تیشتَر (تیشتریه)۱

خدایی است که با باران ارتباط دارد و ازاین‌رو، اصل همۀ آب‌ها، سرچشمه باران و باروری است. در منتها صورت متجلی او را«ستارۀ تابان شکوهمند» نام‌برده‌اند که احتمالاً همان شِعرای یمانی (سهیل)است. در تیشتریشتِ اوستا، نبرد این ایزد با دیوِ«اَپوش» که دیو خشک‌سالی و خشکی است روایت‌شده است. این دیو باران را از باریدن بازمی‌دارد. تیشتر با یاری مینوی۲ خرد و با همکاری ایزد باد، آب را به بال می‌راند و به یاری ایزد بُرز(اپام نپات) و فروهر۳ نیکان و به یاری ایزد هوم و بهمن امشاسپند به نبرد این دیو خشک‌سالی می‌رود.

 

تیشتر نخست به مدت ده شبانه‌روز به‌صورت مرد جوان بلندقامتی درمی‌آید تا در آسمان پرواز کند و از ابرها بر زمین باران بفرستند؛ بارانی که هر قطره آن به‌اندازه جامی است و به بالای مردی. آب زمین را فرامی‌گیرد و جانوران موذی از میان می‌روند و شماری از آن‌ها به سوراخ‌ها فرو می‌شوند. آنگاه مینوی باد با وزیدن خود آب‌ها را به کرانه‌های زمین می‌برد و دریای فراخکرد به وجود می‌آید. در ده شبانه‌روز دوم تیشتر به شکل گاوی زرّین شاخ درمی‌آید و در آسمان پرواز می‌کند و از ابرها باران می‌باراند. در ده شبانه‌روز سوم به شکل اسبی درمی‌آید زیبا، سفید، زرّین گوش و با سازوبرگ زرّین، و در آسمان پرواز می‌کند و از ابرها باران می‌باراند. جانوران زیان‌بخش و زهرآگین همه هلاک می‌شوند و در زمین فرو می‌روند. نسیم ایزدی می‌وزد و آب‌ها به دورترین نقطه می‌روند. تیشتر در هیئت اسب سفید زیبا برای پاک کردن زمین از زهر جانوران زیان‌بخش به دریای فراخکرد فرو می‌رود و در آنجا با دیو اَپوش که به شکل اسب سیاهی است بی‌یال و بریده گوش و با دم سیاه و کوتاه ظاهری ترسناک، روبه‌رو می‌شود.

 

در آغاز اپوش نیرومندتر است و ایزد باران شکست می‌خورد. دیو اپوش او را هزار گام از دریای فراخکرد دور می‌کند.خشکی و تشنگی برجهان غالب می‌شود. تیشتر شکایت به اورمزد می‌برد که ناتوانی او از این است که مردم نیایش شایسته‌ای برای او به‌جای نیاورده‌اند. اورمزد به او نیروی ده مرد جوان، ده شتر، ده ورزای جوان، ده کوه و ده رود می‌بخشد. این دو در برابر هم قرار می‌گیرند، دیوار پوش به هراس می‌افتد و می‌گریزد و تیشر او را هزار گام از دریا دور می‌کند و آب را از دریا برمی‌گیرد و به بالا می‌برد و باد ابرهای باران‌زا را به این‌سو و آن‌سو می‌راند. تیشتر گر خود را بر آتش وازیشته۱ که در ابرهاست می‌کوبند. این آتش شراره می‌کشد و همکار دیو اپوش که دیو سپنجروش۲ (سپنجکر)۳ نام دارد از وحشت خروشی برمی‌آورد و هلاک می‌شود۴ و بار دیگر باران بیش‌ازپیش با قطراتی به بزرگی سر گاو و سر انسان بر هفت‌کشور فرومی‌ریزد. آب‌ها بدون مانع به مزرعه‌ها و چراگاه‌ها جاری می‌شوند. تیشر ده شبانه‌روز باران فرومی‌آورد و با این باران، زهری که از جانوران موذی در زمین باقی‌مانده است با آب می‌آمیزد و به  دریا می‌رود. شوری و تلخی آب‌های دریاها از آن است. پس از سه روز باز باد ایزدی برمی‌خیزد و آب‌ها را به انتهای زمین می‌برد و از این  آب‌ها سه‌دریای بزرگ، بیست‌وسه دریای کوچک، دو چشمه و دو رود پر آب پدید می‌آید. تیشتر عمل زندگی‌بخش دارد. در آغاز آفرینش گیتیی، در حملۀ اهریمن، نقش پخش آب‌ها و دانه‌ها از طریق آب‌ها در جهان به عهدۀ اوست. او ضمناً سرور همۀ ستارگان و حامی سرزمین آریایی است. او فرزند عطا می‌کند و جادوگران را در هم می‌شکند.

 

طرحی از تیشتَر

 

 

 

۱.در بندهشن آمده است که تیشر همان تیر است. برخی عقیده دارند که «تیری» که صورت کهن‌تر تیر است خدای مستقلی بوده است با صفاتی همانند تیشر و متعلق به نواحی غربی ایران و بعدها این دو به‌صورت خدای واحدی درآمده‌اند.

۲.یکی از معانی مینو«روان و روح»است و نماد هر عنصر مادی و معنوی در دنیای مینوی

۳.فروهر یا فروشیه ها گروه معروفی در اساطیر ایران هستند. مانند همۀ آفریدگان مادی که یک اصل مینوی دارند هر انسانی هم یک «خودِ» آسمانی دارد که فروهر یا فروشی (روح محافظ)اوست. هر بدی که آدمی بر روی زمین بکند«خود» آسمانی او تأثیرناپذیر می‌ماند. به‌عبارت‌دیگر روح پاسبان آدمی است که پیش از تولد وجود دارد و پس از مرگ نیز باقی می‌ماند.

۴.بنا بر باورهای اساطیری ایران، در جهان پنج گونه آتش مینوی هست

۵.آتش برزیسوه (Barzisavah)که در برابر اورمزد می‌سوزد.

۶.آتش وهوفریانه (Vohufrayana)که در تن مردمان و جانوران جای دارد.

۷.آتش اوروازیشته(Urvazishta)که در گیاهان است.

۸.آتش وازیشته(vazishta)که در ابرهاست.

۹.آتش سپنیشته(Spanishta)که در کانون‌های خانوادگی جای دارد.

۱۰.Spanjarush

۱۱. Spanjgar

 

منبع:

  • کتاب  اساطیری ایران، اثر ژاله آموزگار،
    انتشارات سمت، چاپ شده در مهر ۱۳۹۵
  • تهیه الکترونیکی: سایت ، اِنی کاظمی
عضویت
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها