جنگ گوگوریو و تانگ

جنگ گوگوریو و تانگ در حد فاصل بین سال های ۶۴۵ تا ۶۶۸ رخ داد و در ابتدا بین پادشاهی گوگوریو و سلسله تانگ در گرفت. در جریان جنگ، دو طرف با کشورهای مختلف هم پیمان شدند. گوگوریو با موفقیت ارتش های مهاجم تانگ را در اولین سلسله از حملات تانگ در بین سال های ۶۴۵ تا ۶۴۸ دفع کرد. پس از فتح بکجه در سال ۶۶۰، ارتش تانگ و شیلا در سال ۶۶۱ از شمال و جنوب به گوگوریو حمله کردند، اما مجبور شدند در سال ۶۶۲ عقب نشینی کنند. در سال ۶۶۶، یون گه سومون درگذشت و گوگوریو به اختلافات شدید، چندین پناهندگی و تضعیف روحیه دچار شد. اتحاد تانگ – شیلا  در سال بعد یک تهاجم تازه ایجاد کرد که توسط یون نام سِنگ که یک پناهنده بود پیش رفت. در اواخر سال ۶۶۸، پادشاهی گوگوریو که از حملات متعدد و هرج و مرج سیاسی داخلی رنج می برد، خود و بقایای ارتش بکجه را به ارتش سلسله تانگ و شیلا  که تعدادشان از آنها بیشتر بود تسلیم کرد.

این جنگ پایان دوره سه پادشاهی کره بود که از ۵۷ سال قبل از میلاد تا آن زمان ادامه داشته است و همچنین باعث جنگ شیلا با تانگ شد. در این جنگ شیلا و سلسله تانگ بر سر غنایم به دست آمده می جنگیدند.

آغاز:

در سال ۶۲۷، لی شیمین (امپراطور تایزونگ) پس از حادثه دروازه ژوانوو حکومت تانگ را در دست گرفته و دو برادر خود یعنی لی جینچنگ و لی یوانجی را به قتل رساند و پدرش لی یوان (امپراطور گائوژو) را مجبور کرد تا استعفا دهد. مدتی پس از آن، او ذهن خود را به فتح گوگوریو معطوف کرد. پادشاهی شیلا درخواست های متعددی به دربار تانگ برای کمک نظامی علیه گوگوریو می داد که دربار تانگ پس از آنکه گوک ترک ها را به طور قاطعانه در سال ۶۲۸ شکست داد، اقدام به در نظر گرفتن این مسئله نمود. با این حال و در همان زمان، شیلا در سال ۶۴۲ در خصومت های آشکاری با بکجه قرار داشت. یک سال قبل (یعنی سال ۶۴۱)، پادشاه اویجا منصب بکجه را بر عهده گرفته بود. در سال ۶۴۲، پادشاه اویجا به شیلا  حمله کرد و حدود ۴۰ نقطه حیاتی را گرفت. در همین حال و در سال ۶۴۲، دیکتاتور نظامی یون گه سومون بیش از ۱۸۰ اشراف زاده گوگوریویی را به قتل رساند و تاج و تخت گوگوریو را تصاحب کرد. او پس از کشتن پادشاه در سال ۶۴۲، یک دست نشانده را  به تخت سلطنت نشاند. این دولت های تازه تشکیل شده در بکجه و گوگوریو در حال آماده شدن برای جنگ بوده و اتحادی دوجانبه علیه تانگ و شیلا  ایجاد کردند.

چگونگی و مسیر وقوع نبردها بین دو کشور

روند جنگ:

نبرد در سال ۶۴۵:

امپراتور تایزونگ، قتل پادشاه گوگوریو توسط یون گه سومون را بهانه ای برای لشکرکشی اش قرار داد و شروع به آماده سازی یک نیروی تهاجمی در سال ۶۴۴ کرد. ژنرال لی شیجی، یک ارتش ۶۰ هزار نفری از سربازان تانگ و تعدادی نامعلوم از سربازان قبیله ای را فرماندهی می نمود. آنها در منطقه یوژو جمع می شدند. امپراتور تایزونگ یک ارتش شامل ۱۰  هزار سواره نظام رزه پوش تشکیل داد. سواره نظام های او در نهایت با ارتش ژنرال لی شی جی ملاقات کردند و در طول ماموریتشان به او پیوستند. ناوگانی شامل پانصد کشتی نیز وظیفه انتقال چهل هزار سرباز وظیفه اضافی و سه هزار نخبه نظامی (داوطلبانی از نخبگان چانگ آن و لویانگ) را بر عهده داشت. این ناوگان بادبان ها را از شبه جزیره لیائودونگ به سمت شبه جزیره کره کشید.

