نقش تجارت و امور مالی در آتن باستان

هر گاه فردی، یا خانوادهای یا شهری، اضافه بر احتیاجات خود کالاهایی تولید، و به مبادله آن قصد کند، تجارت آغاز میشود. اولین مشکلی که پیش میآید آن است که، به علت بدی راه‌ها، مخارج حمل و نقل سنگین است، و دزدان در دریاها به کمین نشستهاند. بهترین طریق تجارتی، ((راه مقدس)) یا راهی است که از آتن به الئوسیس میرود، ولی آن نیز همیشه از خاک و گل پوشیده شده و بسیاری از قسمتهای آن چنان باریک و تنگ است که ارابه و گاری از میان آن نمیگذرد. پلها، گذرگاه‌های خطرناکی هستند که از دیواره‌های خاکی تشکیل شده، و احتمال آنکه سیلاب محوشان کرده باشد بسیار است. حیوانی که معمولا برای حمل و نقل به کار میرود، گاو نر است، ولی رفتار این حیوان کندتر از آن است که تاجری را که بدین مقصود به وی اتکا کرده است، به دولت رساند. ارابه‌ها سست و همیشه شکنندهاند، یا در گل فرو میروند. طریقه بهتر آن است که کالای تجارتی را بر پشت قاطر ببندند، زیرا این حیوان، هم اندکی از ارابه سریعتر است، و هم از جاده‌های باریک بآسانی میگذرد. حتی برای سازمانهای حکومتی نیز سرویسهای پستی در کار نیست. نامه‌ها را به وسیله قاصد از شهری به شهر دیگر میفرستند، و در مکاتبه‌های خصوصی، باید منتظر فرصت بمانند. برای رساندن اخبار مهم، علاماتی را با آتش از تپهای به تپه دیگر میفرستند، یا به وسیله کبوتر، نامه ارسال میدارند. در بعضی نقاط، کاروانسرا یا رباطی در راه ساخته شده است، لکن 

این گونه جاها مسکن دزدان و اشرار و خانه جانوران موذی است. چنانکه، در یکی از نمایشنامه‌های آریستوفان، حتی دیونوسوس که از خدایان است، از هراکلس سراغ مهمانسرایی را میگیرد ((که در آن ساس کم باشد)).

حمل کالاها از طریق دریا، مخصوصا اگر بر حسب معمول به ماه‌های آرام تابستان موکول شود، ارزانتر خواهد بود. میزان عوارضی که از مسافران میگیرند، ناچیز است. یک خانواده با پرداخت دو دراخما (دو دلار) میتواند از پیرایئوس به مصر یا به دریای سیاه سفر کند، ولی کشتیها به مسافربری رغبتی ندارند، زیرا یا برای حمل کالاهای تجارتی، یا برای جنگ و لشکرکشی ساخته شدهاند و همیشه بر حسب ضرورت به یکی از این دو کار میروند. قدرت محرکه این کشتیها بادی است که در بادبانها میافتد، لکن هر گاه که باد نباشد، یا مخالف بوزد، غلامان کشتی را با پارو میرانند. کوچکترین کشتیهای تجارتی آنهایی هستند که با سی پارو رانده میشوند، و پاروزنان همه در یک سطح مینشینند. کشتیهای دیگری نیز هستند که پنجاه پاروزن دارند. اندکی پس از سال ۷۰۰ ق‌م، مردم کورنت اولین کشتی بزرگی را که سه ردیف پاروزن و دویست تن کارگر داشت، به آب انداختند. در آغاز قرن پنجم، وزن این کشتیها، که دماغهای بلند و زیبا نیز یافته بودند، به دویست و پنجاه و شش تن میرسد; ۲۵۲ تن غله حمل میکنند، و سرعت آنها، که حدود سیزده کیلومتر در ساعت است، موجب اعجاب مردم مدیترانه میشود.

دومین مشکل تجارت، یافتن وسیله موثقی است که برای معامله قابل اعتماد باشد. هر شهری اوزان و مقیاساتی خاص خود دارد، و در هر یک از صد مرز کشور، هر کس باید همه مقیاسات و ارزشها را شکاکانه تبدیل کند، زیرا همه دولتهای یونانی، جز آتن، با کاستن مقدار طلا یا نقره پولهای خود، تقلب میکنند.

