پوشاک زنان در دوران سلوکیان چگونه بود؟
هر گاه در فرم تن پوش های دوره سلوکی و تزییناتی که برای آن قایل شده اند دقیق شویم به شلوغی و انسجام نداشتن موتیف ها (طرح تزیینات روی پارچه لباس) و به طور کلی برش و دوخت تن پوش ها که تفاوت فاحشی با دورهی هخامنشیان دارد، پی می بریم.
در این دوران می توان پیکره های برنزی آتنا[۱]الهه یونانی را با لباسی که همانند لباس یونانیان شکل خاصی ندارد مشاهده کرد. یک نمونه از این پیکره ها، تندیسی مکشوف از نهاوند مربوط به قرون سوم و دوم قبل از میلاد است. باید توجه داشته باشیم که برای این پیکره ها که سبکی یونانی دارند، لباس تنها یک پوشش محسوب نمی شود بلکه بیش از آنکه بخواهد بدن را از نظر پنهان دارد، به خطوط آن شکوه و وقار می بخشد. با این وجود پارسیان در این دوران سعی کردند پوشش خود را حفظ کنند. کما اینکه پس از بر افتادن سلوکیان، احیای سنت های پوشش در ایران را شاهد هستیم.
در دوره اشکانی طرح لباس ها انسجام خود را تا حد زیادی باز یافت. در زمان پارت ها (حدود ۲۵۰ ق.م. تا ۲۲۴ میلادی)، زمانی که اشکانیان حکومت کرده یا دعوی حاکمیت داشتند، ایران در دورانی به سر می برد که شلوار و بالاپوش های آستین دار، تن پوش مرسوم در سراسر خاور نزدیک محسوب می شد. این تن پوش ها که اسلاف بلافصل لباس های امروزی می باشد، مرزهای نژادی و سیاسی را کنار زده و از شمال هند تا سوریه پوشیده می شدند و از طرفی اسلوب شناخته شده هخامنشیان همچنان در پیش گرفته می شد.
البته زنان به ندرت در حجاری های پارتی به تصویر کشیده شده اند. ظاهراً لباس اصلی آنها مرکب از تن پوشی است پرچین و بلند با کمربندی در ناحیه کمر که بر روی قوزک پاها همراه با چین های ظریف و فراوان می افتاد. این جامه از تونیک گشاد مردانه، فقط از روی بلندی اش قابل تشخیص است. جزء دیگر جامه زنانه پوششی بود که عقب سر را می پوشانید. چنین پوشش هایی در سرتاسر خاور نزدیک و کرانه اژه از دوره هخامنشی تا دوره پارت ها رواج داشته است. به احتمال قوی، پاافزار آنان مشابه مردان بوده است، اما آثار شناخته شده، چنان اندک و مختصرند که امکان استنتاجات منطقی تر را فراهم نمی سازند.
در دوره اشکانی نیز همانند گذشته، پوشاک زنان ایرانی بسیار مفصل بوده است. در این باره چنین می خوانیم: «لباس زنان اشکانی پیراهنی بلند تا روی زمین، گشاد، پرچین و آستین دار بوده است. پیراهن دیگری داشته اند که روی اولی می پوشیدند و قد این یکی نسبت به اولی کوتاه و ضمناً یقه باز بوده است. روی این دو پیراهن چادری سرمی کردند». در جای دیگر آمده است: «چادر زنان اشکانی به رنگ های شاد و ارغوانی و یا سفید بوده است. گوشه چادر در زیر یک تخته فلزی بیضی منقوش یا دکمه که به وسیله زنجیری به گردن افکنده شده، بند است. این چادر به نحوی روی سر می افتاده که عمامه (نوعی کلاه زنانه) را در قسمت عقب و پهلوها می پوشانیده است».
در کتاب «اشکانیان» نیز آمده است: «زنان عهد اشکانی قبایی تا زانو بر تن می کردند، با شنلی که بر سر افکنده می شد و نیز نقابی داشتند که معمولاً به پس سر می آویختند. زنان را به شیوه معمول در آسیای غربی پوشیده می داشتند. قبایی تا زانو بر تن می کردند با شنلی که بر سر هم افکنده می شد و نیز نقابی داشتند که معمولاً به پس سر می آویختند. از پوشش های بسیار گرامی داشته سر، شیوه ای نسبتاً پیچیده و بغرنج بود که عبارت بود از نیم تاجی فلزی و دستاری بلند بر فراز آن که شنل یا نقاب بر روی آن افکنده یا بسته می شد.
گیسوان را به شیوه یونانیان آرایش می کردند، و از میان سر، فرق می گشودند(رجب نیا،۱۳۸۰: ۸۱). یکی از نکات مهمی که در آثار باقی مانده از این دوره وجود دارد، تأثیر نمادهای هنر معماری است که در تن پوش پارت ها مشاهده می شود(غیبی،۱۳۸۵: ۱۷۲).
یکی از نمونه های قابل توجه پوشاک پارتی، تندیس گچی مکشوف در هترا[۲] ، متعلق به «اوبال»، دختر «جابال» در قرن دوم میلادی است که در موزه بغداد نگهداری می شود. نمونه دیگر مربوط به همین دوران، تندیس مرمرین «واشفاری»، دختر «ساناتروک» است. در این دو تندیس، تأثیرات پوشاک یونانی و سنت پوشیدگی ایرانی توأمان دیده می شود.
منابع:
غیبی، مهرآسا. ۱۳۸۵. هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی. تهران: انتشارات هیرمند
کالج، مالکوم. ۱۳۸۰. اشکانیان (پارتیان). ترجمه مسعود رجبنیا. تهران: انتشارات هیرمند
انسانشناسی و فرهنگ