الهه بزرگ

مادر_الهه/ الهۀ بزرگ/ mother- goddess/ Great Goddess

قدیمی‌ترین تجلیات فعالیت های مذهبی، که تنها با توجه به مصنوعات دستی مکان‌های پیش از تاریخ شناخته‌شده است، ظاهراً مربوط به پرستش یک خدای مؤنث است.

تندیسک های بی‌شماری از این الهه از عصر سنگ در اروپا و از هزاره های هفتم و ششم در آناتولی ( چتل هویوک çatal Hüyük ، هاسیلر Hacilar ) شناخته‌شده‌اند. بیشتر این پیکره ها بر جنبه‌های جسمی باروری زن تأکید کرده‌اند. سرین های فربه، شکم های برآمده و سینه های آویزان تصاویر زنان عریان در همۀ ادوار بعدی و در همۀ نواحی خاورمیانه، از مصر گرفته تا ایران ظاهر می‌شود. اما روی هم رفته، تندیس‌های بعد از عصر نو _ سنگی، بیشتر به جنبه‌های جنسی تا آبستنی توجه دارد، پرستش همگانی مادر _ الهه به نظر می‌رسد در هنگامی انحطاط یافت که تمدن‌های شهری پیشرفت کرد و با تغییر عمیق شرایط اجتماعی و یک مجموعه خدایان پیچیده و همچنین وابسته به پدر سالاری بود. اما اشاراتی وجود دارد که نشان می‌دهد که به‌عنوان یک« دین رسمی»آن پرستش همگانی مادر خدا پس از مراسم رسمی و ملی باقی ماند. مثلاً در مصر، به پیدایی پرستش هاتور_ایزیس Hathor/ Isis در روز گار ناپایداری سیاسی توجه شود. اما ازآنجاکه محافل ادبی دولت _ شهرها، علاقۀ کمی به ادیان مردمی زمان خود داشتند، منابع متکی بر متن، اطلاعات زیادی در این باب به دست نمی‌دهند.

در آناتولی احتمالاً مرکز باستانی مادر _ الهه بود. این الهه به‌صورت نیرومند ترین تندیس خدایی در سراسر ادوار تاریخی مختلف درآمد. در سطوح نو_ سنگی، چتل هویوک، این الهه در وهلۀ اول، در رابطه با بارداری ظاهر می‌شود و او را در حالت شیر دادن و هم‌آغوشی نشان می‌دادند. تصاویر او در تغارهای غله یافت شده است. اما پیوستگی با مرگ و جهان فرودین نیز در پرستشگاه‌های شهر که به‌طور شگفت‌انگیزی رنگ آمیزی شده‌اند نیز دیده می‌شود و در آنجا، تصاویر این الهه با سینه هایی که در دیوار نقش شده آشکار است و این علایم، و علائم الهه در کنار مناظر تدفین یافت می‌شود ( کرکس ها بر روی اجساد بی سر فرود می آیند). الهه نیز با گربه سانان، پلنگان و شیران دیده می‌شود و اینجانوران در سراسر تاریخ به اوابسته بودند. در ادوار تاریخی، این الهه به‌صورت وورونشه مو wurunšemu «زمین» یا اینارا Inara، مورد پرستش قرار می‌گرفت. اینارا خدای محافظ سرزمین بود. هوریانی ها او را فقط بانو ( آلّانی Allani) می‌نامیدند. آلانی، همآن‌هانّا هانّا Hanna Hanna هیتیایی« بزرگ _ مادر»یا حبات Hebat است. احتمال دارد که بسیاری از الهه‌های محلی که نام‌هایشان فقط به‌صورت مخففی که برای ایشتار نوشته می‌شد. تجلیات مادر _ الهه بودند.