یکی از یونانیان، که نمیدانیم کیست، چنین میگوید: ((در اغلب شهرها، تاجران مجبورند که در وقت بازگشت نیز کشتی خود را از کالای تجارتی پر کنند، زیرا نمیتوانند در ازای اجناس خود پولی بگیرند که در جای دیگر به کار آید.)) پول برخی از شهرها ترکیبی است از طلا و نقره، و اینان در کاستن مقدار طلای این ترکیب با یکدیگر رقابت میکنند. دولت آتن، از عهد سولون به بعد، با ضرب مسکوکاتی معتبر، که تصویر جغد آتنه بر آن نقش شده است، تجارت آتن را شدیدا تقویت میکند. از این رو، ((جغد به آتن بردن))، با ((زیره به کرمان بردن)) معادل شده است. چون آتن، در طی همه تحولات خود، از کاستن مقدار نقره دراخمه خودداری میکند، مردم ناحیه مدیترانه این ((جغدها)) را با رضایت کامل قبول میکنند; و همین سکه‌ها در ناحیه اژه جانشین پولهای رایج محلی 

میگردد. در این مرحله، طلا هنوز از اشیای تجارتی است; بر حسب وزنی که دارد، فروخته میشود; و وسیله مبادله و واسطه تجارت نیست. آتن در موارد استثنایی و بسیار ضروری سکه طلا ضرب میکند، و آن نیز ترکیبی است از چهارده قسمت طلا و یک قسمت نقره. کوچکترین سکه آتنی از مس ساخته شده، و هر هشت عدد آن برابر است با یک اوبولوس. اوبولوس نیز سکهای است که از آهن یا برنز ضرب شده، و چون به میخ یا میله (اوبلیسکوس) شبیه است، به این نام خوانده میشود. شش اوبولوس برابر است با یک دراخما، دو دراخما مساوی است با یک ستاتر طلا، یکصد دراخما معادل است با یک مینا، و شصت مینا برابر است با یک تالنت. قدرت خرید یک دراخما، در نیمه اول قرن پنجم، معادل است با ۳۶ کیلو غله، چنانکه در امریکای قرن بیستم نیز یک دلار همین ارزش را دارد. در آتن، پول کاغذی، قرضه دولتی، شرکت سهامی، بورس، سهام، و صرافی وجود ندارد.

بانکداری معمول است; بانکها برای تثبیت وضع خود تلاش میکنند، زیرا کسانی که احتیاج به وام ندارند، رباخواری را جرم میشمارند و فیلسوفان نیز با آنان هماوازند. مردم عادی آتن، در قرن پنجم، مال اندوزند، و اگر پولی ذخیره کنند، بیشتر آن را نزد خود پنهان میسازند و به بانکها نمیسپارند. برخی مردم پول خود را در ازای گروگان از قرار ربح ۱۶ تا ۱۸ درصد، به قرض میدهند. برخی دیگر به دوستان خویش بدون ربح وام میدهند; و کسانی نیز هستند که نقدینه خویش را در خزانه‌های معابد به ودیعه میگذارند.

معابد، به جای بانک، به افراد و به دولت، در مقابل ربحی عادلانه وام میدهند. معبد آپولون در دلفی، تا حدی، بانک بین المللی سراسر یونان است. دولتها از افراد قرضه نمیگیرند، بلکه در مواردی خاص، دولتی به دولت دیگر وام میدهد. در این میان، یعنی در قرن پنجم، رفته رفته صرافان، در پشت میزهای خویش، بنا میگذارند که پولهایی را از اشخاص به ودیعه گرفته، بر حسب مورد، با ربح ۱۲ الی ۳۰ درصد، به تاجران قرض دهند. بدین ترتیب، صرافان آتن بانکدار میشوند، گرچه نامشان تا پایان تاریخ یونان قدیم به همان شکل اول، یعنی ((صاحب میز)) باقی میماند. صرافان آتنی این روش را از خاور نزدیک آموختهاند، ولی آن را به صورتی کاملتر و بهتر درآورده، سرانجام به رومیان میسپارند; رومیان نیز به نوبه خود آن را برای اروپای جدید باز میگذارند. اندکی پس از جنگ ایران، تمیستوکلس مبلغ هفتاد تالنت (۰۰۰،۴۲۰ دلار) نزد یکی از بانکداران کورنت به نام فیلوستفانوس به ودیعه میگذارد; این عمل درست همان است که ماجراجویان سیاسی امروز میکنند و، بدان وسیله، 

