اردوان پنجم (اشک سیام)
بهطوریکه گذشت، پس از درگذشت بلاش چهارم، بر سر جانشینی او طبق عادت خانوادگیمان دو پسر میان دو پسر او بلاش و اردوان درگیری درگرفت. از سکههای بازمانده چنین برمیآید که این دو برادر کموبیش تا اواخر حکومت اشکانیان بر ایران فرمان راندهاند.درباره روابط این دو با یکدیگر نیز چیزی نمیدانیم.
در سال ۲۱۵ میلادی اوضاع آشفته و نابسامان ایران دوباره کاراکالا امپراتور روم را به هوس حمله به ایران انداخت. کاراکالا پسر امپراتور سوروس بود که پیش از درگذشت در سال ۲۱۱ در بینالنهرین تحقیرشده بود. بلاش که ظاهراً در این هنگام هنوز قدرت ایران را در دست داشته است راه مسالمت را پیش کشید. کاراکالا از فرصت مناسب استفاده کرده متوجه إدسا پایتخت اوسروئنه و ارمنستان شد. او نخست در سال ۲۱۲ میلادی ابگر شاهک اوسروئنه و سپس شاه ارمنستان را با دعوت به روم به دام اسارت انداخت، سپس برای فریب دادن اردوان هیئتی را با نامهای چاپلوسانه برای خواستگاری از دختر او به تیسفون فرستاد.
به نظر میرسد که ازاینپس قدرت اصلی در دست اردوان است. اردوان به بهانه متفاوت بودن زبان و فرهنگ دو ملت به فرستادگان کاراکالا جواب رد داد. به گزارش مورخی دیگر کاراکالا در یک خواستگاری دوباره اعلام کرد که او شخصاً به حضور پدرزن آینده خود خواهد رسید. اردوان ناگزیر به استقبال او رفت. کاراکالا وقتی به نزدیکی ایرانیان غیرمسلح رسید، که با جشن و سرور آهنگ پذیرایی از داماد شاه و مهمانان رومی خود را داشتند، به ناگهان دستور کشتار آنها را داد. اردوان خود بهزحمت با چند تن از همراهان از حمام خونی که برای پارتیان شگفتزده به راه انداختهشده بود رهایی یافت. سپاهیان رومی بقیه پارتها را که از اسبهای خود فاصله داشتند و با دستخالی و بالباسهای ظریفت و تاجهایی از گل تازه در ضیافت شرکت کرده بودند ریزریز کردند. بهاینترتیب کاراکالا که بخشی از صفحات غربی قلمرو ایران را به تصرف خود درآورده بود (۲۱۶ میلادی) به سپاهیان خود اجازه داد تا شهرها و روستاها را تاراج کنند. درباره نامردی و پستی کاراکالا حتی خود رومیان سکوت نکردهاند. او با فرارسیدن زمستان ناگزیر از اتراق در ادسا شد. او در سال ۲۱۷ وارد جنگی تازه با اردوان شد، اما در نزدیکی حران به دست یکی از نگهبانان خود کشته شد.
ماکریانوس، امپراتور جدید روم به اردوآنکه آماده جنگ بود پیشنهاد صلح داد؟. اردوان قبول پیشنهاد را مشروط به دریافت خسارت و بیرون رفتن رومیان از بینالنهرین کرد. چون امپراتور از پذیرفتن شرایط اردوان سرباز زد، در نزدیکی نصیبین جنگ درگرفت، که آخرین جنگ بزرگ اشکانیان بود. در این جنگ رومیها شکست خوردند و ناگزیر از پرداخت ۵۰ میلیون درهم به اردوان شدند، که البته پرداخت این پول را بهحساب هدیههایی گذاشتند که میخواستهاند به شاه و بلندپایگان ایرانی بدهند. اردوان با این پیروزی به ارمنستان نیز دستیافت و در سال ۲۲۲، پس از درگذشت تیرداد، شاه ارمنستان، پسر خود ارشک را شاه ارمنستان کرد. اردوان با این پیروزی توانست تا حدی اعتبار در حال فروپاشی خاندان خود را به شکوه گذشته نزدیک کند.
اینک دیگر خطری از بیرون از مرزهای ایران متوجه اردوان نبود، اما در درون نبود اما در دوران ، بحران دهههای اخیر به نتیجه نامطلوب خود برای اشکانیان نزدیک میشد. یعنی فروپاشی پس از ۴۷۴ سال فرمانروایی پرفرازونشیب. و دوباره چون آرامشی نسبی ارتباط غرب را با ما به حداقل میرساند، با سکوت مورخان غربی آگاهی ما از پایان کار اشکانیان ناچیز میشود. اما برای نخستین بار شاهد درز کردن تاریخ ایران به منابع اسلامی هستیم، که پیداست که نویسندگان آنها خداینامههای گمشده دوره ساسانی را زیردست خود داشتهاند. بااینهمه سبب قیام اردشیر علیه اشکانیان روشن نیست. از این رویداد میتوان چنین دریافت که درون کشور خبرهای زیادی بوده است که ما از آنها بیخبریم. از سوی دیگر سرگرمی شدید اردوان پنجم با رومیان در غرب کشور و اطمینان او از داخل کشور و پشت جبهه نشان میدهد که درهرحال حکومت مرکزی از موقعیت استواری برخوردار بوده و از قدرتهای محلی در هراس نبوده است.
در سال ۲۲۰ میلادی اردشیر، بنیانگذار دودمان ساسانی، که در این زمان شاهک دستنشانده پارس بود، با تسلط بر تمامی پارس به کرمان تاخت و پس از دستگیر کردن بلاش، برادر و رقیب اردوان و نهادن یکی از پسران خود به مرزبانی کرمان سراسر منطقه جنوب را از آن خود کرد. اردوان نگران از پیروزیهای اردشیر، نروفر، شاه اهواز را مأمور دستگیری اردشیر کرد. سپس اردشیر اصفهان را نیز گرفت و به جنگ شاه اهواز شتافت و او را شکست داد. اردوان ناگزیر خود به مقابله با اردشیر پرداخت، اما درنبردی سرنوشتساز، در محلی به نام هرمزدگان، میان بهبهان و شوشتر، در ۲۸ آوریل ۲۲۴ میلادی، هم تاج باخت و هم جان و اردشیر بر سر او لگد کوبیده و پوست او را از معبد آناهیتا آویخت.
در نگارهای از اردشیر در نقش رستم مردی با کلاه زیر پای اسب اهورمزدا و اردشیر افتاده است که باید اردوان آخرین شاه اشکانی باشد.
منبع:
- تاریخ ایران در دوره سلوکیان و اشکانیان ، نوشته دکتر پرویز رجبی
- انتشارات پیام نور، چاپ شده در بهمن ۱۳۸۶
- تهیه الکترونیکی: سایت تاریخ ما، اِنی کاظمی
دورد به شما و ممنون از زحماتتون.
میشه لطفا درمورد سورا دختر اردوان پنجم هم مطلب بزارین.چیز زیادی نمیتونم راجبش پیدا کنم ولی اینطور که پیداست سپهبد و دست راست پدرش بوده پس باید بیشتر از ۵ جمله در تاریخ درموردش باشه.ممنون