پیشه مذهبى – عقیدتى گورونانگ
با پيشه مذهبى عقيدتى گورونانگ اشنا شوید
پیشه مذهبى – عقیدتى نانگ :
((نانگ )) از مریدان ((کبیر)) بود که در سال ۱۵۳۸ میلادى بانى مذهب سیک بود. کبیر در صدد بر آمد که میان پیروان مذاهب هندو و فرقه هاى اسلامى تفاهم و توافق به وجود آورد. بنابراین خیلى از مسلمانهاى هندى الاصل مقیم کشمیر هند، اصالت مذهبى سیک داشته اند و بعد از اینکه اسلام آوردند، به عتبات عالیان اسلام شیعه مهاجرت کرده و در کشورهاى همسایه هند ساکن شده اند. گورونانگ تحت تاءثیر تصوف اسلامى و آئین ((بودا)) قرار گرفت . هر چند جانشینان ((نانگ ))عقاید او را تحریف کرده اند
((جواهر لعل نهرو)) مى گوید: پس از آنکه اسلام وارد هند شد و جائى یافت ، اصلاح طلبان جدیدى در میان هندوان و مسلمانان پدید آمدند که مى خواستند اسلام و هندوئیزم را به هم نزدیک تر سازند. براى رسیدن به این هدف کوشیدند که هر چه در این دو مذهب مشترک است ، بر آن تکیه کنند و از موارد افتراق و اختلاف آن دو مذهب (در مراسم و عبادات ) دورى نمایند و حتى کوشیدند یک دین التقاطى از اسلام و هندوئیزم به وجود آورند.
این کار بسیار دشوار بود و قرنها بر سر آن کوشش شد. برخى از پادشاهان هند مخصوصا اکبر شاه هندى در این راه سخت کوشید. ((رامانند)) که در قرن ۱۴ میلادى در جنوب هند مى زیست ، نخستین مصلحى بود که درباره این ترکیب به موعظه پرداخت . در میان پیروان رامانند، فردى به نام ((کبیر)) بود که بعدها شهرت و محبوبیتى بسیار به دست آورد و از استاد خود پیشى جست . وى که فردى ریسنده و مسلمان بود، در تقویت وحدت هندوئیزم اسلام کوشید ترانه هاى عارفانه و عاشقانه او امروز در دورترین دهکده هاى شمال هند معروف است .
او نه هندو بود و نه مسبلمان و در عین حال هر دوى آنها!! افرادى از طبقات مختلف هند پیرو او شدند. لازم است بدانیم که در اشعار برخى عرفاى مسلمان قرون اخیر آثار سبک هندى شعر و محتواى هندوئى مشهود است . و این ، به همان پیشینه مذهبى آنان بر مى گردد که ابتدا ((سیک )) بوده اند یا ((هندو)) و بعد مسلمان شده اند. و این واقعیت بیشتر در مسلمانان هندى اهل کشمیر هند مشهود است .
وقتى کبیر مرد، جسد او را با پارجه اى پوشاندند، پیروان هندوى او مى خواستند جسدش را بسوزانند و مریدان مسلمان او مى خواستند جسدش را دفن کنند. مدتى مشاجره کردند. وقتى پارچه را برداشند، دیدند چند شاخه گل بیشتر وجود ندارد. هر چند این داستان مى تواند خیالى و عارى از حقیقت باشد، اما بسیار لطیف و دلکش است . کمى پس از فوت ((کبیر بزرگ ))، مصلح دیگرى در شمال هند پیدا شد. این شخص همان ((گورونانگ )) مؤ سس ((فرقه سیک )) بود.
نانگ رهبر این فرقه به ((بت و بتخانه )) اعتقاد نداشت . در اشعار عرفاى سیک مشرب ((بت و بتخانه )) به صورت سمبل به کار رفته و رمزى از حیقیت است . نانگ به ریاضت روى آورد و شیوه درویشى پیشه ساخت . ابتدا به ((کم خورى )) پرداخت و بعد از آشامیدن ((شیرگاو)) اکتفا کرد. و آنگاه به خوردن ((روغن )) و بعد به خوردن ((باد)) مشغول شد.
دوران باد هوا خورى یعنى فصل رسیدن مائده هاى آسمان است . ((نانگ )) از خوردن گوشت خوددارى مى کرد. اما مریدان و پیروانش بعدها گوشت مى خوردند. ((نانگ )) همه مردم را مخلوق مى دانست نه خالق . او منکر ((حلول و اتحاد)) بود. وسیله تقرب به ((حق )) از نظر ((نانگ )) کمک به جانوران و آزار نرساندن به آنها مى باشد.
((نانگ )) در لغت سانسکریت به معناى ((شفاى درد)) یا ((هستى صرف )) است که به ((بابانانگ )) شهرت یافته است و به احترام ، وى را ((گرونانگ دیوجى )) گویند.
نانگ گفته است : آنان که به خدا پیوستند، رو سفید هستند، خالق با مخلوق و خلقت یا خلق است . پس خداوند در همه جا هست و نباید به کسى ناسزا گفت .
((سیک )) (به کسرسین ) ((شیر)) را گویند و ((گور)) (به ضم گاف )) به معناى ((پیشوا و مقتدر)) است . عده اى از این گورها اهل سلوک بودند و برخى از خواص این فرقه به سلوک مى پرداختند و به روح نانگ و دیگر ((گورها)) متوسل مى شدند و تا زمان ((گورى پنجم )) اهل سلوک بودند. در حال سلوک باید از مشروبات و دخانیات دورى کنند، از روشنائى و اصوات و خواب پرهیز کنند، دروغ نگویند، فکر بد نکنند، هر صبح آب تنى کنند، در ساعاتى از روز خلوت کنند و با همسر خود نیامیزند. روز متولد ((گورونانگ )) در هند تعطیل است . سیکها پس از ((گورى دهم )) در انتظار موعودى نمى باشند.
روحانیت ؛ از میان پیروان این مذهب ، عده اى سمت ملائى و رهبرى مذهبى سیکها را بر عهده دارند، گروهى واعظ مى شوند و برخى علم موسیقى مربوط به مذهب را مى آموزند. گور به کسى گفته مى شود که آماده سلوک روحى است . گور باید مطالبى را که سینه به سینه نقل شده (یعنى در کنتب مقدس وجود ندارد و سماعى است ) به شاگرد خود بیاموزد.