شخصیت انوشیروان دادگر در تاریخ نگاری اسلامی
دینوری: (( قباد چند پسر داشت، ولی هیچ یک از آنان در نظرش گزیده تر از خسرو نبودند که تمام آثار شرف و بزرگواری در او جمع بود)).
دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۴۶، ص ۹۶
یعقوبی: (( انوشیروان به مردم وعده نیکی داد و به آنچه خیرشان در آن است امر فرمود و خیرخواهی و فرمانبری را در عهده ی آنان نهاد و مخالفین خود را بخشیده))
یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۵۶، ص ۲۰۲
بلعمی : ((مردمان به وقت پدرش او را عاقل دیده بودند و کار بدو سپردند و تاج بر سرش نهادند چون به پادشاهی ،بنشست، مردمان شاد شدند و سوی او آمدند)) و (( او را انوشیروان عادل گفتندی و اندر همه ملوک عرب و عجم پادشاه نبود از او عادل تر ، … و پیامبر ما چنین گفت که من در زمان ملک عادل زاده شدم ))
بلعمی، تاریخ بلعمی، ۱۳۸۰، ص ۶۷۹ و ۶۸۰
گردیزی : (( او را انوشیروان عادل نام کردند که مرد عادل بود و ستم از هیچ کس نپسندید و اندر داد رسم ها آورد که هیچ کس پیش از وی نیاورده بود))
گردیزی، زین الاخبار، ۱۳۴۷، ص ۸۱
ثعالبی : (( انوشیروان بهترین پادشاهان و خردمندترین و دادگرترین و داناترین شان بود که از سعادت بهره یی بیشتر داشت.))
ثعالبی، غرر الاخبار ملوک الفرس و سیرهم، ۱۳۶۸، ص ۳۹۰
مقدسی نیز گفته است : ((وی پادشاهی نیک سیرت بود )).
مقدسی، آفرینش و تاریخ، ۱۳۷۴، ص ۶ تا ۸ و ۵۱۹
بیشترین شرح و توضیح درباره ی انوشیروان
در تجارب الامم ابوعلی مسکویه آمده که وی را پادشاهی معرفی می کند که (( کار کشور را با کوشایی و کاردانی و دوراندیشی به دست گرفت نیک رای بود. درست اندیش و پراندیش بود و رای خواهی بسیار میکرد.))
ابوعلی مسکویه رازی، تجارب الامم، ۱۳۶۹، ص ۱۶۹
مؤلف مجهول مجمل التواریخ و القصص : ((انوشیروان به داد و عدل و سیرت خوب و قاعده ی پادشاهی و سخن های حکمت مشهور است و جهانیان را امید کرد به همه خوبی.))
مجمل التواریخ و القصص، مولف ناشناس، ۱۳۱۸ ، ص ۷۴
منهاج السراج جوزجانی در طبقات ناصری با ذکر این حدیث از پیامبر که ایشان در زمان ملک عادل به دنیا آمده اند بر عدالت پیشگی انوشیروان صحه گذاشته است و از او به عنوان پادشاهی نیکو سیرت یاد می کند.
طبقات ناصری، منهاج السراج جوزجانی، ۱۳۴۲ ، ص ۱۶۵ و ۱۶۶
مؤلف تاریخ گزیده نیز با ذکر سخن های حکمت آمیز انوشیروان درباره عدالت بر برداشت خود از عدالت پیشگی انوشیروان و این که وی ((عادات و آیین نیکو داشت.)) مهر تأیید زده است.
تاریخ گزیده، حمدالله مستوفی، ۱۳۶۲، ص ۱۱۷
میرخواند مؤلف روضه الصفا نیز با انتخاب عنوان عادل برای انوشیروان بر ((حسن تدبیر و لطف تقریر و مکارم اخلاق و رعایت رعایا)) توسط وی تأکید کرده است.
تاریخ روضه الصفا، محمد میرخواند، ۱۳۸۰، ص ۹۱۷
خواندمیر معتقد به همین دیدگاه بوده و انوشیروان را «پادشاهی عالی جاه در تمهید بساط معدلت و رعیت پروری و تشیید اساس مکرمت و مرحمت گستری و فراغ حال عامه ی رعایا و …» دانسته است.
تاریخ حبیب السیر، غیاث الدین خواندمیر، ۱۳۳۳، ج ۱ ، ص ۲۴۱