در کشوری بیگانه، برای خود سرمایهای فراهم میسازند. این اولین اشارهای است که به بانکداری ((غیرمعبدی)) میشود. در اواخر این قرن، آنتیستنس و آرخستراتوس تشکیلاتی را بنا میگذارند که در دوره پازیون مشهورترین بانک خصوصی آتن خواهد شد. در این گونه ((میزداریها)) (صرافیها) پول سریعتر و آزادانهتر گردش میکند، بیش از پیش به کار میافتد، و امکانات و تسهیلاتی پدید میآورد که با خلاقیت تمام موجب پیشرفت و توسعه تجارت آتن میشود.

روح اقتصاد آتن تجارت است، نه صنعت یا امور مالی. گرچه هنوز بسیاری از تولیدکنندگان، محصول خود را مستقیما به مصرف کنندگان میفروشند، اکثریت روزافزون آنان احتیاج به وساطت بازاری دارند که کالاها را خریده، تا زمانی که مصرف کننده آماده خرید آن شود، در انبارها نگاهداری کنند. بدین ترتیب، طبقهای از خرده فروشان دوره گرد پدید میآید که کالای خود را در خیابانها، در دنبال لشکرها، در جشنها و جمعه بازارها، یا در دکه‌های میدان و نقاط دیگر شهر، برای فروش عرضه میدارند. مردمان آزاد، اتباع خارجی، و غلامان به دکانها آمده، پس از چانه زدن، جنسی را خریده به خانه میبرند. یکی از شدیدترین قیودی که زنان ((آزاد)) آتن را ناتوان ساخته، آن است که، بنابر عرف و عادت، از خرید کردن محروم شدهاند.

تجارت خارجی حتی از تجارت داخلی سریعتر پیشرفت میکند، زیرا که دولتهای یونان به فواید و مزایای تقسیم بین المللی کار پی بردهاند، و هر یک از آنان میکوشد تا در تهیه و تولید کالایی خاص تخصص یابد. مثلا، سپرساز دیگر شهر به شهر در پی مشتری نمیگردد، بلکه در کارگاه خود سپرها را ساخته، به بازارهای عصر طلایی میفرستد. در طی یک قرن، آتن از اقتصاد خانگی (که در آن هر خانواده همه احتیاجات خویش را تقریبا خود برطرف میسازد)، به اقتصاد شهری (که در آن هر شهر آنچه را لازم دارد تقریبا خود تهیه میکند)، و از اقتصاد شهری به اقتصاد بین المللی (که در آن هر کشور متکی به واردات است، و باید قیمت واردات را با صادرات خود بپردازد) راه میجوید. بحریه آتن، تا مدت دو نسل، سراسر دریای اژه را از وجود دزدان پاک نگاه میدارد. از سال ۴۸۰ تا ۴۳۰قم، تجارت چنان رونقی میگیرد که از آن پس، تا زمانی که پومپیوس در ۶۷ ق‌م دریاها را امنیت میبخشد، دیگر بدان مقام نمیرسد. لنگرگاه‌ها، انبارها، بازارها، و سواحل پیرایئوس همه گونه تسهیلات را برای تجاوزات فراهم میسازند. بزودی، این بندرگاه پرآمد و شد مرکز خرید و صدور و ورود و توزیع کالا بین شرق و غرب میگردد. ایسوکراتس میگوید: ((اشیائی را که به دست آوردن آنها از گوشه و کنار جهان دشوار است، در آتن 

