انواع خواجه ها در امپراتوری روم
با وجود قوانینی که سعی در جلوگیری از اخته شدن داشت، خواجهها در امپراتوری روم به طور فزایندهای محبوب و قدرتمند شدند. آنها با اتاق خواب امپراتوری مرتبط شدند و از درونی ترین فعالیت های امپراتوری آگاه بودند. والتر استیونسون می گوید که کلمه خواجه از یونانی به معنای “نگهبان تخت” eunen echein آمده است.
در میان این غیرمردان یا نیمهمردان تفاوتهایی وجود داشت که برخی آنها را میدانستند. برخی حقوق بیشتری نسبت به دیگران داشتند. در اینجا نگاهی به انواع گیج کننده با نظرات برخی از دانشمندانی که آنها را مطالعه کرده اند می پردازیم.
اسپادو (Spado) (جمع- spadones اسپادون): اصطلاح عمومی برای انواع زیرشاخههای مردان فاقد مردانگی است.
والتر استیونسون استدلال می کند که اصطلاح اسپادو به نظر نمی رسد شامل کسانی شود که اخته شده اند.
” اسپادو نام عمومی است که تحت آن کسانی که از بدو تولد اسپادون هستند و همچنین تلبیا یا تلاسیا(thlibiae- thlasiae)، و هر نوع دیگری از اسپادو که وجود دارد، در این مجموعه قرار می گیرند.”
همچنین یکی از مقوله هایی است که در قوانین ارث نخ استفاده می شود. اسپادوها می توانند ارثی را منتقل کنند. برخی از اسپادها به این شکل متولد شدند – بدون ویژگی های جنسی قوی. برخی دیگر از نوعی تغییر شکل بیضه رنج می بردند که ماهیت آن باعث شد که آنها برچسب تلبیا یا تلاسیا را به خود اختصاص دهند.
چارلز لزلی موریسون میگوید که اولپیان (فقیه قرن سوم پس از میلاد) (Digest 50.16.128) از کلمه اسپادو برای «ناتوانهای جنسی و تولید مثلی» استفاده میکند. او می گوید که این اصطلاح می تواند در مورد خواجه ها با اخته کردن نیز به کار رود.
متیو کوفلر می گوید که اصطلاحاتی که رومی ها برای انواع خواجه ها به کار می بردند از یونانی وام گرفته شده است. او استدلال می کند که اسپادو از یک فعل یونانی به معنای “دریدن” می آید و به خواجه اطلاق می شود که اندام های جنسی برداشته شده اند. طبق گفته کاترین ام. رینگروز، در قرن دهم یک اصطلاح خاص در قسطنطنیه برای توصیف کسانی که کل اندام تناسلی آنها بریده شده بود ایجاد شد: واژه کورزیناسوس.( curzinasus)
کوفلر می گوید اولپیان کسانی را که مثله شده بودند از کسانی که ذاتاً اسپادو بودند متمایز می کند. یعنی یا بدون اندام های جنسی کامل متولد شده اند یا کسانی که اندام های جنسی آنها در بلوغ رشد نکرده اند.
رینگروس میگوید آتاناسیوس از اصطلاحات “اسپادون” و”خواجه ها” به جای یکدیگر استفاده میکند، اما معمولاً اصطلاح اسپادو به کسانی اطلاق میشود که خواجههای طبیعی بودند. این خواجههای طبیعی به دلیل بدشکلی اندام تناسلی یا کمبود میل جنسی «احتمالاً به دلایل فیزیولوژیکی» چنین شده بودند.
تلبیا
تلبیا آن دسته از خواجگانی بودند که بیضه های آنها کبود یا فشرده شده بود. متیو کوفلر می گوید که این کلمه از فعل یونانی thlibein “به سختی فشار دادن” گرفته شده است. این فرآیند به این صورت بود که کیسه بیضه را محکم می بستند تا مجرای بیضه بدون قطع عضو قطع شود. در این حالت اندام تناسلی کاملا یا تقریبا به نظر می رسد. این عملیات بسیار کم خطرتر از قطع عضو تناسلی بود.
تلادیا (Thladiae)
تلادیا از یک فعل یونانی thlan”به معنی “له کردن به آن دسته از خواجهها اطلاق میشود که بیضههایشان له شده است. متیو کوفلر می گوید که مانند روش قبلی، این روش بسیار ایمن تر از برش بود. این روش نسبت به بستن کیسه بیضه نیز مؤثرتر و فوریتر بود.
کاستراتی(Casterati)
اگرچه به نظر می رسد همه محققان موافق نیستند، والتر استیونسون استدلال می کند که کاستراتی ها یک دسته کاملاً متفاوت از موارد فوق (همه انواع اسپادون) بودند. خواه کاستراتی ها تحت برداشتن جزئی یا کامل اندام های جنسی خود قرار می گرفتند، آنها در دسته مردانی قرار نمی گرفتند که می توانستند ارثی را منتقل کنند.
چارلز لزلی موریسون می گوید که در اوایل امپراتوری روم، ژوستینیان ، این نوع اخته کردن برای پسران قبل از بلوغ به منظور تولید کاتامیت(پسران همجنس باز) انجام می شد.
خانواده و اقوام در حقوق و زندگی رومی، نوشته جین اف گاردنر، می گوید که ژوستینیان حق سازش با کاستراتی را انکار می کرد.