در بین‌النهرین، تندیس‌های ارزان و فراوان گلی، از زنان برهنه با سرین های پهن و شرمگاه های مشخص عملاً در تمام سطوح باستان‌شناختی به‌دست‌آمده است. این عمل دلیل ستایش مداوم از این الهه بود. جالب توجه آن‌که بیشتر نام‌های مذهبی سومری مذکر هستند و به نظر می‌رسد که یک نام خاص سومری برای مادر _ الهه وجود داشته باشد. در عوض، تعدادی نام داریم کهن‌ترین آن نین خور ساگا Ninhursaga به معنای« بانوی کوهستان» نین ماخ Ninmah به معنای« بانوی مجلل» و دامگال نونّا Damgalnunna به معنای « همسر بزرگ فرمانروا» در دست است. مراکز پرستش آن در تل العبید Tell obeid ادب Adab و کیش وجود داشت. لامبرت  lambert عقیده دارد که شاید انحطاط کیش برای موفقیت متزلزل الهه در خدایان علمی رتبۀ بابلی مؤثر بوده باشد. چندین خدای مذکر نام‌هایی با نین nin مؤنث دارند که در آغاز به معنای« بانو» بود مانند نی نورتا، نین گیرسو، نین گیش زیدا Ningišzida و مانند آن‌ها که ممکن است به خدایان مؤنث باز گردد، هر جند، شاید به علت آن‌که صفات مردانۀ آن‌ها به‌عنوان خدایان جنگجو بیشتر مورد توجه قرارگرفته است، پیشنهاد شده است که جمعیت اصلی و کشاورزی سومر یک الهه را می‌پرستیدند وهر جامعه ای الهۀ خود را داشت و با گذشت روزگار، خدایان مذکر جای آن‌ها را گرفتند(مانند انکی و دامگال نونّا Damgalnunna در اریدو، یکی از قدیم‌ترین مراکز دینی سومری)، یا براثر منسوخ شدن پرستش آن الهه ها بود. این وضع گاهی در متون اسطوره‌شناسی فهرست خدایان منعکس شده است. نگاه کنید به (کیهان شناسی) که در آنجا مادر _ خدا، معمولاً در جای سوم یا چهارم یا بعد از آن، انلیل و انکی فهرست شده است، ولی هرگز، در مرحلۀ درجۀ اول نبوده است. در فهرست خدایان آن= آنوم هویت مادر _ الهه‌های مختلف ( نین خورساگ، نین ماخ، نین تو، نین منّا، Ninmenna، آرورو، دینگر ماخ Dingirmah ، ماما، بعلت ایلی) تقریباً به‌طور کامل با یکدیگر آمیخته شدند و تا دورۀ ایسین-لارسا، مادر-الهه تقریباً از فهرست ها حذف شد. در متون اسطوره‌شناختی، مادر_ الهه در آفرینش بشر (انکی و نین ماخ، آترا_ هاسیس،_ اسطورۀ سیل، حماسۀ گیل گمش) در گیر است.همچنین اشارات بی‌شمار و تقریباً غیر کافی نگاه دارندۀ زندگی حیوانی و انسانی مورد تأکید قرارگرفته است. در طی دورۀ بابلی کهن، بسیاری از مادر_ الهه‌های سابق که مستقل بودند، همسران خدایان شدند وظیفه ای را بر عهده گرفتند که به‌تدریج، به‌صورت واسطه درآمدند. صفات زنانه مانند ترحم، بخشایش و فروتنی به این الهه ها نسبت داده می‌شد و حتی ایشتار مستقل ترین الهه‌های بین‌النهرین به‌عنوان مادر _ الهه‌ای مهربان در هزارۀ اول پیش از میلاد و شاید تحت تأثیر هوریانی ها به او خطاب می‌شد.

در اوگاریت و سوریه، مادر _ الهه(_ آشتارت) مقامی نسبتاً پست در مقایسۀ با هوا _ خدا دارد و این تا جایی است که متون اسطوره‌ای نشان می‌دهد. در مدارک باستان‌شناختی، الهه‌ای که همه جا عریان است و مدارک مربوط به نام‌های شخصی و جغرافیایی حکایت از محبوبیت مشابهی برای این الهه در جای دیگر در خاورمیانه است.

 

 

منبع:

  • کتاب  اساطیری ایران، اثر ژاله آموزگار،
    انتشارات سمت، چاپ شده در مهر ۱۳۹۵
  • تهیه الکترونیکی: سایت ، اِنی کاظمی

 

 

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