خواجوی کرمانی
نام اصلی : کمالالدین ابوالعطاء محمودبن علیبن محمود
زمینهٔ کاری : شعر، عرفان، ریاضیات و طب
زادروز : ۶۸۹ (قمری) – کرمان
مرگ : ۷۵۲ (قمری) – شیراز
ملیت : ایرانی
جایگاه خاکسپاری : تنگ الله اکبر شیراز
در زمان حکومت : اییلخانان
لقب : نخلبند شاعران
سبک نوشتاری : سبک عراقی
کمالالدین ابوالعطا محمودبن على بن محمود مرشدى کرمانى عارف بزرگ و شاعر استاد ایران در قرن هشتم هجرى است. نسبت مرشدى به سبب انتساب او به فرقهٔ مرشدیه یعنى پیروان شیخ ابواسحق کازرونى است. بعضى از تذکرهنویسان به او عنوانهاى ‘نخلبند شعرا’ و ‘خلاقالمعانی’ و ‘ملکالفضلا’ نیز دادهاند. تخلص او در همهٔ شعرهایش ‘خواجو’ است که خود مصغر خواجه و این تصغیر از باب تحبیب است. ولادت شاعر به تصریح خودش به سال ۶۸۹ هـ اتفاق افتاده است.
وى که از خانوادهاى سرشناس در کرمان بود دوران کودکى را در آن شهر گذرانید و سپس سفرهاى طولانى به حجاز و شام و بیتالمقدس و عراق عجم و عراق عرب و مصر و بعضى از بندرهاى خلیجفارس کرد و در این سفرها توشهها از دانش و تحقیق اندوخت. خواجو چندگاهى در بغداد اقامت گزید و در سال ۷۳۲ هـ مثنوى هماى و همایون را بهنام سلطان ابوسعید و وزیرش غیاثالدین محمد در آن شهر به انجام رسانید و در سال ۷۳۶ به ایران بازگشت اما چون ابوسعید بهادرخان را مقتول یافت و غیاثالدین محمد هم مدتی، پس از ورود خواجو بهدست مخالفانش به قتل رسید و خواجو به قول خود سلطانیهٔ بىسلطان را لایق اقامت ندید(۱) به اصفهان رفت و پس از چندى اقامت، از آنجا به کرمان و فارس سفر کرد و در پناه خاندان اینجو علىالخصوص در ظل عنایت شاه شیخ ابواسحق درآمد و در حالىکه رقیب او امیر مبارزالدین را نیز مدح مىگفت مدتى به رفاه گذرانید تا بدرود حیات گفت.
از آن خواجو ازین منزل سفر کرد که سلطانیه بىسلطان نخواهد
خواجو پسرى داشته است بهنام مجیرالدین ابوعلى سعید که از او در منظومهٔ کمالنامه که بهسال ۷۴۴ سروده است نام مىبرد. وى غیر از پیران گذشته (شیخ ابواسحق کازرونى م ۴۲۶ و سیفالدین باخرزى م ۶۵۸) عدهٔ کثیرى از بزرگان و معروفان عهد خود را مدح کرده است که از آن جمله امینالدین بلیانى و شیخ علاءالدولهٔ سمنانى و از پادشاهان سلطان ابوسعید بهادر (م ۷۳۶)، اَرپاگاون (م ۷۲۶)، شیخ حسن ایلکانى (م ۷۵۷) جلالالدین شاه مسعود اینجو (م ۷۳۶)، خواجه تاجالدین احمدبن على عراقى وزیر امیر مبارزالدین، خواجه بهاءالدین محمود یزدى و خواجه شمسالدین محمد صاین از همه معروفتر هستند از این میان خواجو نسبت به شیخالاسلام امینالدین بلیانى و شیخ علاءالدولهٔ سمنانى ارادت بسیار مىورزید و ظاهراً مدتى در خانقاه شیخ علاءالدوله اقامت گزید و به گردآورى دیوان او همت گماشت و چون به فرقهٔ مرشدیه اختصاص داشت و از پیروان شیخ امینالدین بلیانى بود نسبت به این شاعر عارف که ذکرش گذشت عشق مىورزید.
از میان معاصران خواجو، حافظ از همه مشهورتر است. خواجو، که به سال و تجربت شاعرى بر خواجه تقدم داشت، در مدتى که مقیم شیراز بود مانند دوستى که سمت رهبر داشته باشد بر اندیشهٔ حافظ پرتو تعلیم افگنده بود و بههمین سبب است که در دیوان خواجهٔ شیراز بیتهاى بسیارى را مىبینیم که به تقلید یا به استقبال از غزلهاى خواجو ساخته و یا گاه معنى و لفظى از او اقتباس کرده است (رجوع شود به مقدمهٔ دیوان خواجو به قلم آقاى احمد سهیلى خوانساری، ص ۴۷ تا ۵۴.).
مرگ خواجو در حدود سال ۷۵۲ هـ و گویا در شیراز اتفاق افتاد و گور او در تنگ اللهاکبر شیراز نزدیک دروازهٔ قرآن واقع است.