ارتش ژنرال لی شیجی در ماه آوریل سال ۶۴۵ از یی چِنگ ( چائویانگ امروزی) حرکت کرد. آنها در اول می از رودخانه یالو گذر کرده و به داخل قلمرو گوگوریو وارد شدند. آنان در شانزدهم می توانستند گایمو (که مو) را که تنها بعد از ۱۱ روز سقوط کرد، تحت محاصره قرار دهند و ۲۰ هزار نفر از مردم را اسیر گرفته و صد هزار شی (معادل شش ملیون لیتر) از غلات را ضبط کنند.

بعد از آن، ارتش ژنرال لی شیجی به سمت لیائودونگ (ریوتونگ) پیش روی کرد. آنها در هفتم می سال ۶۴۵ ارتشی چهل هزار نفره از نیروهای گوگوریو را که به قصد نجات شهر از محاصره تانگ به آن منطقه فرستاده شده بودند، نابود کردند. چند روز بعد سواره نظام امپراطور تایزونگ به لیائودونگ رسید. ارتش تانگ در شانزدهم جون با پرتابه های آتش زا و نفوذ در دیوارهای دفاعی آن توانست لیائودونگ را به آتش بکشد. اقدام آنها نتیجه ای جز سقوط لیائودونگ به دست نیروهای تانگ نداشت.

ارتش تانگ به سمت بایان (په کام) پیش روی کرده و در ۲۷ جولای ۶۴۵ به آنجا رسیدند. اما فرماندهان گوگوریو شهر را به ارتش تانگ تسلیم نمودند. متعاقب آن، امپراطور تایزونگ دستور داد که شهر نباید غارت شده و شهروندان آن نبایست به بند کشیده شوند.

ارتش تانگ در هجدهم جولای ۶۴۵ به قلعه آنسی رسیدند. یک رسته نظامی گوگوریو که شامل سربازان قبایل موهه نیز می شدند، به منظور نجات شهر فرستاده شده بودند. قوای نیروی کمکی گوگوریو مجموعا به یکصد و پنجاه هزار سرباز می رسید. اما امپراطور تایزونگ ژنرال لی شیجی را با پانزده هزار سرباز برای فریب نیروهای گوگوریو فرستاد. در همین حال، نیروی تانگی دیگری مخفیانه و از جناحین پشتی به سربازان دشمن حمله ور شد. دو طرف در بیستم جولای در میدان نبرد حاضر شدند و ارتش تانگ پیروز از مهلکه بیرون آمد. بسیاری از سربازان گوگوریو بعد از شکستشان پراکنده گشتند. باقی مانده سربازان گوگوریو به تپه اطراف گریختند ولی آنها بعد از یک محاصره از جانب تانگ در روز بعد تسلیم شدند. نیروهای تانگ ۳۶۸۰۰ سرباز را اسیر گرفتند. از میان این اسرا، نیروهای تانگ ۳۵۰۰ افسر و روسای قبایل را به چین فرستاده، ۳۳۰۰ سرباز موهه را اعدام کرده و سرانجام باقی سربازان عادی گوگوریو را آزاد نمودند. اما ارتش تانگ نتوانست در داخل شهر آنسی نفوذ کند. از شهر توسط نیروهای ژنرالی به نام یانگ مانچون حراست می شد. سربازان تانگ بیشتر از شش یا هفت مرتبه در طول روز به دژ حمله می کردند ولی هر بار مدافعین آنها را دفع می نمودند. وقتی روزها و هفته ها سپری می شد، امپراطور تایزونگ رها کردن محاصره آنسی به منظور نفوذ بیشتر در داخل خاک گوگوریو را مورد ملاحظه قرار داد اما به نظر می رسید آنسی برای رها کردن در خلال لشکر کشی، بزرگتر از یک تهدید جلوه می کند. تانگ سرانجام همه چیز را برای ساخت یک برآمدگی عظیم الجثه محکم نمود ولی  علیرغم سه روز حمله بی وقفه از جانب سربازان تانگ، آن بنا نیز توسط مدافعین تصرف و در اختیار گرفته شد. بعلاوه، شرایط برای ارتش تانگ به خاطر هوای سرد (و نزدیکی زمستان) و نابودی تدارکات در حال بدتر شدن بود و این نکته امپراطور تایزونگ را وادار ساخت تا در سیزدهم اکتبر دستور خروج از گوگوریو را صادر کند ولی وی هدیه عجیبی برای فرمانده دژ آنسی برجای گذاشت. عقب نشینی امپراطور تایزونگ از تانگ سخت بود و بسیاری از سربازانش مردند.

