تاریخ ایران از منظر منابع بیگانه

با توجه به اینکه بخش عظیمی از دانسته‌های ما از تاریخ ایران باستان، مربوط به منابع بیگانه یونانی و رومی می‌شود، و با درنظرگرفتن اینکه اغلب نوشته‌های آنان از دید یک دشمن نوشته شده، اما گاها اطلاعات خوب و جالبی بدست‌مان می‌رسانند. من فکر می‌کنم در میان تمامی منابع بیگانه‌ای که اکنون در دست داریم،‌ منابع چینی کمترین جهت‌گیری را دارند.

بسیاری از هم میهنان ما به اشتباه جاده ابریشم را منسوب به دوره هخامنشی می‌دانند اما شگفت‌آور است که بدانید که با وجود آنکه هخامنشیان قلمروی بسیار وسیعی داشتند و به نزدیک مرزهای چین رسیده بودند، اما این دو امپراتوری از یکدیگر خبری نداشتند.

نخستین برخوردهای ایران و چین تقریبا به سال‌های ۱۴۰ پیش از میلاد می‌رسند که در چین امپراتوری هان و در ایران امپراتوری اشکانی فرمانروا بودند. هون‌ها مکررا به قلمروی امپراتوری هان هجوم می‌بردند و امپراتوران هان به آنان هدایای بسیاری اهدا می‌کردند تا از هجوم آنان جلوگیری کنند. وقتی در سال ۱۴۰ پیش از میلاد امپراتور اوو به تخت سلطنت نشست؛ تصمیم گرفت باج دادن به قبایل وحشی هون‌ها را که به نوعی توهین به امپراتوری چین بود، متوقف سازد.

چون به او خبر رسید که هون‌ها امپراتوری عظیم کوشانیان (حکومتی در قسمت شرق قلمروی اشکانی) را درهم شکسته و پادشاه آن را کشته‌اند و از جمجه وی جامی ساخته‌اند. امپراتور اوو برآن شد تا با اتحاد با کوشانیان کار اقوام هون را یکسره کند. ولی مشکل کار این بود که هیچکس از موقعیت جفرافیایی کوشانیان و فرهنگ و رسوم آن باخبر نبود.

…از این رو کسانی مایل بودند تا به سرزمین کوشانیان بروند و پیغام امپراتور را به آنان برسانند. جانگ چیئن یکی از افسران جوان و غیوری بود که داوطلب اینکار شد و با پشتیبانی امپراتور روانه ماموریت شد. رسیدن به سرزمین کوشانیان مستلزم عبور از سرزمین‌های اشغالی تحت نظارت هون‌ها بود. به همین جهت وقتی که جانگ چیئن رهسپار سرزمین کوشانیان شد، توسط هون‌ها دستگیر و به مدت ۱۰ سال زندانی شد.

بالاخره موفق به فرار گردید و توانست از راه فرغانه و سغد و باختر به سرزمین کوشانیان برسد. جانگ چیئن پس از ورود خبر یافت که پادشاه پیشین کوشانیان بدست هون ها از پای درآمده و پسر وی بر تخت نشسته است. از آنجایی که مردم زندگی مرفه و آسوده‌ای داشتند، پادشاه جوان مایل به درگیری مجدد با هون‌ ها نبود و اتحاد با چین را که توسط جانگ چیئن عنوان شده بود رد کرد.

گرچه او در ماموریت خود موفق نبود اما مسافرت سیزده‌ساله‌اش به سرزمین‌های غربی به او این فرصت را داد که اطلاعات مفیدی درباره اوضاع جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این مناطق از جمله آن‌شی (همان اشکانیان که به شکل آن‌شی در منابع چینی درآمده) جمع آوری کند.

در حقیقت مناطق غربی که جانگ چیئن برای اولین بار از آنها بازدید کرد از تمدن و فرهنگ ایرانی اشباع شده بود و مردم فرغانه و سغد و باختر به زبان ایرانی تکلم می‌کردند و تمدن آنها نیز ایرانی بود.

جانگ چیئن در گزارش خود که به امپراتور اوو تقدیم نمود، ایران را چنین وصف کرده است:

«آن‌شی در چندین هزار میلی غرب کوشان قرار گرفته است. مردم یکجانشین هستند و به کار زراعت و کشت برنج و گندم و انگور مشغول‌اند. شهر‌های آنان با برج و بارو محصور شده است. به‌علاوه تعداد چند صد شهر محصور بزرگ و کوچک دیگر نیز تحت انقیاد ایشان است. آن‌شی کشوری است بسیار عظیم و مساحت آن چندین هزار میل است. در این سرزمین بازارهای زیادی هست و مردم و بازرگانانِ آن با استفاده از قایق و ارابه به سرزمین‌های همجوار مسافرت می‌کنند. در این سرزمین پول‌های نقره که چهره پادشاه روی آنها ضرب شده مورد استفاده قرار می‌گیرد. وقتی‌که پادشاهی می‌میرد چهره پادشاه جدید روی سکه‌ها ضرب می‌شود. در نگارش از چرم استفاده می‌کنند و دارای خطوط افقی می‌باشند.»

میان سال‌های ۱۱۵ و ۱۱۷ پیش از میلاد، جانگ چیئن برای بار دوم رهسپار سرزمین‌های غربی شد. در این مسافرت، چندتن از معاونان خود راه به کشورهای فرغانه، سمرقند، باختر، کوشان، هندوختن و ایران فرستاد و خود به چین بازگشت.

جانگ چیئن با این اقدامات متهورانه جهت آشنا کردن چین با ممالک غربی آن، درواقع پیش قراول و طلایه دار آشنایی و حسن روابطی شد که بعدها طی قرون متمادی به‌صورتی گسترده‌تر ادامه یافت. او چگونگی کشت انگور و جو را به‌صورت تحفه‌ای گرانبها از ایران به چین برد. جانگ چیئن در حدود سال ۱۱۴ پیش از میلاد درگذشت.

روایت

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