نظری به گذشته یونان باستان

اگر به این تمدن عظیمی که در صفحات گذشته طرح کلی آن ذکر شد پس بنگریم، در خواهیم یافت که یونانیان برای چه در ماراتون در برابر ایرانیان جنگیدند. نظری اجمالی به آنچه رفت، نشان میدهد که ناحیه اژه، مانند کندوی زنبور، از یونانیان جنگجوی و چابک و نوآوری که با سرسختی در هر بندری مستقر میشوند و اقتصاد خود را از مرحله کشتکاری تا مراحل صنعت و تجارت کامل میبخشند و ادبیات و فلسفه و هنری عالی به وجود میآورند، مالامال است. شگفت آور است که این فرهنگ جدید چگونه چنین سریع و پردامنه پراکنده شد و به دوران بلوغ خود رسید. قرن ششم ق‌م زمینه دستاوردهای قرن پنجم را فراهم آورد.

دوره آغازین این تمدن، در برخی از زمینه‌ها، مانند شعر رزمی و بزمی، آزادی عمومی، فعالیت فکری زنان، و تا اندازهای حکومت، از دوره پختگی آن دوره دموکراسی پریکلس برتر است. حتی بنیاد دموکراسی را هم باید در این دوره بیابیم. زیرا در پایان قرن ششم، دیکتاتورها چنان یونانیان را به نظم آوردند که برای آزادی آمادگی یافتند.

اصل حکومت مردم بر مردم که در یونان پدید آمد، در جهان امری بیسابقه بود. هنوز هیچ اجتماع بزرگی جرئت آن نداشت که بدون وجود پادشاه، حیات سیاسی را امکانپذیر بداند. این احساس غرورانگیز استقلال فردی و جمعی، انگیزه تمام فعالیتها در یونان شد; یونانیان، به برکت آزادی، در هنر و ادب و علم و فلسفه به پیشرفتهای باور نکردنی نایل آمدند. البته در آن زمان، مانند امروز، بخش اعظم جامعه به خرافات و کرامات و افسانه‌ها دل خوش کرده بود و از این راه خاطر خود را تسلا میداد. با این حال، زندگی یونانیان بر نظام دنیوی خردمندانهای استوار بود، و سیاست و قانون و ادب و علم از تحمیلات روحانیان بر کنار ماند.

فلسفه کمکم علم وجود انسان و تن و جان را با مقولات طبیعی تبیین کرد; علم، که تقریبا هیچ سابقهای نداشت، برای نخستین بار پایه گذاری شد; ((اصول هندسه)) اقلیدس تنظیم گردید; و اقلیتی از رهایشگران جامعه، روشنی و نظم و صداقت فکری را آرمان خود شمردند. این دستاوردها، و امیدی که در پرتو آنها به جان تابید، بر اثر مساعی قهرمانی مادی و معنوی، از دست مرگبار استبداد بیگانه و ظلمت خرافات مصون ماندند و تمدن اروپایی را از امتیاز خطیر آزادی برخوردار کردند. 

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