دورههای فرهنگ و دانش ایران
تعلیم و تربیت در دوره ساسانی
عصر ساسانی یکی از درخشانترین دورههای فرهنگ و دانش ایران پیش از اسلام میباشد و بسیاری از پژوهندگان و دانشمندان برآنند که ریشه و شالوده تمدن و نهضتهای علمی و دانشهای اسلامی ، همین فرهنگ و دانش ایرانی بوده است، زیرا نوشتهها و کتابهای علمی پهلوی و همچنین کتابهای یونانی و هندی که به زبان پهلوی برگردانده شده بود ، به عربی ترجمه و پایه و مایه فرهنگ اسلامی گردید.
در پایان این مقاله سعی خواهد شد که برای تأیید این موضوع به آراء و عقاید دانشمندان و پژوهندگان دوره اسلامی و خاورشناسان قرون اخیر تا اندازهای که مجال سخن باشد اشاره گردد. جنبشهای علمی و پیشرفتهای فرهنگی ایران در عهد ساسانی از زمان اردشیر ، بنیانگذار شاهنشاهی ساسانی و شاپور اول آغاز و در دوران فرخنده و طلائی خسرو انوشیروان به برترین پایه و اوج خود رسید ، تا آنجا که ایران در بین کشورهای مشرقزمین از این لحاظ نیز در اعداد بزرگترین و برجستهترین دولت جهان شمرده میشد.
پادشاهان این دودمان، آنهائی که دانش پژوه و دانش پرور بودهاند از تجلیل و تشویق دانشمندان، خواه ایرانی و غیر ایرانی و جلب آنها به دربار و مراکز علمی ، فروگذار نکردهاند، و این رویه تا بدان پایه رسید که انوشیروان پس از باز گشت برزویه حکیم از مسافرت هندوستان، او را با اعزاز تمام پذیرفت و نزد خود نشانید و به او گفت: هرچه خواهی به تو میدهم هر چند که شرکت در پادشاهی باشد. لیکن متأسفانه ذخایر و آثار علمی ایران که در این دوره اندوخته شده بود، هنگام تاختوتاز تازیان و برچیده شدن شاهنشاهی ساسانی، به دست مهاجمین بیدانش و متعصب، از بین رفت و طعمه آب و آتش گردید.
معدودی از آن که از تباهی و رویدادهای تاریخی در امان بماند همانها است که بعدها در زمان خلفای دانشپرور عباسی به عربی ترجمه شده و پایه و مایه دانشهای اسلامی گردید.
آموزشگاهها
از تحقیق و تفحص در تاریخ ایران عصر ساسانی چنین برمی آید که سازمان های علمی و تربیتی آن روزگاران عبارت از خانواده، مدرسه و آتشکده ها بودند. براساس نوشته های کتاب کریستین سن، غلامی از خدمتگزاران دربار خسرو اول تفصیل تعلیماتی را که آموخته بود بیان داشته است. روشن است که آگاهی از چگونگی آموزش یافتن او کمک بسیاری برای شناخت ویژگی های آموزشی آموزشگاه های عصر ساسانی می نماید.
«در سن مقرر او را به مدرسه گذاشته اند و قسمت های مهم اوستا و زند را به مانند یک هیربد در آنجا از برکرده، سپس در تعلیمات متوسطه ادبیات، تاریخ، فن بیان، هنر، اسب سواری، تیراندازی، نیزه بازی و به کار بردن تبرزین را آموخته و موسیقی و سرود و ستاره شناسی را فرا گرفته و در شطرنج و سایر بازی ها به حد کمال رسیده است و…»
همچنان که پیشتر نیز یاد گردید، عصر ساسانیان با گسترش و توسعه آیین مسیح و همچنین ظهور مکتب های مانوی و مزدکی که مبلغان هریک از اینان در آموزش و تعلیم اصول مورد نظر خویش کوشا و فعال بودند همراه گردید. از سوی دیگر، توسعه و پیشرفت باورهای بودایی و عقاید و افکار چینی نقش اساسی در ایجاد سازمان های نوین آموزشی در ایران ساسانی ایفا نمود، بر این اساس، آموزشگاه ها هم از نظر کیفیت و هم از نظر کمیت توسعه یافته و بسط پیدا نمودند.
بارزترین نمونه آموزشگاه های عصر ساسانی دو مدرسه مشهور ایرانی یکی در شهر «رها» و دیگری در شهر «نصیبین» بود که هریک حدود هشتصد جوینده دانش در خود جای داده بودند. بنا به اسناد به جای مانده از آن دوران، مدت تحصیل در مدرسه نصیبین سه سال بود و طی دو دوره تابستانی و زمستانی مجالس درس برگزار می شد. برای اقامت شاگردان آن نیز مجموعه های متشکل از خانه های کوچک اختصاص یافته بود که در هرکدام هشت الی ۱۰ نفر می زیستند.