تایزونگ شخصا از دو تن از ژنرال های مجروحش که هر دو در خلال اردوکشی به گوگوریو زخمی شده بودند تیماری داری کرد.

درگیری در سال های ۶۵۴-۶۶۸ و سقوط گوگوریو:

پس از مرگ امپراتور تایزونگ در سال ۶۴۹، فتح گوگوریو و رقابت شخصی با یون گه سومون تمام هم و غم امپراتور گائوژونگ شد. تحت فرمانورایی امپراتور گائوژونگ، امپراطوری تانگ یک اتحاد نظامی با پادشاهی شیلا  تشکیل داد. زمانی که گوگوریو و بکجه به ترتیب از شمال و غرب به شیلا حمله کردند، ملکه ی شیلا (سوندوک) یک مامور سری به امپراطوری تانگ فرستاد تا فورا درخواست کمک نظامی کند. در سال ۶۵۰، امپراتور گائوژونگ یک شعر که توسط ملکه جیندوک از شیلا نوشته شده بود را از کیم چونچو، مامور سری دربار (که بعدا به عنوان پادشاه مویول به تخت شیلا نشست) دریافت نمود. در سال ۶۵۳، بکجه با سلسله ژاپنی یاماتو وا متحد شد. اگرچه بکجه با گوگوریو متحد بود، دره رودخانه هان دو کشور را از هم جدا کرده و مانع از کمک به یکدیگر در زمان جنگ گردیده بود. پادشاه مویول حکومت شیلا  را در سال ۶۵۴ به دست گرفت. بین سال های ۶۵۵ تا ۶۵۹، مرز شیلا  توسط بکجه و گوگوریو مورد حملات پی در پی قرار گرفت؛ بنابراین شیلا  از تانگ درخواست کمک کرد. در سال ۶۵۸، امپراتور گائوژونگ یک ارتش را برای حمله به گوگوریو فرستاد اما نتوانست بر دفاع نیرومندانه گوگوریو غلبه کند. کیم چونچو به تانگ پیشنهاد داد که  اتحاد تانگ – شیلا برای از بین بردن اتحاد بکجه و گوگوریو، ابتدا باید بکجه را تسخیر کند و سپس به گوگوریو حمله ور شود.

در سال ۶۶۰، امپراطوری تانگ و پادشاهی شیلا  ارتش متحد خود را برای تصرف بکجه ارسال کردند. پایتخت بکجه سابی به دست نیروهای تانگ و شیلا افتاد. زمانی که پادشاه بکجه (اویجا) در اونگجین تسلیم شد، بکجه در ۱۸ جولای سال ۶۶۰ مغلوب گشت. ارتش تانگ پادشاه، ولیعهد، ۹۳ تن از مقامات و ۲۰،۰۰۰ سرباز را به عنوان زندانی گرفت. پادشاه و ولیعهد به عنوان گروگان به امپراطوری تانگ فرستاده شدند. امپراطوری تانگ این قلمرو را تصرف کرده و پنج اداره نظامی را برای کنترل منطقه به جای شیلا تاسیس کرد، مسئله ای که آنها به سختی پذیرفتند. در آخرین مرحله، ژنرال گویسیل بوکسین در برابر اشغال بکجه توسط تانگ مقاومت کرد. او از متحدان یاماتو درخواست کمک نظامی نمود. ناوگان تانگ که شامل ۱۷۰ کشتی بود، به سمت چویو پیشروی کرده و شهری را درحومه رودخانه بک گنگ محاصره نمودند. درحین درگیری  ناوگان یاماتو با ناوگان تانگ، آنها توسط ناوگان تانگ مورد حمله قرار گرفته و نابود شدند. در سال ۶۶۳، نیروهای مقاومت بکجه و یاماتو توسط نیروهای تنگ و شیلا در نبرد بک گنگ از بین رفتند. در نتیجه شاهزاده بویو پونگ از بکجه به همراه افراد باقی مانده به گوگوریو فرار کردند.

