پیدایش تمدن بابل باستان
در قدیم سرزمین بابل را کلده می نامیدند و آن شامل بخش جنوبی بین النهرین می باشد که این خطه قدیمی یک قسمت از عراق را دربر داشته و از جوار بغداد و کربلا تا خلیج بصره امتداد می یافته، این منطقه مسکن کلدانیها بوده که یکی از قدیمیترین اقوام سامی به شمار می رفته اند. کلده یا بابل نوین نماینده سومین مرحله تاریخ فرهنگی دجله و فرات است. شهر باستانی بابل پایتخت امپراتوری تازه کلده شد و کلده سرزمینهای سومر، اکد، آشور، دمشق و فلسطین را در بر می گرفت. در آن زمان دوردست، حتی انتخاب نام بابل نیز نشانگر آن بود که آینده اش درخشان است زیرا باب– ایلی (Bab-Ili) به معنای « دروازه خدا» است! و بابل توانست به نیروی تمدن خویش بر دشمنانش و جهانگشایان و اقوام جنگجوی کوهستانها، آشوریان و کاسیان و هوریان و هتیان چیره شود و آنانرا در راه مجد و عظمت و افتخارش، به همکاری وادارد.موقعیت محلی بابل بسیار خوب بود. اطراف آن را زمین های حاصلخیز فرا گرفته بود. بابل در محلی قرار داشت که دجله به فرات خیلی نزدیک می شد. بازرگانان از قسمت بالای رودخانه های فرات و دجله، با قایقهای بزرگ، کالاهایی را که مورد احتیاج میاندورود جنوبی بود به آنجا می آوردند … دو جاده مهم میاندورود هم از بابل می گذشت. بابل به خاطر موقعیت محلی بسیار خوبی که داشت، به بزرگترین و ثروتمندترین شهر تجاری میاندورود تبدیل شد. .در مدارس آن نجوم و طب و طبیعیات و الهیات تدریس می شد. طالس متی و فیثاغورث از این مرکز دانش کسب علوم کردند. بابل دو دوره بزرگ شکوه و مجد داشت: نخست دوران حمورابی (۱۹۴۷-۱۹۰۵ ق. م.) و دوم دوران بخت النصر(۶۰۴-۵۶۲ ق.م.) . میان این دوره تقریباً یک هزاره و نیم، فاصله است و این مدت زمان طولانی که دوران استعلای هتیان و کاسیان و غلبه آشوریان است، تقریباً برابر با فاصله زمانی میان سلطنت قیصر آگوست و پادشاهی شاول پنجم است.در قرن هفتم قبل از میلاد، در نواحی کوهستانی شمال بین النهرین، قومی جوان و سلحشور به ظهور رسیدند بنام “آشور” یکی از پادشاهان ایشان از زیر بار سلطنت بابل بیرون آمده و پرچم استقلال برافراشت. قدرت و نیروی آشوریها بحدی رسید که بابل را فتح کرده و آن شهر تابع سلطنت آشور شد. در زمان یکی از پادشاهان ایشان به دنام سناگریب (۶۸۱ ق.م) قدرت آشوریها به کمال رسید. در زمان سلطانی دیگر به نام آشور بانیپال دوم (۶۲۶ ق.م) که پایتخت خود را در بابل قرار داد دوره جدیدی از آبادی آن شهر به ظهور رسید که به “عصر بابلی جدید” معروف استدر اسطورههاى بابلى، که اسطورههاى سومرى باستانى را به تدریج جانشین مىکند، تقریباً غیرممکن است که معلوم کند اصل مذهبى سامى آن چقدر است این دنیاى سامى،آنکه از نظر سیاسى، با وسعت متفاوت با دنیاى سومرى بود، به شکل عجیب وابسته به آن از طریق نتایج تفکر مذهبى داوری می کرد
منابع :
۱. kalda / chaldea
۲شهریاری، کیهان، زن در اساطیر ایران و بین النهرین، ناشر فارس، انتشارات ثارالله، چاپ اول، ص ۸۶
۳دلکور، ماری، لاپلانتین، فرانسوا، کراپ، الکساندر، هربر، ژان، شوئون، فریتوف، دیز، ارنست، دستره، آنت، جهان اسطوره شناسی،۲، ترجمه جلال ستاری، نشر مرکز، چاپ اول، ص ۱۱۴
۴ کوروفکین، فئودرو. پ، تاریخ شرق باستان، ترجمه م. بیدسرخی، انتشارات محور، چاپ اول، صص ۱۳۵و۱۳۶
۵ ایزد پناه، مهرداد، آشنایی با ادیان قدیم ایران و بین النهرین، انتشارات محور، چاپ اول ، ص ۸۴
۶ جهان اسطوره شناسی، ص ۱۲۵
۷ حکمت، علی اصغر، تاریخ ادیان، انتشارات ابن سینا، ص ۶۵و۶۶
۸ Grimal, Pierre, “ Babylon”, Larousse world mythology, Hamlyn, p 6