فالکاتی، تومی و اینگویناری (Falcati, Thomii, and Inguinarii)
بر اساس فرهنگ آکسفورد بیزانس (ویرایش الکساندر پی کژدان)، کتابدار قرن دوازدهم در صومعه در مونتهکاسینو، پیتر دیاکون تاریخ روم را بهویژه در زمان امپراتور ژوستینیانوس که یکی از تدوینکنندگان اصلی حقوق روم بود مطالعه کرد. که از اولپیان به عنوان منبع مهمی استفاده کرد. پیتر خواجههای بیزانسی را به چهار نوع اسپادون، فالکاتی، تومی و اینگویناری تقسیم کرد. از این چهار، فقط اسپادو ها در لیست های دیگر ظاهر می شوند.
کاسیوس دیو در” قانونگذاری نروان (۶۸.۲.۴): خواهرزادهها و خواجهها، نوشته چارلز لزلی موریسون- تاریخچه: Zeitschrift für Alte Geschichte, Bd. 53، H. 3 (2004)، ص ۳۴۳-۳۵۵. موریسون” با جمعبندی منابع باستانی درباره نروا شروع میکند و قطعه عجیب قانون نروان را نقل میکند که مخالف ازدواج امپراتور کلودیوس با خواهرزادههای خاص (یعنی آگریپینا) و اختگی است. او به طرز ناشیانهای به فعل dio استناد میکند که موریسون آن را «عقیم سازی» ترجمه میکند و سپس بیان میکند که بین انواع خواجهها تفاوتهایی وجود دارد، و اسپادو اصطلاحی گستردهتر از خواجهها را در بر میگیرد. او یا در مورد روشهای اختهسازی کاملاً مذبوحانه در مناطق دیگر و جهان باستان و گرایش رومی ها به اخته کردن پیش از بلوغ گمانهزنی میکند یا تاریخ خواجه های رومی را بررسی می کند.
در “«معیارهای تفاوت: دگرگونی قرن چهارم دربار امپراتوری روم» نوشته رولند اسمیت. مجله آمریکایی فیلولوژی دوره ۱۳۲، شماره ۱، بهار ۱۳۹۰، صص ۱۲۵-۱۵۱.” خواجهها در متنی آمدهاند که دربار دیوکلتیانوس را با دربار آگوستوس مقایسه میکنند. محل زندگی “امپراتور دیوکلتیان” زیر نظر خواجههایی بود که نهتنها متداولتر شده بودند، بلکه نمادی از استبداد بودند. ارجاعات بعدی به این اصطلاح، ارتقای خواجهها را به منصب حجرهنشینان – مقامات خانوار غیرنظامی با تجملات نظامی، بیان می کند. در جایی دیگر به مقایسه خواجهها توسط آمیانوس مارسلینوس(تاریخ نگار رومی) با مارها و خبرچینهایی است که ذهن پادشاهان را مسموم میکنند، می پردازد.
“«ظهور خواجهها در دوران باستان یونانی-رومی» نوشته والتر استیونسون. مجله تاریخ جنسیت، جلد. ۵، شماره ۴ (فروردین ۱۳۷۴)، صص ۴۹۵-۵۱۱. “استیونسون استدلال میکند که اهمیت خواجهها از قرن دوم تا چهارم پس از میلاد افزایش یافته است. او امیدوار است که مطالعه خواجه باستانی که مشابه امروزی چندانی ندارد، با همین نوع توشهها همراه نباشد. او با تعاریفی شروع می کند که به گفته او امروز (۱۹۹۵) وجود ندارد. او برای مطالبی درمورد تعاریف به جا مانده از حقوقدانان رومی و فیلولوژیست کلاسیک قرن بیستم، ارنست ماس(، «Eunuchos und verwandtes»، «Eunuchos und verwandtes»، Rheinisches Museum fur Philologie 74 (1925): 432-76 ، ) به مطالبی از پالی ویسووا(Paully-Wisowa) تکیه می کند.
در ” وسپاسیان و تجارت برده”، وسپاسیان (امپراتور رم) خیلی قبل از اینکه امپراتور شود از نگرانی های مالی رنج می برد. پس از بازگشت از دوره حاکم بر آفریقا بدون امکانات کافی، برای تکمیل درآمد خود به تجارت روی آورد. تصور میشود که تجارت با قاطرها انجام میشد، اما در ادبیات به کلمهای اشاره شده است که افراد برده را نشان میدهد. این قطعه برای علما دردسر ایجاد می کند اما بوسورث یک راه حل دارد. او می گوید که وسپاسیان در تجارت بسیار پرسود برده مشارکت داشته. به طور خاص، کسانی که می توانند به عنوان قاطر در نظر گرفته شوند. و این برده های مانند حیوان خواجهها بودند که میتوانستند درنتیجه آنآن کار آنها کیسه بیضه خود را در مقاطع مختلف زندگی از دست می دادند و این مساله به تواناییهای جنسی متفاوتی منجر می شد. دومیتیان، پسر کوچکتر وسپاسیان، اخته کردن را غیرقانونی اعلام کرد، اما این عمل ادامه یافت. نروا و هادریان به صدور دستورات علیه این عمل ادامه دادند. بوسورث در نظر می گیرد که اعضای طبقه سناتور تا چه حد ممکن است درگیر تجارت به ویژه مردان برده اخته شده باشند.
مترجم: زهرا طاهری