پس از فتح بکجه در سال ۶۶۰، نیروهای تانگ و شیلا  تصمیم گرفتند به گوگوریو حمله کنند. در سال ۶۶۱، نیروهای تانگ عازم گوگوریو شدند. به موازات اینکه ارتش تانگ با ۳۵۰۰۰۰ سرباز پیشروی می کرد، شیلا فقط در جریان این عملیات تامین تدارکات را به عهده داشت. در سال ۶۶۲، یون گه سومون، ژنرال پنگ ژیائوتای را در نبرد ساسو شکست داد. ارتش تانگ پیونگ یانگ پایتخت گوگوریو را برای مدت چند ماه تا فوریه سال ۶۶۲ محاصره کردند، درست زمانی که به دلیل شرایط سخت زمستانی و شکست نیروی های تقویتی، مجبور به عقب نشینی از صحنه نبرد شدند.

در سال ۶۶۶، یون گه سومون دیکتاتور گوگوریو درگذشت و مبارزه داخلی میان پسرانش برای قدرت درگرفت. با فرار پسر بزرگترش به تانگ (که جانشین او هم بود) و برادر کوچکتر وی به شیلا، گوگوریو دچار هرج و مرج شد و اختلاف بر سر جانشینی در میان پسران و برادر کوچکترش باعث تضعیف آن گردید. مرگ یون گه سومون راه جدیدی را برای تهاجمی تازه توسط تانگ و شیلا در سال ۶۶۷ و این بار با کمک بزرگترین پسر یون گه سومون هموار نمود. نفاق خشونت آمیز ناشی از مرگ یون گه سومون دلیل اصلی پیروزی تانگ و شیلا بود و این امر به لطف تفرقه، پناهندگی ها و تضعیف روحیه گسترده اتفاق افتاد. اتحاد با شیلا  نیز به دلیل توانایی حمله به گوگوریو از جهات مخالف و دریافت کمک های نظامی و لجستیکی بسیار مفید بود. در سال ۶۶۸، نیروهای تانگ و شیلا  پیونگ یانگ را محاصره و فتح کردند که این امر منجر به مغلوب شدن گوگوریو گردید. بیش از ۲۰۰۰۰۰ زندانی توسط نیروهای تانگ دستگیر شده و به چانگ آن فرستاده شدند.

عواقب بعدی:

در سال ۶۶۹، دولت تانگ دفتر ” ژنرال محافظ برای ایجاد صلح در شرق” را تاسیس نمود تا قلمروهای سابق گوگوریو را کنترل کند. یک دفتر تحت الامر نیز در بکجه وجود داشت. تا پایان جنگ، امپراطوری تانگ بر سرزمین های سابق بکجه و گوگوریو کنترل داشت و برای اعمال تسلط بر شیلا  تلاش می کرد. بخش های بزرگی از شبه جزیره کره توسط نیروهای تانگ به مدت یک دهه اشغال شده بود.

با این وجود، اشغال شبه جزیره کره توسط تانگ به دلیل کمبود منابعی که شیلا  پیش از آن تامین می کرد ، منطقا مشکل به نظر می رسید. علاوه بر این، امپراتور گائوژونگ بیمار بود و بنابراین امپراطوریس وو  یک سیاست صلح طلبانه را در پیش گرفته و امپراطوری تانگ منابع را به سمت دیگر اولویت ها هدایت کرد. این وضعیت مطلوب شیلا بود زیرا شیلا به زودی مجبور به مقاومت در برابر اعمال حاکمیت چینی ها بر کل شبه جزیره بود. سرانجام جنگ بین شیلا و تانگ در گرفت.

پس از سقوط گوگوریو، ته جو یونگ  مردم گوگوریو و مردمان مالگال را جمع کرد و در برابر سلسله تانگ برای احیای گوگوریو مبارزه کرد. ته جو یونگ با موفقیت بالهه را پس از اعلام پیروزی در نبرد چون مون ریونگ تاسیس نمود.

منبع: ترجمه شده از ویکی پدیا انگلیسی

کم و کیف وقوع جنگ

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
2 نظرات
  1. محمدرضا می گوید

    خیلی ممنون بابت این مطلب جذاب

  2. ناشناس می گوید

    ولی حیف شد که گوگوریو و باکجه از بین رفت اما این شیلای زپرتی نوکر تانگ تا چند سال بعد باقی موندش

ارسال یک پاسخ