از دیگر سوی، شاگردان بدون اجازه مسوولان مدرسه حق خروج از محوطه مدرسه را نداشته و تنها به هنگام تعطیلی مجالس درس اجازه بیرون رفتن می یافتند. شایان توجه است که کلاس های درس مدرسه نصیبین به طور معمول از صبح تا شام برقرار بود. در این روزگار با گسترش دین مسیح و زبان سریانی، حوزه های علمی بسیاری به توسط مسیحیان در شهرهای مختلف ایران بنیان نهاده شد. از این مدارس دانشمندان بزرگ و نام آوری چون نرسی و فرهاد، رئیس دیر شهر موصل و پولس ایرانی که کتابی مشتمل بر بحث منطق به ویژه منطق ارسطویی برای انوشیروان نوشت برخاستند.
نجوم و هیئت
یکی از علوم متداول و پیشرفته در دوران ساسانیان علم نجوم و هیئت بود که دانشمندان و منجمان دوره بعد از اسلام از بقایای کتابهای این دوره استفاده کردند و از عقاید ایرانیان در این باب هم ردیف با عقاید رومیان و بابلیان و هندیان مطالبی نقل نمودهاند که مورد تأئید و استفاده ستارهشناسان و علمای علم هیئت قرار گرفته است.
فلسفه مانی – اندیشه مزدک
در عهد ساسانی دو مکتب نوین مزدکی و مانوی ظهور نمودند و البته این دو مکتب صفحاتی نوین را در تاریخ فلسفه ایران باز نمودند که به جای خود شایان توجه است. آنچه روشن است، مزدکیان و مانویان به تبلیغ اصول خویش پرداخته و بدین ترتیب این دو مکتب توسعه ای روزافزون یافتند، به خصوص حکمت مانوی گسترش بسیار یافت و در پهنه وسیعی از دنیای آن روزگار یعنی از چین تا سرزمین گل (فرانسه) هوادارانی یافت.
شایان توجه است که مانی برای سهولت آموزش اصول آیین خویش به مردم عادی و بی سواد از تصاویر زیبا سود می جست و به همین سبب به مانی نقاش نیز ملقب گردید. از معروفترین کتاب های او که تصاویر زیبا در آن جلوه می نمود کتاب ارژنگ را می توان نام برد.
مزدک نیز با نشر افکار خویش که به مرام اشتراکی اشتهار یافته بود و بسیار به فلسفه مارکسیستی – سوسیالیستی امروزین شباهت داشت از نیروهای موثر در فرآیند دانش و دانش پژوهی عصر ساسانی به شمار می آمد. پیام اجتماعی فلسفه مزدک ایجاد نظام مساوات جویانه توزیع ثروت بود. آیین مزدک که از نظر اقتصادی به تقریب ماهیت سوسیالیستی داشت یک جنبش دینی عرفانی با جنبه های اجتماعی نیرومند بود.
جنبشی که توسط مزدک برپا گشت خیزشی توده پسند و برابری خواهانه بود که در شکل افراطی خود برابری توزیع ثروت و شکستن یا کاستن موانعی را توصیه می کرد که سبب شده بود دارایی و زن در دست طبقات ممتاز قرار گیرد. فردوسی در اثر سترگ خویش، شاهنامه، جزئیات بیشتری درباره فلسفه اخلاقی و اجتماعی آیین مزدک به دست داده و اقرار داشته است که در آیین مزدک انسان می بایست بر پنج دیو رشک، کین، خشم، نیاز و آز چیره باشد تا سعادتمند گردد.
در حقیقت، همانگونه که دکتر احسان یارشاطر، از نویسندگان مجموعه تاریخ ایران دانشگاه کمبریچ، اذعان داشته است فلسفه اخلاقی مزدک بر پایه های صلح و عدالت مبتنی بود. وی بر آن باور بود دور کردن رنج از مردمان که علت آن وسوسه های دیو تاریکی است تنها با از میان برداشتن انگیزه های هم چشمی و ستیزه و با سهیم کردن مردم در بهره برداری از وسایل و منابع موجود با روحیه عشق به برادری و برابری امکان می یابد. مزدک نیز چون مانی کتابی را برای تبلیغ آیین خویش نگاشته بود که امروزه در دست نمی باشد، اما در منابع تاریخی سده های نخستین اسلامی به دو ترجمه ابن مقفع و ابان لاحقی از آن اشاره شده است.