گودرز (اشک بیستم)

گودرز سرانجام با کشته شدن برادر دررسیدن به فرمانروایی کامیاب شد و از همین روی است که می‌توان در پرونده قتل وردان در پی اثرانگشت گودرز نیز بود. به‌ویژه اینکه در دهه‌های اخیر خاندان اشکانی در آمار قتل به ارقام بالایی دست‌یافته بود! جالب اینکه از همان روز نخست گزیدن یا برداشتن گودرز به شاهی، چشمان گروهی از بزرگان درباری بر مهرداد، پسر ونن و نوه فرهاد چهارم که درروم می‌زیست، نگران و دوخته مانده بود.

عکس یک اثر از پارتیان %da%af%d9%88%d8%af%d8%b1%d8%b2-%d8%a7%d8%b4%da%a9-%d8%a8%db%8c%d8%b3%d8%aa%d9%85 Tarikhema.org
یک اثر از پارتیان

دیری نپایید که مخالفت با فرمانروایی گودرز که با رفتار خشن و جبارانه خود مردم و بزرگان را به تنگ آورده بود به توطئه انجامید. به گزارش تاسیتوس سرانجام از طرف بلندپایگان اشکانی سفیرانی به روم فرستاده شدند تا با اعلام نارضایی عمومی از گودرز، که با پنهان کردن ضعف‌های خود در پشت ظلم و زورگویی، به هیچ‌کس رحم نمی‌کند، از سنای روم بخواهند که با بازگشت مهرداد به ایران و نشستن بر تخت شاهی موافقت ” البته، اگر هم دلیلی در دست نداریم که گزارش تاسیتوس را درباره علت نارضایی عمومی از گودرز نپذیریم، مورخ می‌تواند به هنگام قضاوت به وجود علل ناشناخته دیگری نیز بیندیشد. گودرز را نمی‌توان تنها در یک گزارش کوتاه بسیار کهن پیدا کرد. او می‌تواند شاهی عادل و رعیت‌پرور نیز بوده باشد! به گمان بیدادگری گودرز بیشتر توانسته است درباره بلندپایگان و درباریان بوده باشد، که منافع خود را مسئله روزمی پنداشتند. وگرنه مردم، با ساختار اجتماع آن روزگاران و محفل‌های اجتماعی آن، حتی نمی‌توانستند تماشاچی رویدادهای سیاسی بوده باشند. تازه اگر هم وجود فرمانروایی سبب دل‌تنگی و نارضایی مردم می‌بود، هرگز چنین نبود که این حالت منعکس شود!

درهرحال سفیران ایران توانستند که در سال ۴۹ میلادی در سنای روم حضور به هم رسانند. به هنگام گفت‌وگو با نمایندگان سنا مهرداد نیز حضور داشت. امپراتور با این باور که مهرداد در روم بزرگ‌شده و در میان رومیان به میانه‌روی معروف است و اگر بر تخت نشیند به‌جای اینکه خود را سرور بردگان بداند مدیر کشورش خواهد شد با درخواست نمایندگان موافقت کرد و در همان مجلس سرداری به نام کاسیوس لونگینس مأمور انتقال مهرداد به سرزمین خود شد. به‌زودی کاروان مهرداد به راه افتاد و سرانجام در زوگما (یا زیگما) منزل کرد تا آن دسته از بلندپایگانی که آهنگ تأیید سلطنت او را داشتند به حضور برسند. از آن میان ابگر شاهک اوسروئنه یا إلیسا، که نخست نسبت به گودرز و مهرداد رفتار مشابه و دوگانه‌ای داشت، اما سرانجام جانب گودرز را گرفت؟.

عکس سکه با طرح گودرز %da%af%d9%88%d8%af%d8%b1%d8%b2-%d8%a7%d8%b4%da%a9-%d8%a8%db%8c%d8%b3%d8%aa%d9%85 Tarikhema.org
سکه با طرح گودرز

کاسیوس که با خلق‌وخوی پارت‌ها آشنا بود مهرداد را به‌سرعت عمل خواند، اما مهرداد مدتی را به دعوت ابگر در ادسا تلف کرد و هنگامی‌که با واکنش سریع قارن (سورن) فرمانده بین‌النهرین روبه‌رو شد و به دسیسه آبگر از ارمنستان پوشیده از برف‌سر از اربل ، در اینجا ایزد شاهک آدیابنه بااینکه در باطن هوادار گودرز بود از خود مقاومتی در برابر نیروی مهرداد نشان نداد. اینک گودرز نیز شخصاً وارد عمل شده بود. او به نیرنگ ابگر حمایت مهرداد منصرف کرد، که با نیروهای خود مهرداد را ترک کردند. درنتیجه مهرداد با مشتی از هواداران پارتی خود تنها ماند و با حمله سریع گودرز درنبرد بسیار خونینی که روی داد شکست خورد و به خیانت یکی از خدمتکاران بی‌وفای پدر خود اسیر شد. گودرز به ملاحظه رومیان تنها به خارجی خواندن مهرداد و به بریدن گوش‌های او بسنده کرد و او را برای به دست گرفتن فرمانروایی از ریخت انداخت! گودرز می‌خواست با این رفتار خود را به رومیان فرمانروایی نرم‌خو نشان دهد.

گودرز اندکی پس از پیروزی، حدود ۵۰ میلادی، در پی یک بیماری و یا درنتیجه یک توطئه درگذشت و نتوانست مزه پیروزی خود بر مهرداد را بچشد.

منبع:

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