معرفی پارت‌ها یا اشکانیان و بررسی چگونگی شکل‌گیری آنها

با اینکه سلوکیان کم‌وبیش یک سده بر تمام یا بخش بزرگی از ایران فرمان راندند و با بازماندگان پادشاهی بلخی – یونانی تا ۵۵ پیش از میلاد هنوز در دره کابل حضور داشتند، اشکانیان حدود ۷۰ سال پس از مرگ اسکندر پا به میدان جهانداری گذاشتند تا طولانی‌ترین سلسله ایران را با ۴۷۶ سال فرمانروایی، از حدود ۲۵۰ پیش از میلاد تا ۲۲۶ میلادی، بنیان بگذارند.

مورخان معاصر، با هر سلیقه‌ای که داشته‌اند، بدون تردید در بازسازی تاریخ طولانی اشکانیان به همین شکل بسیار ناقص موجود کاری هنرمندانه‌ای را پشت سر گذاشته‌اند! در مواد تاریخی تاریخ این سلسله بزرگ، که حدود ۳۴ شاه شناخته‌شده دارد، با بی‌شماری از شاهان حکومت‌های محلی و اغلب همنام، به سبب خصلت حکومت ملوک الطوایفی، امکان بروز خطا بسیار است و تنگدستی ازنظر منابع قابل‌اعتماد سبب شده است که هنوز مورخان به مواد تاریخی هماهنگ دست نیابند.

منابع ایرانی و اسلامی تقریباً غیرقابل استفاده‌اند. زیرا عادت به سکوت و بی‌اعتنایی سلسله‌های ایرانی درباره سلسله پیش از خود نیز به تنگدستی مورخان درباره سلسله‌ای ۴۷۶ ساله دامن زده است. فردوسی به هنگام پرداختن به اشکانیان می‌گوید: از ایشان، چو کوتاه شد شاخ و هم بیخشان، نگوید جهاندیده تاریخشان، از ایشان جز از نام نشنیده‌ام، نه در نامه خسروان دیده‌ام.

بنابراین درگذشته پردازندگان به تاریخ پیش از اسلام، بیشتر به قلمرو افسانه‌های اساطیری امکان تبلور داده‌اند. اینکه نقش و همچنین میدان عمل قهرمان قهرمانی‌های اساطیری در سلسله‌ای، با خصلت ملوک الطوایفی، مانند اشکانیان، بیشتر از معمول باشد امری بدیهی است. سلحشوری‌ها و پهلوانی‌های دوره اشکانیان چنان تعیین‌کننده‌اند که بی‌گمان شخصیت بسیاری از قهرمانان اساطیری ایران از صافی دوران پر افسانه اشکانیان گذشته است. بسیاری از قهرمان اساطیری می‌توانند یکی از امیران محلی تاریخی – افسانه‌ای عصر اشکانیان بوده باشند. هرکدام از امیر پهلوانان، بااینکه مطیع شاه بودند، سپاه و درفش ویژه خود را داشتند.

عکس شاهنشاهی اشکانی در نهایت گسترهٔ خود %d9%85%d8%b9%d8%b1%d9%81%db%8c-%d9%be%d8%a7%d8%b1%d8%aa%e2%80%8c%d9%87%d8%a7-%db%8c%d8%a7-%d8%a7%d8%b4%da%a9%d8%a7%d9%86%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%88-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%da%86%da%af%d9%88 Tarikhema.org
شاهنشاهی اشکانی در نهایت گسترهٔ خود

در منابع اسلامی و همچنین در شاهنامه، در فهرست شاهان اشکانی به نام پهلوانان افسانه‌ای دیگری نیز برمی‌خوریم، که گاهی غیرمستقیم نشانی از اشکانیان دارند. تردید در پذیرفتن درستی این فهرست‌ها زمانی بیشتر می‌شود، که به وجود ملوک‌الطوایف و وجود شاخه‌های شاهی هم‌زمان بیندیشیم، که یکی از ویژگی‌های زمان اشکانیان است. گزارش طبری درباره ملوک‌الطوایف یا اشغانون، که شمارشان ۱۰ تن است، تقریباً بی‌فایده است. حمزه اصفهانی فرمانروایان بزرگ ملوک‌الطوایف اشغانیه را درجایی ۱۱ و درجایی دیگر ۲۰ و اند تن می‌آورد که ۳۳۴ سال سلطنت کرده‌اند و مجموع پادشاهان طوایف را ۹۰ تن می‌نویسد و از گزارش کوتاهی که از چند تن از آنان می‌دهد چیزی قابل‌اتکا به دست نمی‌آید. در گزارش مسعودی نیز شاهان اشکانی ۱۱ تن‌اند، اما پادشاهی‌شان پس از ظهور اسکندر ۵۱۷ سال است. اگر ۸۱ سال حکومت اسکندر و سلوکی تا ظهور اشکانیان را از این رقم بکاهیم، دقیقاً به عدد ۴۷۶، یعنی مدت حکومت اشکانیان دست می‌یابیم. بااین‌همه مسعودی نیز متأسفانه، جز رقم صحیح و جالب‌توجه ۴۷۶، که بدون تردید حکایت از منابع موثفی دارد که او در اختیار داشته است، مطلب سودمندی به دست نمی‌دهد. تنها در گزارش بسیار کوتاه مجمل التواریخ والقصص ، که با دستیابی به رقم ۴۱۱ سال، ازنظر مدت حکومت اشکانیان به حقیقت نزدیک شده است، رگه‌های کم‌رنگی از رویدادهای تاریخی به چشم می‌خورد.

