۴ زن تاثیرگذار در تاریخ گرجستان!
۱.مدیا
تاریخ گرجستان از دیرباز همواره با افسانه های جیسون و آرگونوت در هم پیوند خورده و طبق اساطیر یونانی، مادا، کوچکترین دختر پادشاه ایتای از کولخیس، عاشق جیسون شد_قهرمان یونانی که برای یافت گنج به کولخیس آمده بود. جیسون به کمک مدیا، توانست آن گنج را بدزدد و به یونان ببرد. پادشاه ایتای نه تنها گنج را از دست داد بلکه سلطنتش هم به پایان رسید.
مدیا انواع روش های درمانی و روغن های کشنده را درست می کرد. او گیاهان دارویی پرورش داد و خواص و سموم آنها را مورد مطالعه قرار داد و به دنبال روش هایی برای جوانسازی و افزایش عمر بود.
۲.ملکه تامار
از آنجایی که کلمه ای معادل ملکه در زبان گرجستان وجود نداشت، مردم بومی او را پادشاه تامار می نامیدند. او یکی از قدرتمندترین ملکه های قرن دوازدهم و نوه داوود اقماشنبلی بود. تامار دختر جورج سوم، در سن ۱۸ سالگی تاجگذاری کرد و به عنوان ملکه همراه پدرش سلطنت کرد. شش سال پس از مرگ پادشاه ، او به اولین پادشاه زن گرجستان تبدیل شد. او یک حاکم برجسته بود که به راه پدربزرگش ادامه داد و اصلاحاتی را انجام داد و قلمرو خود را گسترش و توسعه بخشید.
۳.ملکه کتایون
در آغاز قرن هفدهم، مناطق کارتلی و کاختی تحت حاکمیت ایران درآمد. حاکم کاختی وفاداری خود را به شاه نشان داد ولی مخفیان شورشی به رهبری ملکه کتوان ترتیب داد. وقتی همسرش دیوید مرد، از شاه خواست تا اجازه دهد تهمورث یا تیموراز دوم پادشاه کاختی شود. شاه قبلو کرد ولی تهمورث تنها ۱۶ سال داشت و خود ملکه کتوان حاکم شد. شاه ایران از او خواست تا از دین مسیحیت بیرون بیاید و به اسلام بگراید ولی کتایون نپذیرفت. در نهایت در ۱۶۲۴، کتوان در شیراز شکنجه و سپس اعدام شد.
از این رو در گرجستان به شهید یا شکنجه شده معروف است.
۴.ملکه دارجان
ملکه دارجان سومین همسر پادشاه اریکل دوم بود و با سیاست های همسرش مبنی بر ارتباط صمیمی با روسیه مخالفت می کرد. او شروع به دخالت در امور مملکت داری کرد و اعتقادی به حمایت روسیه نداشت. نه تنها فرزاندان اریکل، بلکه افراد معروف و بانفوذ مملکت، از دارجان جانبداری کردند و یک جنبش ضدر روسی در داخل خانواده سلطنتی ترتیب دادند. متاسفانه دارجان و حامیان او موفق نشدند و اریکل در سال ۱۷۸۳ یک معاهده امضا کرد که حاکمیت کاختی را به روسیه میداد.
در ۱۷۹۵ ، آقا محمد خان به گرجستان حمله کرد ، کشور را ویران ساخت و تعدادی را اسیر کرد. روسیه حمایت خود را از گرجستان دریغ کرد . در ۱۸۰۱ امپراطور روسیه، اسکندر اول قراردادی امضا کرد و گرجستان استقلال خود را از دست داد و بخشی از امپراطوری روسیه شد.
شورش هایی صورت گرفت و مردم از دارجان خواستند که مانع اجرای این معاهده شود. روسیه که ترسیده بود، دارجان را به روسیه تبعید کرد و دودمان باگراتیونی را نابود ساخت. دارجان آخرین ملکه گرجستان بود.