راه رهایی از وضعیت موجود دانسته و هر گونه کمکی که می توانستند برای تسلط و پیروزی مهاجمان مسلمان بکنند دریغ نمی کردند. عامل اقتصادی دلیل دیگری که پیروزی بی قید و شرط مسلمان در منطقه را قطعی می کرد، رکود و عدم رونق اقتصادی بود که موجبات نارضایتی از حکومت موجود را فراهم می آورد. عامل دیگر، رفتار بیر حمانه و خشن با یهودیان بود که موجبات ناخشنودی این گروه از حکومت ویزیگوتها را فراهم آورد و بدون شک آنها در ترغیب مسلمین برای حمله به اسپانیا تلاش بسیاری می کردند همچنین همراهی نیروهای محلی با مسلمانان از دیگر عواملی بود که موجبات سقوط آن حکومت را فراهم آورده و پیروزی و استقرار حکومت اسلامی را قطعی نمود.

 اسپانیا یا اندلس؟

نخستین گروه فاتحان مسلمان در نیمه دوم قرن هفتم میلادی به فتح اسپانیا روی آوردند. عرب‌ها پس از فتح اسپانیا نام اندلس را بر آن برگزیدند. با فروپاشی حکومت امویان اندلس، پادشاهی مسیحی اسپانیا به وجود آمد. در زمان پادشاهی فیلیپ دوم، بسیاری از مسلمانان اسپانیا اخراج و تبعید شدند. به نظر می رسد نقطه افول فتوحات مسلمانان شکست در نبرد نبرد تور در فرانسه است. نبردی که گویا نقطه پایان نفوذ مسلمانان در اروپا است. البته در دوره عثمانیان مسلمانان توانستند به وین و مجارستان هم دست پیدا کنند ولی می‌توان گفت شکست در نبرد تور نقطه آغازین افول دور اول فتوحات اسلامی می باشد.

تاریخچه اسپانیا

پایان فتوحات در اسپانیا و فرانسه

می توان گفت که با مرگ عبدالعزیز فرزند موسی بن نصیر دوره فتح و تصرف سرزمینهای غیر مسلمان به پایان رسید. شبه جزیره ایبریه (اسپانیا ) به طور کامل فتح نشده بود و به تصرف مسلمین درنیامده بود. در شمال غرب ناحیه وسیعی بود که هنوز بکر بود و پای فاتحان به آنجا باز نشده بود.

توقف پیشروی ها و فتوحات، علل شکست مسلمین

تردیدی نیست که مانند هر شکست و افول دیگری شکست مسلمانان نیز بیشتر در اثر اختلافات داخلی شگل گرفت این اختلافات بیشتر بر سر خلافت دمشق بوده که منجر به تضعیف روحیه لشکریانی شد که در سراسر امپراطوری اسلامی مشغول نبرد بودند. این زمان مصادف بود با یک مبارزه بر سر کسب قدرت میان عباسبان و امویان و اشغال کرسی خلافت! که در نهایت به برتری عباسیان و پیروزی آنان می انجامد. این مبارزات داخلی طبعا بیشتر توجه مسلمانان را به داخل امپراطوری معطوف می کرد. باید اشاره کرد اندلس غالباً به دست مسلمانان غیرعرب گشوده شد و همین مایه رفتارهای حسادت‌آمیز دربار اموی و حتی خود موسی بن‌نصیر شد.

با سقوط خلافت اموی در سرزمین های شرق عالم اسلامی به دست بنی عباس، یکی از بازماندگان این خاندان به نام عبدالرّحمان از شام به اندلس گریخت و توانست حکومت مستقل اموی را در اندلس بر پا کند، حکومتی که هرگز از جانب خلفای عباسی مورد تایید نبود. اندلس اموی نخستین حکومت مستقل از دربار خلافت دوره اسلامی است. خلفای عباسی، مانند هارون و پسرش مأمون نیز نه تنها از فتح اندلس عاجز ماندند، بلکه با پادشاهان کارولنژی فرانسه، علیه امویان اندلس پیمان دوستی بستند. هارون با اهدای کلید کلیسای بیت‌المقدس به شارلمانی، سایر مسیحیان را برای زیارت بیت‌المقدس، که زیر فرمان حکومت اسلامی بود، نیازمند شارلمانی کرد.

اندلس از همان ابتدای حکومت مسلمانان، توسعۀ فرهنگی و اقتصادی قابل توجه را تجربه کرد که تا آن زمان بی مانند بود. در چنین شرایطی اروپا با عقب‌ماندگی توصیف ناپذیر در دورۀ تاریک قرون وسطا به سر می برد. از اندلس بود که علوم و بسیاری از نشانه های فرهنگ اسلامی در اروپا منتشر شد. در سرزمین اسپانیا و برخی از سرزمین های دیگر اروپا،  در این زمان دانستن زبان عربی و سخن گفتن  به آن مایۀ فخر و افتخار بود؛ دانش‌آموختگان و تاجران مسیحی اندلس منش، روش عربی را برای خود برگزیدند مسیحیان این خطه کتب دینی و ادعیۀ کلیسایی خود را نیز به زبان عربی برگرداندند و این زبان زبان عبادت و راز و نیاز با معبود بود.

اندلس پس از سقوط غرناطه

تاریخ حضور مسلمانان در اسپانیا با از میان رفتن آخرین امارت مسلمان در غرناطه به پایان نمی‌رسد. بر خلاف قراردادهایی که ابوعبدالله نصری با فردیناند و ایزابل، پادشاه و ملکۀ اسپانیا امضا کردند و در آن جان و مال مسلمانان و یهودیان بازمانده در اسپانیا تضمین می‌شد، اما اندکی بعد تبعید و مصادره اموال و اجبار مسلمانان و یهودیان به پذیرش آیین مسیح و نیز شکل گیری دادگاه  تفتیش عقاید موجب آزار و اذیت آنان در این قلمرو گردید.

نتیجه گیری

ضعف و سقوط حکومت مسلمین در اندلس و در نهایت بیرون راندن آنها از این سرزمین پس از هشت قرن عوامل متعددی  را در بر داشت بود که از آن جمله می توان به به ضعف در اداره دولت امویان اندلس اشاره کرد.

همچنین از دیگر عوامل مهم می توان به این نکته اشاره کرد که امویان با وجود تنوع نژاد و دین در سرزمین اندلس، راهکار درستی برای مقابله با این مساله نداشته و حتی  با اعمال سیاست های نژادپرستانه عربی موجب نارضایی گسترده ای را از سوی مردم تحت حاکمیت خود، که شامل بربرها، مولدان و مستعربان بود فراهم کردند و در نهایت همین گروه ها بودند که با به سراشیب افتادن دولت اموی، علم مخالفت، استقلال و تجزیه طلبی را به دست گرفته و در مدت کوتاهی اندلس را چند پاره کردند. این دوره از تاریخ اندلس به  ملوک الطوایفی شهرت یافته و برای مسلمانان تبعات جبران ناپذیر و زیان باری را در پی داشت؛  به تحلیل رفتن قدرت مسلمانان، منازعات داخلی و تسویه حساب های خونین و غفلت از اوضاع، پای مسیحیان را به قلمرو آنان گشود.

فساد اخلاقی و عدم پایبندی به دستورات دینی که به تبعیت از طبقه حاکم مردم نیز به آن دچار شده بودند به کلی راه بازگشت به گذشته درخشان و تکرار آن پیروزی ها را مسدود نموده بود. عالمانی نظاره گر و حاکمانی بی جرأت و ناتوان و مردمی خسته و حاضر به تسلیم سقوط دولت شهرها  را سرعت بخشید.

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