نخستین زوج بشر
از نطفۀ گیومرث که بر زمین ریخته میشود پس از چهل سال شاخهای ریواس میروید که دارای دو ساق است و پانزده برگ. این پانزده برگ مطابق با سالهایی است که میشه۱ و مشیانه۲، نخستین زوج آدمی، در آن هنگام دارند. این دو همسان و هم بالایند. تنشان در کمرگاه چنان به هم پیوند خورده است که تشخیص اینکه کدام نر است و کدام ماده امکانپذیر نیست. این دو گیاه بهصورت انسان درمیآیند و «روان» به گونۀ مینوی در آنان داخل میشود. اورمزد اندیشههای اورمزدی را به آنان تلقین میکند:«شما تخمۀ آدمیان هستید؛ شما نیای جهان هستید؛ من شما را بهترین کامل اندیشی بخشیدهام. نیک بیندیشید، نیک بگویید و کار نیک کنید و دیوان را مستایید». نیروی بدی نیز در کمین است. اهریمن و همدستانش هم میکوشند که مشیه و مشیانه را از راه راست منحرف کنند. اهریمن بر اندیشۀ آنان میتازد و آنان نخستین دروغ را به زبان میآورند و آفریدگاری را به اهریمن نسبت میدهند. بدینسان نسبت دادن بنیاد جهان به شر نخستین گناه آدمی است. از این فریب و از این گناه نیروی آز بر آنان چیره میشود و گرسنگی و تشنگی بر آنان غلبه مییابد و سردرگمی آنان آغاز میشود. به کفاره این گناه مدتها از داشتن فرزند محروم میماند. توبه میکنند و سرانجام میتوانند باهم وصلت کنند. نه ماه بعد مشیانِه جفتی را به دنیا میآورد که چنان به چشم مادر و پدر شیرین میآیند که مادر و پدر آنها را میخورند و ازآنپس اورمزد شیرینی فرزند را تا بدان اندازه که میل به خوردن در پدر و مادر ایجاد کند از آنان برمیگیرد تا نسل آدمی برجای ماند و ادامه یابد. اورمزد به آنان کشاورزی، کشت گندم، دامداری، خانهسازی و پیشههای دیگر و هنرهای گوناگون میآموزد.
ازآنپس مشیه و مشیانه دارای هفت جفت فرزند میشوند، هر جفتی یک نر و یک ماده. هرکدام از جفتها باهم وصلت میکنند و روانۀ یکی از هفتکشور میشوند. از آنان فرزندان دیگر به وجود میآیند و نسل بشر ادامه میباید. مشیه مشیانه درصد سالگی میمیرند.
زرتشت، پیامبر ایرانیان باستان