گیل گمش و سرزمین زندگان/ Gilgameš and theLand of living/
این موضوع ترجمه سومری آن. ا. کور. لو. تی. لا. شه. en. e. kur. lu. ti. la. šè است و گیل گمش و هوواوا Huwawa، گیل گمش و جنگل سدر نیز نامیده میشود. این متن، بر روی لوحههایی از منابع مختلف عمدتاً نیپور و اوروک با گونههای فراوانی حفظشده است.
این خلاصه، مطابق با ترجمه فان دیک van Djik است. گیل گمش همراه خادمش انکیدو پنجاه جنگجوی اوروک بهسوی سرزمین زندگان میرود که در حماسۀ بعدی، به آن جنگل سدر میگویند. اگرچه این در متن تصریح نشده است، ولی جایگاهی وحشتناک است و برای انلیل، خدای بزرگ جنبۀ مقدس دارد. انلیل، هوواوا را که آفریدۀ خود اوست به مراقبت از آن می گمارد. انگیزه های دادهشده برای این سفر، علاقه به کسب شهرت است (« برای آنکه نامی برای خود به دست آورد») و نسبت به خدایان اعلام کند. نام خدای گیل گمش، اوتو یعنی خورشید_ خداست و از اوست که گیل گمش هدایت میطلبد. آنان، از هفت کوه می گذرند و به این جنگل می رسند. انکیدو در ورود تردید نشان دهد ولی گیل گمش اصرار میورزد. وی به افرادش دستور میدهد که علیرغم پرتو های وحشتانگیز« شکوه آسمانی» هفت پرده( ملام melam) درختان را قطع کنند. هوواوا آن پرتوها را علیه آنها میفرستد. سرانجام هوواوا را اسیر میکنند وی به شیوه ای بسیار شخصی و رقت انگیز برای نجات خود استغاثه میکند و از گیل گمش جوانمرد میخواهد که جانش را ببخشد و او نیز میپذیرد. اما انکیدو به گیل گمش توصیه میکند که به هوواوا اعتماد نداشته باشد و هنگامیکه آن اسیر با لحنی خاضعانه با او سخن میگوید، وی چنان خشمگین میشود که سر آن مخلوق را جدا میکند. کار بعدی که این قهرمان انجام میدهد رفتن به نزد انلیل و احتمالاً در نیپور بود. آنها مبارزه طلبانه سر جدا شده را به او عرضه میدارند و انلیل خشمگین به گناهکاران لعنت میفرستد. سپس، هفت ملام، هوواوای مقتول را بهصورت عاملان انتقام و خطری برای تعقیب گیل گمش و انکیدو در میآورند.
گیل گمش
چرا الکی منبع می دهید؟ تاریخ اساطیری ایران را چه به انکیدو و گیلگمش؟ در کتابی که به اسم منبع آورده اید این روایت نیامده.
سلام. حق با شماست دوست عزیز ؛ اصلاح شد.