وضع اقتصادی و اجتماعی ارمنستان در دوران باستان

در ارمنستان یک رژیم فئودالی برقرار بود. در زیر دست پادشاه ارمنستان نجبای جنگجویی بوده‌اند با حقوق و امتیازات نامحدود و با زمینهای واگذار شده از طرف شاه. نجبای مذکور نه تنها سرداران جنگی شاه را به او می‌دهند بلکه عوامل دیگری نیز برای او تدارک می‌بینند، از جمله سواره نظام زره پوش معروف ارمنی؛ علاوه برطبقه ارمنیان قسمت اعظم کارمندان دیوانی را تأمین می‌کردند و کلیه ساکنان روستایی ارمنستان اصلی را تشکیل می‌دادند. برعکس به نظر می‌رسد که قسمت اعظم ساکنان شهرها، بویژه در جنوب و مخصوصاً طبقه بورژوازی و بازرگانی و صنعتکاران از عوامل بیگانه بودند.

ارمنستان هنوز با سیستم دهقان خرده پای مالک یا کشتکار زمین که مدتها نیروی کشاورزی و نظامی رم را تأمین می‌کرد، آشنا نشده بود. زمینها به شاه تعلق داشت و به نجبا یا به زیارتگاه‌های مذهبی، و به وسیله دهقانانی کشت و زرع می‌شد که در واقع تابع نوعی سرواژ بودند. تنها آن عده از ساکنان ارمنستان از آزادی زیادی برخوردار بودند که در سرزمینهای مرتفع زندگی می‌کردند و بجای کشاورزی به دامداری می‌پرداختند و در نتیجه یک زندگی نیمه چادرنشین داشتند. ساکنان روستا نشین اکثریت عظیم سکنه ارمنستان را تشکیل می‌دادند.

آشفتگیهای این دوران تأثیری نامساعد روی زندگی اقتصادی آن کشور گذاشت. با این وجود ارمنستان کشوری مرفه باقی ماند و این به دلایل موقعیت جغرافیایی که از آن یک خط رابط بین شرق و غرب ساخته بود و همچنین بازرگانانش. استرابون از نقش ارمنستان به عنوان یک کشور ترانزیت یاد می‌کند و تئودور مومسن می‌نویسد:

«ارمنیان نه تنها با مغرب زمین و بازارهای بزرگ آن در کیلیکیه و کاپادوکیه روابط تجاری مداوم داشتند بلکه با قفقاز و روسیه و همچنین از طریق دریای خزر با آسیای مرکزی و چین هم در ارتباط بودند و بدین گونه رابط بین شرق و غرب محسوب می‌شدند.»

این مبادلات بین مغرب زمین و آسیا، که قسمتی از آن از راه ارمنستان صورت می‌گرفت بیشتر روی کالاهایی از قبیل ابریشم، برنج، ادویه، مواد عطری و سنگهای قیمتی که از آسیای مرکزی و آسیای جنوبی و حتی از خاور دور می‌آمد انجام می‌شد. امپراتوری رم قسمتی از بهای این واردات را به سکه‌های نقره و طلا و قسمت دیگر را به طور پایاپای با اجناس ساخته شده تشریفاتی (مانند عطریات و جواهرات زینتی) که آسان قابل حمل و نقل بود می‌پرداخت. ارمنستان فلزاتی را که از معادن خود استخراج می‌کرد و اشیاء قلزی درست شده و کالاهای پشمی، فرش، شراب و پوست صادر می‌کرد.

در دوران سلطنت آخرین پادشاهان سلسله اشکانی ارمنستان و در طول مدت سلطه ساسانیان بر ارمنستان، این کشور همچنان به ایفای نقش بسیار مهم اقتصادی خود به عنوان رابط تجاری بین شرق و غرب ادامه داد. بر طبق قراردادی که بین دولت بیزانس و ساسانیان پس از تقسیم ارمنستان امضاء شده بود شهرهای آرتاشات و ارزروم و نصیبین بایستی مرکز داد و ستد باشند و از نوعی انحصار برای تجارت برخوردار گردند. در سده ششم ژوستینین یکم کوشید تا با گشودن یک جاده جدید ابریشم از طریق حبشه اهمیت اقتصادی ارمنستان و در نتیجه اهمیت اقتصادی ساسانیان را که وابسته به آن بود درهم بشکند؛ ولی این تلاش او به جایی نرسید. پروکوپیوس از شهر دوین به عنوان یکی از مراکز مهم تجارت بین آسیا و اروپا یاد می‌کند.

تجارت ترانزیتی یعنی با واسطه، در سده سوم و چهارم بویژه توسط یهودیان مهاجر در ارمنستان انجام می‌گرفت. این یهودیان در شهرهایی که ساکن بودند قسمت عمده طبقه متوسط اهالی آن را تشکیل می‌دادند و حال آنکه نجبا و دهقانان آن شهرها کم و بیش بطور انحصار از ارمنیان بودند. به هنگام جنگهای ارمنستان و شاپور دوم تغییر فاحشی در اوضاع روی داد. جنگهای مورد بحث که بسیار سخت و خونین بودند موجب تخلیه و ویرانی شهرهایی شدند که همه رو به ضعف و زوال رفتند و اهمیت خود را نه تنها از نظر مرکزیت تجاری، حتی از لحاظ محل داد و ستدهای محلی و داخلی نیز از دست دادند. از آن پس وضع اقتصادی ابتدایی پیدا شد از نوع اقتصاد خودکفایی که هر منطقه و هر روستایی می‌بایست نیازهای خود را، خود برآورده و به نوعی خودکفا بشود. شاپور دوم بعد از اشغال ارمنستان، یهودیان را نیز که مجبور به تخلیه شهرهای ویران آن کشور شده بودند با خود به ایران نقل مکان داد چون شاه مایل بود که تجارت را در ایران متمرکز کند و وضع صنعتی کشور خود را گسترش دهد.

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