آثار خواجو
آثار خواجو متعدد و کلیان او مفصل و از هر حیث سزاوار دقت و شایان اهمیت است. وى که سرودن شعر را از اوان جوانى آغاز کرد تا پایان حیات به آفرینش آثار منظوم و منثور خود سرگرم بود. مجموعهٔ شعرهایش متجاوز از چهل هزار بیت است. وى در دوران زندگانیش به اشارهٔ تاجالدین احمد وزیر و به دستیارى جمعى از محرران به جمعآورى و تدوین شعرهاى خود پرداخت.
دیوان خواجو که به دو بخش ‘صنایعالکمال’ و ‘بدایعالجمال’ تقسیم شده است مشتمل بر انواع قصیده، غزل، قطعه، ترجیع، ترکیب، مثنوى و رباعى است. قصیدههاى خواجو در مدح و گاه در وعظ و بخشى از آنها در منقبت بزرگان دین است.
مثنوىهاى ششگانهٔ او که خواجو در سرودن آنها به نظامى و فردوسى نظر داشته عبارتست از:
۱. سامنامه که منظومهاى است حماسى و عشقى به بحر متقارب مثمن مقصور یا محذوف و به تقلید از شاهنامهٔ فردوسى ساخته شده و راجع است به سرگذشت سام نریمان. این منظومه در حدود ۱۴۵۰۰ بیت دارد و شاعر آن را بهنام ابوالفتح مجدالدین محمود وزیر ساخته است.
۲. هماى و همایون و آن مثنوئى است عاشقانه در داستان عشق همایون با هماى دختر فغفور چین به بحر متقارب که خواجو آن را به سال ۷۳۲ هجرى در ۴۴۰۷ بیت به پایان رسانید و بهنام شمسالدین صاین و فرزندش عمیدالملک رکنالدین کرد.
۳. گل و نوروز که منظومهاى است به بحر هزج مسدس محذوف یا مقصور در عشق شاهزادهاى نوروز نام با ‘گل’ دختر پادشاه روم که خواجو آن را به سال ۷۴۲ در ۵۳۰۲ بیت و براى نظیرهسازى در برابر خسرو و شیرین نظامى سروده است.
۴. روضهالانوار که منظومهاى است به یکى از متفرعات به بحر سریع (مفتعلن مفتعلن فاعلن – یا: فاعلان) و خواجو آن را به پیروى از مخزنالاسرار نظامى در اندکى بیش از دو هزار بیت بهنام خواجو شمسالدین صاین ساخت و بهسال ۷۴۳ به اتمام آورد. موضوع این منظومه اخلاق و عرفان و وصف حالى رسا از خود شاعر است.
۵. کمالنامه و آن منظومهاى است عرفانى در دوازده باب بر وزن سیرالعباد سنائى در ۱۸۴۹ بیت که خواجو آن را به یاد شیخ مرشد ابواسحق کازرونى آغاز و بهنام شاه شیخ ابواسحق اینجو بهسال ۷۴۴ هـ ختم کرده است.
۶. گوهرنامه و آن منظومهاى است در ۱۰۲۲ بیت به بحر هزج مسدس مقصور یا محذوف که بهسال ۷۴۶ هـ به اتمام رسیده است و شاعر آن را بهنام امیر مبارزالدین محمد و وزیر او بهاءالدین محمود و در منقبت او و پدر و نیاکانش ساخته است.
آثار دیگر خواجو عبارتست از مفاتیحالقلوب که متخبى است از شعرهاى او، رسالهالبادیه به نثر در سوانح سفر مکه، رسالهٔ سبعالمثانى در مناظرهٔ شمشیر و قلم، رسالهٔ مناظرهٔ شمس و سحاب به نثر.
سبک و روش خواجو
خواجو بنابر روش ادیبان زمان از بیشتر دانشهاى عصر خود بهره داشت و در بعضى مانند نجوم و هیئت ذیفن بود. علوّ سخنش در قصیده و غزل و دیگر انواع شعر قدرت او را در سخنورى نشان مىدهد. با اینحال به اقتفاء استادان پیشین نیز مىپرداخت چنانکه در قصیده از سنائى و خاقانى و ظهیر و در مثنوى از شیوهٔ نظامى و مثنوىگویان قرن هفتم و در غزل از سعدى پیروى کرده است و از این بابت در جزو آن دسته از شاعران است که غزلهاى آنان در سیر تحول غزل میان سعدى و حافظ قرار داشته یعنى مضمونهاى عرفانى و اندرزى و حکمى را همراه با مضمونهاى عاشقانه دارد.
وى در غزل قافیهها و ردیفهاى دشوار بسیار بهکار برده است و با این همه سخن او در آنها روان و دلپذیر است و همین روانى و دلپذیرى سبب شده است تا برخى از ناقدان سخن، او را متتبع غزلهاى سعدى و حتى دزد آنها بنامند. قسمتى از قصیدههاى خواجو در زهد و وعظ و قسمتى در توحید و نعت و بعضى در منقبت بزرگان دین و برخى از آنها شامل مطلبهاى انتقادى و مطایبه است. وى به شیوهٔ نظامى به نظم ساقىنامه نیز مبادرت جست.