کوروش الگویی برای یونانیان
در کتاب «آموزش کوروش» به قلم دیگر مورخ یونانی «گزنفون»، چنین عنوان شده که کوروش و ایرانیان آغازین، آموزشی چون آموزش کلاسیک یونانی دیدهاند، تا شاهنشاهی آنان چنان به نظر برسد که حداقل در ابتدای کار، اعتبار اخلاقی آن همتراز یونانیان بود، بنابراین رقیب قابلی برای یونانیان به شمار میآمدند. بنا به گفته گزنفون، ایرانیان زمان کوروش فرزندان خود را به شیوهای بار میآوردند که به روش اسپارتیان بسیار شباهت داشت. گزنفون با این که آتنی بود اما اسپارت و روش زندگی اسپارتیان را بسیار تحسین میکرد و معتقد بود که روش آنان برای خلق حکومتی قدرتمند بسیار مناسب بود. از این رو، با مقایسۀ روش آموزش و پرورش ایرانیان و اسپارتیان، گزنفون موفق شد نشان دهد که ایرانیان، بنا به چهارچوب درستکاری در ذهن یونانیان مردمی فضیلتمآب بودند. از نظر گزنفون، کوروش در میان همقطاران خود بهترین بود. بنا به گفته گزنفون، کوروش «در میان همسنوسالان خود از همه تیزهوشتر، در فراگرفتن آن چه لازم بود از همه سریعتر و در انجام هر کاری به نحوی شایسته و مردانه از همه جلوتر بود.» بدین شکل، گزنفون شخصیتی آفریده بود که نه تنها کیفیت آرمانی پارسیان بلکه کیفیت آرمانی یونانی را دارا بود.
گزنفون از منش کوروش به شکل مدلی برای حل مشکلات دولت شهرهای یونانی استفاده می کند و از این رهگذر، او را به الگویی برای یونانیان بدل میکند. گزنفون روایت خود را با اظهار برداشت خود از مشکل بنیادین سیاسی در تاریخ یونان آغاز میکند که یافتن شکلی استوار از حکومت است. او چنین مینویسد: «چند دموکراسی تا به حال به دست مردانی ساقط شده که میخواستند حکومت به نحوی بهجز دموکراسی انجام شود؛ چند پادشاهی و اُلیگارشی (گروهسالاری) به دست مردم برانداخته شده است.»
سپس گزنفون میگوید که کوروش در تاریخ شخصیتی منحصر به فرد است زیرا او تنها شخصی بوده که موفق شده مشکل برپایی حکومتی استوار را حل کند. بنا به گفته او «اما وقتی تعمق میکنیم و به یاد میآوریم که کوروش یک ایرانی بود، اما ملل متعدد، شهرهای پرشمار و کشورهای فراوانی را به سلطۀ خود درآورد که همگی مطیع فرمان او بودند، لذا ناچاریم فکرمان را عوض کنیم که اگر با دانش این کار را انجام دهیم حکومت بر مردم جزء کارهایی نیست که غیر ممکن باشد یا حتی جزء کارهایی که دشوارند.»
به نظر گزنفون نه تنها کوروش مثالی از فرمانروایی است که میداند چگونه مشکلات را باید حل کرد، بلکه در اثر گزنفون به شکل رهبری مدبر ارائه شده که امپراطوری چنان قدرتمند برپاکرد که میتوانست یونانیان را به چالش بکشد. گزنفون در سراسر آموزش کوروش بر عظمت شاهنشاهیای که کوروش برپاکرد، هم از نظر گسترۀ جغرافیایی و هم قدرت نظامی آن تأکید کرده است. گزنفون چنین میگوید: «کوروش بزرگترین و شریفترین پادشاه آسیا بود و از شرق تا اقیانوس هند، از شمال تا دریای سیاه، از غرب تا قبرس و مصر و از جنوب تا اتیوپی امتداد مییافت.» از آنجا که کوروش فاتح آسیا بود، بنابراین مشیت بر این بود که شاهنشاهی بنا نهاده توسط او، توان آن را داشت که استقلال یونانیان را به چالش بکشد و این کار را هم کرد.