هفت حکیم/seven sages/
در اسطورهشناسی بینالنهرینی فرایند تمدن میبایستی بهوسیلۀ خدایان گوناگون اعمال شود (_لاهار و اَشنان و نی ناز و نین مادو Ninmadu، اینانا و اوتو مانند آنها). در روایت دیگری وظیفۀ آموختن اقدامات کشاورزی به بشر به هفت حکیم نسبت داده میشود (اکدی آپکالو Apkallu) در چندین اسطوره، اشاراتی به این حکیمان یافت میشود. در اسطورۀ اِرّا، مردوک میپرسد «هفت حکیم آپسو، ماهیان پورادو Puraduی پاک کجاست که مانند ااِ فرمانروای خود، دارای حکمت متعالی شدهاند؟» روایت دوزبانه ای از نینوا با یک مقدمۀ اسطورهای آغاز میشود که به هفت حکیم اشاره دارد. از آنها بهعنوان هفت آپکالو یادشده است که در رود رشد کردهاند و عملکرد صحیح سطح آسمان و زمین را زیر نظر دارند.
یکی از آنان، نون پیریگّالدیم Nunpiriggaldim آپکالوی انمرکار بود که ایشتار را از آسمان نزد اِ آنا آورد و دیگری پریگال نونگال prigalnungal از کیش بود که او را خشمگین کرد…بهطوریکه او نگذاشت گیاهی سه سال در سرزمین بروید، دیگری از اریدو بود که ااِ را به خشم آورد[…] نام لو Lu تنها دوسوم آپکالو است و اژدهای اوشوم گالّوušumgallu را از اِ-نین کارنونّا E.ninkarnunna، معبد ایشتار در شولگی بیرون راند… (نامهای سه حکیم دیگر در دست نیست) مخلص کلام که این همۀ حکیمان خدایان را به خشم میآوردند بنابراین، به آپسو تبعید میشوند. بروسوس Berossus نیز گزارش میدهد که قبل از سیل، هیولاهای مانندی برای تعلیم نوع بشر به وسیله ِااَ فرستاده شد. نامهای این حکیمان در متون مختلف با یکدیگر فرق دارد. بعضی از آنها، نیز نامهای این حکیمان در متون مختلف با یکدیگر فرق دارد. بعضی از آنها، نیز شامل آداپا میشود (که بروسوس او را اوآنس Oanes می نامد).
هفت حکیم