بنابراین تنها با تکیه‌بر منابع غیر ایرانی است که می‌توان درباره فرمانروایان اشکانی، به‌ویژه به هنگام رویارویی اینان با ارمنستان، آسیای صغیر یونانی و امپراتوری روم، به گزارش‌هایی دست‌یافت و به کمک این گزارش‌ها تاریخ اشکانیان را به‌گونه‌ای شکسته و بسته «مونتاژ» کرد. البته همواره باید در نظر داشت که چون نویسندگان کلاسیک یونانی و رومی در جبهه دشمن قرار داشته‌اند، اغلب می‌توانند در داوری‌های خود فاقد صلاحیت باشند! بااین‌همه، همین تاریخ شکسته و بسته «مونتاژ» شده هم فاش می‌کند که اگر اشکانیان را به همان اندازه‌ای که با هخامنشیان آشنا هستیم می‌شناختیم، با بخش شگفت‌انگیزی از تاریخ ایران روی درروی می‌بودیم.

عکس سکه نقره با تصویر چهره ارشک و نام وی %d9%85%d8%b9%d8%b1%d9%81%db%8c-%d9%be%d8%a7%d8%b1%d8%aa%e2%80%8c%d9%87%d8%a7-%db%8c%d8%a7-%d8%a7%d8%b4%da%a9%d8%a7%d9%86%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%88-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%da%86%da%af%d9%88 Tarikhema.org
سکه نقره با تصویر چهره ارشک و نام وی

مورخان اغلب از ناگزیری به دستاوردهای ناچیز باستان شناسان دل‌خوش می‌دارند. این دستاوردها، هرقدر هم که گران‌بها باشند، هرگز نمی‌توانند جز قطره‌هایی از آب اقیانوس باشند. هنگامی‌که ظرفی را با آب اقیانوس پر می‌کنیم، هیچ‌گاه حتی یکی از هزاران جاندار ریزودرشت اقیانوس به درون ظرف راه پیدا نمی‌کند، مگر آن‌هایی که میکروسکوپی هستند! پیداست که ۴۷۶ سال هیاهو و تکاپو و تاخت‌وتاز و جنگ‌وگریز را، که می‌تواند برگ‌های خواندنی و بسا بسیار درخشانی از تاریخ باستان ایران را دربرمی گیرد، نمی‌توان با میکروسکوپ مطالعه کرد! امروز باید با دریغ فراوان تنها در خلأ پر از سکوتی به رقم درشت ۴۷۶ اندیشید! حتماً دانستن اینکه از ذخیره اساطیری ما، مثلاً آن داستان کیکاوس و رستم، چقدر در پیوند با اشکانیان است، همیشه وسوسه‌انگیز خواهد ماند. وسوسه‌انگیز است که بدانیم چقدر از رویدادهای تاریخ ما بیرون از متن تاریخ مانده‌اند و به‌صورت افسانه رشد کرده‌اند و خود را به ما رسانده‌اند.

خاستگاه اشکانیان و قوم سکایی پرنی

اشکانیان برآمده از قومی سکایی به نام پرنی (اپرنه) اند. پرنی ها، یکی از قوم‌های شرقی سکایی و یکی از قبیله‌های مهم اتحادیه داهه (دامی، دهستان)، ساکن دشت میان گرگان و کرانه‌های تجن جنوبی در پارت شمالی بودند، که امروز محل سکونت ترکمن‌های آخال است.