بآسانی میتوان خرید.)) توسیدید نیز میگوید: ((عظمت شهر ما چنان است که فراورده‌های جهان را به سواحل این سرزمین میکشد، و در نظر مردم آتن، میوه‌های ممالک دیگر به همان اندازه طرفه است که میوه‌های کشور خودشان.)) تاجران از پیرایئوس، شراب، روغن، پشم، مواد معدنی، سنگ رخام، ظروف سفالین، اسلحه، امتعه تجملی، کتاب، و آثار هنری، که همه آنها در مزارع و کارگاه‌های آتیک تولید شده، به خارج میبرند و در مقابل از بوزانتیون (بیزانس)، سوریه، مصر، ایتالیا، و سیسیل، غلات; از سیسیل و فنیقیه، میوه و پنیر; از فنیقیه و ایتالیا، گوشت; از دریای سیاه، ماهی; از پافلاگونیا، گردو و بادام و فندق; از قبرس، مس; از انگلستان، قلع; از سواحل پونتوس، آهن; از تاسوس و تراکیا، طلا; از تراکیا و قبرس، چوب; از خاور نزدیک، پارچه‌های گلدوزی; از فنیقیه، پشم و کتان و انواع رنگها; از کورنه، ادویه; از خالکیس، شمشیر; از مصر، شیشه; از کورنت، کاشی; از خیوس و میلتوس، تختخواب; از اتروریا، چکمه و اشیای برنزی; از اتیوپی (حبشه)، عاج; از عربستان، انواع روغنها و عطرها; و از لیدیا و سوریه و سکوتیا، برده به این سرزمین وارد میکنند. مستعمرات آتن تنها بازار آن نیستند، بلکه نمایندگانی هستند که کالاهای یونان را به داخل کشور ارسال میدارند. در قرن پنجم، شهرهای یونیا رو به اضمحلال مینهند، زیرا راه تجارتیی که زمانی از آن نقاط میگذشت، در دوران جنگ ایران و بعد از آن، از پروپونتیس و کاریا عبور میکند; و آنچه، از محصولات و جمعیت، بر احتیاجات و گنجایش سرزمین اصلی یونان زاید باشد، از طریق ایتالیا و سیسیل، به خارج فرستاده میشود. مالیاتی که در سال ۴۱۳، به میزان پنج درصد، بر صادرات و واردات شهرهای امپراطوری آتن تعلق میگیرد، کلا بر ۱۲۰۰ تالنت بالغ میگردد; بدین حساب، مجموع داد و ستدی که در آن سال فقط در شهرهای امپراطوری آتن صورت گرفته، معادل با یکصد و چهل و چهار میلیون دلار است. از اینجا بخوبی میتوان میزان داد و ستد ناحیه اژه را قیاس کرد.

خطری که این نیکبختی را تهدید میکند در آن است که آتن روز به روز به غلاتی که وارد میکند بیشتر متکی میگردد. اصراری که در حفظ تنگه داردانل و دریای سیاه دارد، و استعمارطلبی مداوم وی در سواحل و جزایری که بر سر راه تنگه‌ها قرار دارند، و نیز لشکرکشیهای نکبتبارش به مصر در ۴۵۹، و سیسیل در ۴۱۵، همه بدین سبب است. بر اثر همین اتکا و احتیاج است که آتن ((اتحادیه دلوسی)) را به امپراطوری تبدیل میکند، و هنگامی که، در سال ۴۰۵، اسپارتیان ناوگان آتن را در تنگه داردانل نابود میکنند، آتنیان به گرسنگی میافتند و ناگزیر تسلیم میشوند. ولی با اینهمه، تجارت آتن سبب توانگر شدنش میشود و با درآمدهای حاصله از مستعمرات امپراطوری، موجبات توسعه فرهنگی وی را فراهم میسازد. بازرگانانی که به همراهی کالاهای خود، نقاط مختلف مدیترانه را سیاحت کردهاند، با عقایدی دگرگون شده، و افکاری بیدار و باز، به کشور خویش مراجعت میکنند، آداب و نظریاتی تازه با خود میآوردند، قیود قدیم را در هم میشکنند، کاهلی دیرین را رها میکنند، و محافظه کاری خانوادگی را، که از مختصات اشرافیت روستایی است، به روح ترقیخواهی و فردگرایی تمدن تجاری مبدل میسازند. شرق و غرب در آتن با هم تلاقی، و در آداب و رسوم یکدیگر تاثیر میکنند. اساطیر باستانی تسلط خویش را بر افکار از دست میدهند، آسایش مردم فزونی مییابد، بحث و تحقیق ادامه مییابد، علم و فلسفه رشد میکند، و آتن زندهترین و فعالترین شهر زمان خویش میشود.

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