اینانا و انکی /Inanna and Enki/

این سرودۀ مفصل دارای تاریخ و اصلی مشکوک است. ( اورسوم؟) و حاکی از آن ترقی اینانا و اوروک شهر او را در سومر به‌وسیلۀ نیرنگ این الهه توصیف می‌کند. اینانا تصمیم می‌گیرد که به دیدار انکی برود که در آپسو مالک مه me است. انکی تا اندازه‌ای از آمدن او خبر دارد وحاضر به پذیرایی از او می‌شود. انکی به وزیر خود ایشوم Išum دستور می‌دهد که برای آن‌ها مقدار زیادی غذا و نوشیدنی بیاورند و هنگامی‌که الهه وارد می‌شود آن‌ها می نشینند و به شادی می‌پردازند. انکی تحت نفوذ شراب قرار می‌گیرد و مه me را ، یک به یک، به اینانا  می‌دهد. آن الهه سپس، آن‌ها را می‌شمارد و هر بار می‌گوید که « او آن را به من داده است» هنگامی‌که انکی[ افتادگی متن] از ایشوم مه me را می‌خواهد و به او گفته می‌شود که اینانا آن‌ها را به درون کشتی خود گذاشته و رفته است. انکی، ایشوم و بعضی از دیوها را به دنبال اینانا می‌فرستد و به او توصیه می‌کند که کشتی را با مه me بگیرد ولی اینانا با کمک نین شوبور Ninšubur موفق می‌شود که آن را با طلسم های جادویی دفع کند. این امر، چندین بار تکرار می‌شود و سرانجام، این الهه در اوروک وارد خشکی می‌شود و مه me ها را تخلیه می‌کند و آن‌ها را بار دیگر می‌شمارد و سپس، جشنی بر پا می‌دارد. پایان این موضوع، مبهم است، ولی براثر وساطت یک خدای سوم ، انکی ظاهراً با اینانا آشتی می‌کند.

اینانا و انکی

اینانا و انکی

منبع:

• کتاب تاریخ اساطیری ایران، اثر ژاله آموزگار،
  انتشارات سمت، چاپ شده در مهر ۱۳۹۵
• تهیه الکترونیکی: سایت تاریخ ما، اِنی کاظمی