درباره پیشینه تاریخی این قوم، سنگ نبشته خشایارشا در تخت جمشید نخستین سند ایرانی است که در آن به استانی هخامنشی به نام داهه یا دها برمی‌خوریم. جالب‌توجه است که در فهرست استان‌های زیر فرمان خشایارشا، یکی از دو استانی که برای نخستین بار در فهرست گنجانده‌شده است و حتی در فهرست‌های داریوش به آن دو اشاره‌ای نشده است، استان داهه است. ظاهر داهه ها پس از شکستی که به کوروش داده بودند که جریان آن به روایت‌های گوناگونی نقل‌شده است و حتی سخن از کشته شدن کوروش به دست آنان، یا به قول یوستی تورانیان رفته است، خود را از حکومت مرکزی هخامنشیان مستقل کرده بوده‌اند. از زمان کوروش بزرگ خبرداریم که داهه ها که تبارشان از دشت‌های سیردریا بود زیر فرمان او بوده‌اند و در این زمان به‌صورت اتحادیه‌ای متشکل از سه قوم در دشت شمال هیرکانی میزیسته اند.

عکس نقش برجسته مهرداد یکم سوار بر اسب در شهر ایذه، واقع در خوزستان %d9%85%d8%b9%d8%b1%d9%81%db%8c-%d9%be%d8%a7%d8%b1%d8%aa%e2%80%8c%d9%87%d8%a7-%db%8c%d8%a7-%d8%a7%d8%b4%da%a9%d8%a7%d9%86%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%88-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%da%86%da%af%d9%88 Tarikhema.org
نقش برجسته مهرداد یکم سوار بر اسب در شهر ایذه، واقع در خوزستان

یکی از قوم‌های این اتحادیه، قوم سکائی آپرنه (پرنی) است. تعیین محل دقیق سکونت این قوم، با همه اهمیتی که در تاریخ ایران باستان دارد، بسیار دشوار است و دراین‌باره تنها باید به حدس و گمان بسنده کرد. کالج تاریخ کوچ قوم اپرنه را به ساحل جنوب شرقی دریای خزر، پس از مرگ اسکندر و حاصل اغتشاش‌های سرزمین کرانه شرقی دریای خزر، می‌داند. اگر این برداشت درست باشد می‌توان نتیجه گرفت که پرنی ها برای نخستین بار در زمان خشایارشا به تابعیت رسمی شاهنشاهی ایران درآمده بوده‌اند. چون داریوش، که همیشه با وسواس زیادی بهبه قوم‌های زیر فرمانروایی خود می‌پردازد، از داهه ها و پر نی‌ها نام نمی‌برد. از زمانه‌ای بسیار قدیم، از همان آغاز جابه‌جایی تاریخی آریایی‌ها، قوم‌های ایرانی گوناگونی از آن جمله پر نی‌ها، در میان و آمیخته با قوم‌های بومی غیر آریایی، از کرانه‌های سیحون تا دشت‌های جنوب روسیه و کرانه‌های جنوب شرقی دریای خزر به چادرنشینی و دامداری و کوچ‌نشینی اشتغال داشته‌اند. امروز امکان بازشناسی دقیق این قوم‌ها از همدیگر، به‌ویژه از تورانیان خراسان شمالی، که در افسانه‌های اساطیری و حماسی ایرانیان نقشی تعیین‌کننده و درعین‌حال مبهمی دارند، بسیار ناچیز است. در این میان سکاها هستند که بیشتر از هر قوم این منطقه و به نامهای مختلف در نوشته‌های مورخان یونانی و رومی حضوری روشن‌تر و فعال‌تر دارند.

با همه ابهامی که همواره حضور سکاها را در خود می‌پیچد، از همان آغاز تاریخ ایران این حضور همواره نقشی متفاوت دارد. سکاها در کناره‌های شمالی ایران به فلات ایران می‌پیوندند و به ایران جوش می‌خورند، اما در کناره‌های شمالی خود بی‌کرانه می‌شوند و هیچ‌گاه پیدا نمی‌شود که اعماق این حضور، از شرق تا غرب صفحات شمالی، در کجا قرار دارد و برای مردم بومی اعماق چقدر حضوری بیگانه دارند! مورخ همواره از خود می‌پرسد که تورانیان هنوز افسانه‌ای چقدر با سکاها مأنوس بوده‌اند؟ یا اصلاً نیازی به انس و الفت نبوده است، چون تورانیان نیز سکایی بوده‌اند؟

عکس سکه نقره با تصویر مهرداد دوم %d9%85%d8%b9%d8%b1%d9%81%db%8c-%d9%be%d8%a7%d8%b1%d8%aa%e2%80%8c%d9%87%d8%a7-%db%8c%d8%a7-%d8%a7%d8%b4%da%a9%d8%a7%d9%86%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%88-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%da%86%da%af%d9%88 Tarikhema.org
سکه نقره با تصویر مهرداد دوم

باری! پرنی ها که به گزارش‌های مکرر استرابون قومی از سکاها بودند سرانجام، حدود سال ۲۵۰ پیش از میلاد با برگزیدن ارشک (اشک) اول به فرمانروایی خود و اعلام استقلال در گوشه شمال شرقی ایران و شورش علیه حکومت یونانی سلوکی، بنیان‌گذار طولانی‌ترین حکومت تاریخ ایران می‌شوند و به فرمانروایی سلوکی که شدیداً کمر به یونانی کردن امپراتوری ازهم‌پاشیده ایران بسته بود، پایان می‌دهند.

