نام مانی
نام واقعی او را نمی دانیم، بی تردید «مانی» نام مستعار اوست، همانند نامهایی مانند تنسر (Tansar)، روحانی صدر ساسانی که اندیشه های دینی او با ضربات شمشیر اردشیر پاپکان بهم پیوستند یا به سخن دیگر درهم آمیختند و حکومت ساسانی را به وجود آوردند و نیز کرتیر (Kartir) رئیس انجمن مغان (مگوستان -Magavastan ) و به قول خود او مربی هفت پادشاه ساسانی از اردشیر یکم (پایکان) به عنوان نخستین شهریار و بنیانگذار سلسله فوق و تا نرسی (نرسه -Narseh ) هفتمین پادشاه این سلسله. در واقع کرتیر به معنای «قاطع»، «بلامنازع» و به درستی «برنده» است و این مفهوم توانایی و عملکرد شخص مزبور را می رساند و چنین نامی به واقع برازنده اوست.
نام «مانی» در زبانهای کهن ایرانی می تواند از دو ریشه مشتق شده باشد، یکی از ریشه «Man» به معنای «ماندن» و به این ترتیب مانی به معنای «ماندگار»، «جاویدان» و «فناناپذیر» … می تواند باشد و یا از ریشۀ «Man» به معنای «اندیشیدن» و در این صورت واژه و همزمان نام مانی به معنا و مفهوم «اندیشمند» و «صاحب نظر» است.
با توجه به تخصّص و تواناییهای مانی، در زبانها و فرهنگهای گوناگون، همه مانی را هنرمندی کم نظیر از جمله در عرصۀ نقاشی و تصویرگری دانسته اند. در منابع عربی او به «مانی النقّاش» و در زبان فارسی به «مانی صورتگر» و در زبان آلمانی به «مانی نقاش، Mani der Maler» و نیز در زبان انگلیسی به «مانی نقاش، Mani the Painter » معروف و شناخته شده است. شاعران و هنرمندان باذوق ایرانی در آثارشان او را نقاش و یا به سخن دیگر صورتگری برخاسته از سرزمین چین می دانند که صورتگر بودن مانی درست است، ولی چینی بودن وی درست به نظر نمی رسد :
صورتگر نقاش چین، رو صورت یارم ببین
یا صورتی برکش چنین یا ترک کن صورتگری
بی هیچ تردیدی تاریخ و عرصه فرهنگ جهان باستان صورتگری به زبردستی، دقت و هوشیاری مانی را به خود ندیده است.
به قول گئوویدنگرین[۱] دین شناس[۲] معاصر و مؤلف کتاب «مانی و مانویت[۳]» بر این باور است که مانی در آن حد از توان صورتگری بود که چهرۀ هر انسان، منظره ای از طبیعت و یا رودخانه، درخت و جویبار و یا هر منظره دیگر را در کوتاه ترین زمان ممکن به زیبایی و اصالت و برابری همان منظره یا شخص یا هر چیز دیگری که مورد نقاشی قرار می گرفت را به تصویر می کشیده است. ویدنگرین بر این باور است که با استناد به منابع تاریخی و گزارشاتی که دربارۀ مانی روایت شده است، وی بر روی پرده ای به بلندی افزون بر دو متر از بالای آن پرده تا منتهاالیه پایین پرده خطی می کشیده است که در صورت کشیدن تار یا نخ زیر خط کشیده شده توسط مانی به بیرون از پرده، خط مانی نیز محو می شده است. مانی به همین استناد می توانسته است دایره ای به شعاع پنج ذراع ترسیم کند که هیچ پرگاری چنین دقتی را نداشته است. مانی بر دانشهایی چون فلسفه، زبان شناسی، پزشکی، موسیقی، جامعه شناسی، الهیات و … اشراف و تسلط کامل داشته است. اطلاعات او در عرصه ادیان باستانی به این شرح بوده است : او از یک موبد طراز اول ساسانی دربارۀ دیانت زرتشت به مراتب بیشتر می دانسته است، کما اینکه این قبیل روحانیان صدر ساسانی در مباحثات دینی، مانی شکست می خورده اند. مانی از کاهنان برجسته، معابد بودایی خیلی بیشتر دربارۀ کیش و آیین بودا آگاهی داشته و این دسته از کاهنان منتفذ و صاحب نظر در مباحثاتشان با مانی، عقب نشینی می کرده اند. همین طور مانی صورتگر درباره دیانت حضر عیسی مسیح (ع) از کشیشان عالی مقام کلیساهای مسیحی اطلاعات گسترده تر و عمیق تری داشته است و این قبیل کشیشان کمتر به خود اجازه می داده اند که دربارۀ آیین مسیح (ع) با مانی وارد بحث و مجادله شوند. به قول استناد من پروفسور کارستن کلپه[۴] در دانشگاه برلین کشور آلمان : هرچند مانی بیش از شصت سال زندگی نکرد، ولی بیش از شصت انسان دانش آموخت و اندوخت. بنا به محتوای پاره ای منابع تاریخی و روایات گوناگون از جمله مستندات یونانی، بابلی، چینی و سریانی، مانی بر تقریباً همۀ دانشهای روزگار خود اشراف داشته و این دانشها را همراه با تحلیل و ارزیابی عالمانه، محققانه و کارشناسانه هم خود می آموخت و هم به دیگران می آموخت. در خلال بررسی شخصیت و ابعاد این شخصیت به ویژگیهای این چهره تقریباً بی نظیر در تاریخ ایران باستان در زمینه های فکری، علمی، هنری و فرهنگی خواهیم پرداخت.
[۱] . Geo Widengren.
[۲] . Religions historiker.
[۳] . Mani – und Manichaismus.
[۴] . Prof. Dr. Dr. Carsten Colpe.
مانی در سال ۲۱۶ میلادی به دنیا آمد و در شصتمین سال زندگی اش در سال ۲۷۶ میلادی مقارن روی کار آمدن بهرام دوم ساسانی اعدام شد.
منبع : کتاب تاریخ ایران در دوره ساسانیان
نویسنده : دکتر اردشیر خدادادیان
نشر الکترونیکی سایت تاریخ ما