در اینجا طرح پیوند میان پرنیهای سکایی با تورانیان هنوز غیر تاریخی از اهمیت زیادی برخوردار است. یوستی داهه ها را قومی سکایی – تورانی می‌خواند و به اعتقاد اشپیگل وقتی استرابون شخصاً به این ایقان رسیده است که اشک اول اصلیتی سکایی دارد، درست‌تر است که بنیان‌گذار سلسله بزرگ اشکانی را از تورانیان بدانیم. اگر چنین باشد راه برای بازشناسی تورانیان، یعنی پرنیهای سکایی، یکی از قوم‌های اوستایی، هموار می‌شود. اشاره ریگ ودا به قوم داسه (داهه) را نیز نمی‌توان ندیده انگاشت جالب توجه است که بیشتر ناموران و پهلوانان در اوستا نیز با تورانیان پیوندی تنگاتنگ دارند. نام همه تورانیان نیز در اوستا نامی ایرانی است. نیبرگ می‌نویسد دست‌کم در این دوره تورانی‌ها ایرانی بوده‌اند و در اوستا هیچ تورانی غیر ایرانی به چشم نمی‌خورد.

چه پیوندی میان تورانیان و دهه‌ها پرنی ها بوده است که دربندهای ۱۴۳ و ۱۴۴ از فروردین پشت ، در دومین سند مکتوب ایرانی، فروشی مردان وزنان پاک‌دین توران و داهی، در کنار هم، ستوده می‌شوند؟ اشاره به کوچانیدن دهاییان از ماوراءالنهر به سامره، در کتاب مقدس، نیز نمی‌تواند از اعتبار کمی برخوردار باشد . این قوم دوردست را بنی اسراییل از کجا می‌شناخته‌اند؟ فردوسی نیز در شاهنامه فضای زیادی را به توران زمین اختصاص می‌دهد.

عکس ابریشم چینی متعلق به ماوانگدویی (قرن ۲ پ. م)، ابریشم چینی احتمالاً با ارزش‌ترین کالای لوکس مورد معامله توسط اشکانی با غرب از طریق جاده ابریشم بوده‌است. %d9%85%d8%b9%d8%b1%d9%81%db%8c-%d9%be%d8%a7%d8%b1%d8%aa%e2%80%8c%d9%87%d8%a7-%db%8c%d8%a7-%d8%a7%d8%b4%da%a9%d8%a7%d9%86%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%88-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%da%86%da%af%d9%88 Tarikhema.org
ابریشم چینی متعلق به ماوانگدویی (قرن ۲ پ. م)، ابریشم چینی احتمالاً با ارزش‌ترین کالای لوکس مورد معامله توسط اشکانی با غرب از طریق جاده ابریشم بوده‌است.

روی‌هم‌رفته در افسانه‌های حماسی – اساطیری ایران جای زیادی برای عنصرهای غیر ایرانی باز نشده است. برای نمونه، نه در شاهنامه و نه در نوشته‌ای دیگر نشانی از پهلوانان و قهرمانان سامی و ایلامی به چشم نمی‌خورد. درحالی‌که ایلامی‌ها با ایرانی‌ها پیوندی همیشگی خورده‌اند و عرب‌ها نیز، علاوه برآوردن دین تازه خود به ایران، از دیرباز در دیدرس فرهنگی ایرانیان بوده‌اند. کریستن سن احتمال می‌دهد که ایرانیان همه بیابان‌گردها را، خواه ایرانی و خواه غیر ایرانی، به‌طور عام توره می‌نامیده‌اند و نیبرگ توجه می‌دهد که در اوستا هیچ تورانی غیر ایرانی به چشم نمی‌خورد.

می‌توان چنین گمان برد که هنوز روند کوچ ایرانیان به پایان نرسیده بوده است که تورانیان به طبع خوی کو چندهایشان ناگزیر از دست‌اندازی به ماندگاران ایرانی بوده‌اند و به همین سبب تورانی، یعنی لجام‌گسیخته نامیده می‌شده‌اند. تور در زمان ساسانیان نام جغرافیایی سرزمینی است در خوارزم. مارکوارت در پژوهشی ارجمند تورانیان را با این «تور» در پیوند می بیند.

منبع:

  • تاریخ ایران در دوره سلوکیان و اشکانیان ، نوشته دکتر پرویز رجبی
  • انتشارات پیام نور، چاپ شده در بهمن ۱۳۸۶
  • تهیه الکترونیکی: سایت ، اِنی کاظمی

 

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